𖧷IDEAL CHROMANDA𖧷
شایعهها رو باور نکنید! کروماندای حقیقی اینه، کروماندای ایدهآل... 𖧷 NAME : IDEAL CHROMANDA 𖧷 WRITER : IMMO 𖧷 GENRE : FLUFF, FANTASY
شایعهها رو باور نکنید! کروماندای حقیقی اینه، کروماندای ایدهآل... 𖧷 NAME : IDEAL CHROMANDA 𖧷 WRITER : IMMO 𖧷 GENRE : FLUFF, FANTASY
|تکمیل شده| دو وکیل در قرن ۱۹ میلادی به هم دیگه علاقه مند میشن اما مشکلات زیادی سر راهشون قرار میگیره. هردوی اونها متاهلن و جامعه ی اون زمان، درکی از عشق بین دو همجنس نداره...
مرگ برای نگریستن هرکس چشمی دارد مرگ خواهد آمد و چشمان تو را خواهد داشت "چزاره پاوزه" ⚠️وضعیت :تمام شده کاپل:جین ته 🛑دو ورژن "کایهون" و "جین ته".🛑 چند جمله حرف حساب ۱_در فیک "قرمز" ما شخصیت شناسی انجام نمیدیم و صرفا شخصیت پردازی میکنیم . ۲_این فیک دارای صحنه های حساس از خشونت و همچنین روابط جنسی هست .🔞 ۳_اوایل فیک...
کیم تهیونگ ۲۰سال از ترس رباتهایی که روی زمین آزادانه راه میرفتند، در زیرزمین پنهان شده بود و درباره درخت، اسمان و حتی خورشید خیال بافی میکرد اما در روز تولدش همون رباتهایی که رویای رام شدنشون رو داشت؛ زندگیش رو سیاه کردند. اما شاید تمام این اتفاقات کار تقدیر بود! شاید تقدیر بود که میخواست قطعات تلخ روزگار رو کنار...
❁ Cᴏᴜᴘʟᴇ: #vkook #vmin ❀ Gᴇɴᴇʀ: Crime. Scienc fiction .Romance دستاش رو جلو اورد و بهم نشون داد. - «این دستها رو نگاه کن... بوی خون رو حس میکنی؟ میدونی خون رو چی پاک میکنه؟» سرم رو تکون دادم. - «فقط خون میتونه خون رو پاک کنه...چرخه انتقام هیچوقت به پایان نمیرسه. نفرت تکثیر میشه و یه روزی میرسه که از زمین، چ...
همراه با دفترچه یاداشت یونگی که افکار و روان افسردش رو توش لقمه ای یادداشت میکنه پیش میریم و از ذهن یه فرد افسرده سر در میاریم. ×××بخاطر داشتن صحنه های خودکشی ممکنه برای همه ی گروه های سنی و سلیقه ها مناسب نباشه پس رعایت کنید... _________________________________________ ♧ fic: puppeteer ♤ couple: taegi ♢ genre: fluff...
عشق من؛ وقتی درختهای همیشه سبز، زرد شدند و شاخههای منجمد، شکوفه دادند، بیا و دستم رو بگیر؛ نجاتم بده. صدای من رو میشنوی؟ زمان مرگ پروانهها نزدیکه. عشق من، بهم نگفتی؛ این عشق ما بود که مسمومشون کرد؟ |یونکوک - ویمین| |انگست| BTS YOONKOOK/VMIN FANFICTION copyright © 2020 teara , Yeg
─پارک چانـیـول، یـهکارمنـد ساده تو بخش بایـگانـی سازمان اطلـاعات کره که قبول میـکنـه اسمش به عنـوان یه آیـدولروکی وارد روزنـامههـای کیپاپ شه، تا با کمکبه پلـیـس برای دستگیـری رئیـس یـکی بزرگتریـن بانـدهـای تجارت موادمخدّر︎ زنـدگی بهـتری برای خودش بسازه!🎬 ༆𝓝𝓪𝓶𝓮: Black Eyed ༆𝓖𝓮𝓷𝓻𝓮: انگست، عاشقانه، اسمات،...
─بکهیـون بعـد از سـهسـال به کـره برمیـگرده، بیخبر از این کـه کسـیکـه تو عمـارت پـارک منتظرشه چانیـول نیسـت، بلکـه همسـر سابقـشه کـه هنـوز طعــم شیــرینِ تنـشرو زیـر دندونهاش نـگه داشتــه.🍻 🛇هشدار🛇 قبل از شروعِ این بوک، فصل اول شو کامل بخونید! ༆𝓝𝓪𝓶𝓮: Black Hearted ༆𝓖𝓮𝓷𝓻𝓮: انگست، روانشاسی، اسمات، عاشقان...
