Fav
13 stories
⌊☠ Cursed Hour☠⌉ by TheRealUniqueY
⌊☠ Cursed Hour☠⌉
TheRealUniqueY
  • Reads 219,799
  • Votes 65,118
  • Parts 64
༻خلاصه؛ پیرمرد مرموزی که تو همسایگی زندگی می‌کرد می‌گفت بعد از مرگ اون پیانیست، واحد طبقه‌ی بالا خالی مونده. ولی من هر شب ساعت ۳ نیمه شب با صدای پیانو از خواب میپرم. صدایی که از طبقه‌ی بالا به گوش میرسه. ساعت ۳ نیمه شب... دقیقا همون زمانی که مرگ پیانیست جوان ثبت شد. 🛑 رده‌ی سنی این فیک +18 و اگه روحیه‌ی حساسی دارید از خوندن فیک امتناع کنید. ●این داستان ژانر معمایی داره پس برای فاش شدن اسرار عجله نکنید و انتظار نداشته باشید تو ده چپتر اول همه چیز فاش بشه. 🚨 🧶این داستان ژانر ماورایی، خون‌آشامی، تخیلی و فانتزی نداره. ژانر: رمنس، اسمات، جنایی، رازآلود، انگست. نویسنده: یونیــــــڪ🌸🍃 وضعیت: کامل شده. ══════════════❈ ||✍🏼𝘞𝘳𝘪𝘵𝘦𝘳:[ @Therealunique🍃] ||🔔𝘊𝘩𝘢𝘯𝘯𝘦𝘭 𝘪𝘥:[ @unyland🌸]
Juliet Roses (COMPLETED) by CynthiaPaul2002
Juliet Roses (COMPLETED)
CynthiaPaul2002
  • Reads 193,208
  • Votes 32,966
  • Parts 20
سر موضوعات اساسی دعوا میکردن اما خیلی آسون آشتی میکردن. آخرشب بهم فحش میدادن و فردا صبح با یه سکس اوکی میشدن. انگار وقتی لخت و خواب‌آلود زیر ملحفه دراز کشیدی و پچ‌پچ میکنی "ببخشید"، "هرچی تو بگی"، "دوستت دارم" خیلی راحت‌تره. تمام دفاعیات و توجیهات بی‌ارزش میشن و اتفاقا جوری میبوسی و بغل میکنی و میگی اصلا همه چی تقصیر خودت بوده که نسبت به رفتار دیشبت شبیه دوقطبی‌ها بنظر میرسی. شاید باورنکردنی باشه اما از یه جایی به بعد وقتی دلشون برای همدیگه تنگ میشد، با دعوا شروع میکردن. انگار شروعش باید از این نقطه باشه. عادت شده بود. به کل‌کل و دعوا و لجبازی سر کوچکترین موضوعات عادت کردن. درواقع یه رابطه‌ی مضر ساختن و وانمود کردن همه‌چی اوکیه. همدیگه رو آزار دادن و اسمشو گذاشتن عشق! پارک چانیول رئیس حزب و گروه سیاسی PRK و همسرش بازیگر بیون بکهیون، یه زوج پر از خطا و ایراد. اونا یه رابطه‌ی سمی، شخصیت‌های متضاد، و یه تراژدی متفاوت دارن. -رابطمون مثل رزهای ژولیت بود. گرانبها و ظریف. نیاز به مراقبت و توجه داشت...اما ما براش تلاش نکردیم. 🥀Fɪᴄ: Tʜᴇ Jᴜʟɪᴇᴛ Rᴏsᴇs 🥀Cᴏᴜᴘʟᴇ: CʜᴀɴBᴀᴇᴋ 🥀Gᴇɴʀᴇ: Rᴇᴀʟʟɪsᴍ, Rᴏᴍᴀɴᴄᴇ, Cʀɪᴍɪɴᴀʟ, Mʏsᴛᴇʀʏ, Dᴀɪʟʏ
Undertaker (COMPLETED) by CynthiaPaul2002
Undertaker (COMPLETED)
CynthiaPaul2002
  • Reads 406,456
  • Votes 102,378
  • Parts 86
✫چانیول، یه بوکسر زیرزمینی 35 سالست که تو روسیه‌ همه به اسم رایان میشناسنش و از بعد تصادف پارسالش، دنبال گذشتش و شخصی که از بعد تصادف فراموشش کرده میگرده. ✫بکهیون، بهترین بالرین و پاتیناژکار 28 ساله روسیه‌ست که به جز رنگ موهاش، انگار صورت و لحن و رفتاراش هم روکشی از یخ و سرما دارن و این حتی مشکوک‌ترش میکنه اونم وقتی از نگاهش نفرت خاصی بیرون میزنه... -بهت گفته بودم خوشم نمیاد دهنت تلخی اون قهوه لعنتی رو بگیره! -اما تو که نمیدونی بعدش لبات چقدر شیرین بنظر میرسه. -امشب عجیب نگام میکنی. -امشب زیباتر از همیشه­‌ای. -هربار بهم میگی. -هربار زیباتر میشی. -تو چی از عشق میدونی... -عشق چیز ثابتی نیست که همه به یک شکل بشناسنش و توضیح و توصیف بشه...اون فقط باارزش­ترین چیز برای داشتن، سخت‌ترین چیز برای به دست آوردن و...دردناک‌ترین چیز برای از دست دادنه. -نه...تو هیچی از عشق نمیدونی... 𖤐⃟🪦Fɪᴄ: Uɴᴅᴇʀᴛᴀᴋᴇʀ 𖤐⃟🪦Cᴏᴜᴘʟᴇ: CʜᴀɴBᴀᴇᴋ, HᴜɴHᴀɴ, KᴀɪSᴏᴏ 𖤐⃟🪦Gᴇɴʀᴇ: ᴍʏsᴛᴇʀʏ, Aɴɢsᴛ, Cʀɪᴍɪɴᴀʟ, Rᴏᴍᴀɴᴄᴇ, Nᴄ+18 فیکشن مافیایی آندرتیکر رو از دست ندید...
༻Fᴀᴅᴇᴅ Fᴀɴᴛᴀsʏ by downtodust
༻Fᴀᴅᴇᴅ Fᴀɴᴛᴀsʏ
downtodust
  • Reads 22,428
  • Votes 5,282
  • Parts 63
در حال نوشتن فصل ۳: آوانــگـــــــــارد✞ آپلود نامشخص○ درجه سنی R☠ اینترو فصل ۱: از اینکه فردا صبح رد انگشتای بلند و خوش تراش چانیولو مثه یه چوکر دور گردنش ببینه لذت میبرد... حتی گاهی چند دقیقه جلوی آینه می ایستاد و از نگاه کردن به چوکر جدیدش دوباره داغ میشد. اینترو فصل ۲: بکهیون قاتلیه که از بچگی برای کشتن آموز دیده. همیشه یه قاتل بی رحم بوده... همیشه... تا قبل ازینکه پارک رو ببینه و بعدش به یه قاتل عاشق تبدیل بشه. اینترو فصل ۳: "قبل ازینکه کاملا بمیره... چند لحظه فریاد زدن و گریه کردن رو متوقف کرد و با چشم های وحشت زده بهم نگاه کرد‌. صورتش سفید میشد... لب های کبودشو تکون داد اما به جای کلمات فقط خون بیرون ریخت. وقتی که هنوز در مورد مردنش مطمئن نبودم، از گوشه چشمش یه قطره اشک روی ساعدم چکید و من بعدا روش سیگارمو خاموش کردم تا جاشو گم نکنم." تریگر وارنینگ: صحنه‌ی‌قتل خونریزی خشونت غم‌انگیز اسلحه و ابزار قتل خشونت کلامی تعداد کلمات فصل ۱ و ۲: ۲۵۰ هزار کلمه آخرین وارن: این فیکشن شامل محتوای خشونت آمیز است و بر اساس واقعیت نوشته شده، واقعیت های ذهن نویسنده(≡・x・≡)
🌸Love The Way You Lie [Completed_chanbaek]🌸  by ItzLotus
🌸Love The Way You Lie [Completed_chanbaek]🌸
ItzLotus
  • Reads 200,981
  • Votes 35,184
  • Parts 60
♥️••●کاپل: چانبک؛ سکای ♥️••○ژانر: رمنس؛ درام، زندگی روزانه، NC+18 ♥️••●خلاصه: چانیول یه بیزنس من موفق و یه دانشجوی برجسته تو دانشگاهشونه. این مرد موفق یه نقص کوچیک تو ظاهرش داره که با همه ی کوچیک بودنش، به چشم اطرافیانش بزرگ میاد. اون لکنت داره و سر همین موضوع کوچیک بار ها کسی که عاشقشه، قلبش رو میشکنه. هرچند به مرور قلب مهربونش باعث میشه بقیه هم شیفته و عاشقش شن. ولی حتی اون هم یه خط قرمز محکم داره! چانیول از همون اول رابطش با بکهیون مشخص میکنه که کسی که بهش خیانت کنه تو قلبش میمیره ..
Church Bells Fall ^ Completed by IreneAO_O
Church Bells Fall ^ Completed
IreneAO_O
  • Reads 46,505
  • Votes 13,860
  • Parts 59
«تویی که میگفتی دنیا رو بهم میدی، میشه پس بگیریش و برگردی؟» _______ یه شمع روشن کردم و با خودم گفتم "وقتی شمع ذوب بشه، دیگه بهش فکر نمیکنم" اما پنجره باز شد و شمع خاموش شد. گمشده ی من، حالا که دنیا نمیخواد فراموشت کنم. بالاخره یک روز... تمام شمعای دنیا رو خاموش میکنی، و برمیگردی؟ _______ «این داستان منه، داستان عاشقانه ی پزشک ضد دین و کشیش متعصب در تاریکترین روزهای تاریخ کلیسا...میشه تو روزایی که عشق دوتا مرد نتیجه ای به جز چوبه ی دار نداره، پا روی تمام تفاوتامون بزاریم و عاشق بمونیم؟» Church Bells Fall By Irene Genner : Historical , Angst, Classic Channel @Pny_Fiction
Messiah River by REDneonlight
Messiah River
REDneonlight
  • Reads 52,462
  • Votes 13,963
  • Parts 51
"هرگاه دو انسان به همجنسگرایی روی بیاورند، هر دوی آن‌ها باید به کام مرگ کشیده‌شوند، برای گناه بزرگی که انجام داده‌اند!" [کتاب مقدس - لاویان - ۲۰:۱۳] شهرک متوسط‌نشین و گمنامی در گانگ‌وون، یک شب عادی از تعطیلات زمستانه با پیدا شدن جسدهایی توی رودخانه‌ی حاشیه‌ی جاده از آرامش همیشگی‌اش خارج شد. اجساد کودکان ناشناسِ شش تا ده ساله، آرام و بدون درد؛ که با نظم و به‌ترتیب در نقاط مختلف رودخانه فرستاده شده‌اند. [CHANBAEK × KAIHUN] [Crime × Angst]
Hight Heels by maniafic
Hight Heels
maniafic
  • Reads 10,486
  • Votes 1,892
  • Parts 6
ادم ها شبیه چیزهایی میشن که دوستشون دارن. و یول گاهی بوی شیرینی های مامان رو میداد. بوی سیگار بابا. روی لباسش چند تار سفید از موش خونگیش دیده میشد و رد ماتیک بکهیون، که بعضی وقت ها یادش میرفت از روی پوستش پاک کنه. کامل شده چانبک فلاف، رمنس، فول اسمات
Deadly Desire  by eliz_story
Deadly Desire
eliz_story
  • Reads 49,216
  • Votes 9,987
  • Parts 53
? میــل مخــرب ? کاپـــل⇽ چانبک، هونهان، کایسو، کریسهو ژانــــر⇽ اسمات، عاشقانه، درام وضعیت⇽ تمام شده ⚠️ شماره اپیزود ها با فایل های تلگرام یکی نیست . ? خلاصه: بیون بکهیون، تک پسر منزویِ رئیس جمهور دراصل یه همجنسگرا و نقاش ناشناس منحرفه که طرح بدن لخت مردها رو روی دیوار خیابون های سئول میکشه. اون خیال میکنه برای چنین کاری نیاز به اجازه کسی نداره، اما یه روز وقتی مشغول رنگ زدن پس زمینه‌ی یه دیواره پارک چانیول جلوش ظاهر میشه و با عصبانیت سرش داد میکشه: 《 وات د فاک! داری چه غلطی با دیوار سوپر مارکت من میکنی؟! 》 گرچه چانیول نمیدونه با هنرمند محبوبش ملاقات کرده، اما وقتی بهش پیشنهاد میشه جزو بادیگاردهای پسر آقای بیون شه درخواست منشیِ بکهیون رو رد نمیکنه! ? بـرش: - بهم یه امضا میدی؟ بکهیون خودش روی کانتر نشوند تا یقه ی چان رو بگیره. + امضا چه کوفتیه؟ میتونم زیرت برات جون بدم لعنتی! - من استریتم عزیزم..‌‌. سعی نکن اغوام کنی چون ممکنه خندم به جایی برسه که حالم ازت بهم بخوره!
SLOW WALK by bluishstory
SLOW WALK
bluishstory
  • Reads 150,057
  • Votes 37,278
  • Parts 42
- من نمیتونستم ازش مواظبت کنم - میخواستم برای یه بارم شده لبخندشون بخاطر من باشه اونا اینجوری وارد یه زندگی مشترک شدن، بدون عشق قرار نیست اتفاق خاصی بیفته، اونا همراه شدن تا ببینن راه به کدوم سمت میبردشون، به هرحال مگه همه زوجای دنیا عاشق همدیگه ان؟ couple: chanbaek genre: رومنس، زندگی روزمره