🌸من برای تو شکفتم🌸 ×ترجمه شده× کاپلے: ویکوک/کوکوی ، یونمین ، نامجین ژانر: انگست ، رومنس ، هاناهاکی «با قطره اشکی که روی گونه اش چکید، نفس عمیقی کشید و دستشو باز کرد. اخرین نگاه رو به چشمای سرخ و پف کرده اش انداخت، نگاهشو به مشت باز شده اش داد. وقتی به شئ بی گناه تو دستش نگاه کرد، اشک های بیشتری روی گونه هاش راه گرفت...
[vkook♡kookv] زمان اپ:نامشخص نویسنده: anne "یه بار دیگه برگرد،قول میدم این بار عاشقت بشم ،قول میدم عاشقت که شدم بهت بگم،وقتی بهت گفتم پای حرفم بمونم،پای حرفم که موندم زندگی جفتمونو درست کنمو تورو برای همیشه توی بغلم و میون سردی روزام نگه دارم،میخوام نگهت دارم تا گرمم کنی . فقط کاش یه باره دیگه برگردی تا ببینی چطور وج...
"بکهیون... محض رضای خدا. من میدونم که از زندگی چهچیزی میخوام. اینکه تو رو داشته باشم، خب؟ اما تو... تو نمیدونی. نمیدونی چهچیزی میخوای. از زندگی، من، حتی خودت! بهم میگی ازدواج کنم و بعد بابتش بازخواستم میکنی. من رو میبوسی و روز بعد میگی که عشقم احمقانهست. ازم میخوای تمومش کنم و بعد شاکی میشی که چرا ازت دوری کرد...
๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Bᴀʀᴄᴏᴅᴇ 」 • بارکد ~ Complete • کاپلی° ویکوک - یونمین • ژانر : عاشقانه | روزمره | نقد اجتماعی | انگست ❥•↿#Sevil 💜 #بارکد -•ᴛᴇᴀѕᴇʀ~ یک نفر پشت میله های زندان/ پدری که مرده بود. یک نفر زیر دود و سیگار / خواهری که رفته بود. مرگ هم به سراغشان نمی آمد~ راهش را کج می کرد... پشت چشمی می آمد و می رفت. بارکد تیره...
๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Blind Guy 」 • پسر کور Complete • کاپلی° • ژانر : عاشقانه | روزمره [-اگر یک روز بگم که من اون مردی که فکر میکنی نیستم... اگر بگم یک هیولای زشتم...چیکار میکنی؟ پسر خنده ی قشنگش رو دوباره نشونم داد. -ماسک لعنتیت رو از روی صورتت پایین میکشم و بهت ثابت میکنم: هیولاها وجود ندارن...] 💎°آیدی تلگرام و واتپد نو...
نُوا یعنی چی؟... زندگی اون چند نفر وسط شهر تاریک و بد بو میشه نوا! وقتی که مجبوری عشقت رو با لبای خونیش ببوسی و مزه اشکش رو از روی پوستش بچشی. وقتی که تک تک لحظات تفنگ رو با ترس لمس میکنی و نا امنی تموم بدنت رو به لرز انداخته. نُوا لمس دستای یخ زده همونیه که وسط این جهنم میتونه بهشت رو برات به ارمغان بیاره... . ...
زمان | Time خلاصه: پارک جیمین ناراحت و تنهاست؛ پارتنری که 15 سال باهم بودن، از نظر احساسی و فیزیکی بعد از سالها سواستفاده و سورفتار اون رو رها کرد و روش اثر بدی گذاشت و باعث شد توی تمام زندگی همچین احساس سنگینی داشته باشه. اون آرزو می کنه یه شانس دیگه برای برگشت به عقب داشته باشه و توی اون زمان که تو دبیر...
هفت پسر ولگرد در شهر لس انجلس یک تیم تشکیل میدن تا به دنبال رویاهاشون برن . اما پا به دنیای خطرناکی میذارن که بهش تعلق ندارن.
تهیونگ به جیمین قول میده. شبها میگذرن، روزها از راه میرسن. باد میوزه، قولها شکسته میشن و فصلها عوض میشن؛ تابستون، پاییز، زمستون، زمستون، زمستون. و برف همیشه موندگاره. تهیونگِ من، تو میتونی قولی بدی که شکسته نشه، آفتابی که خاموش نشه، شبی که از راه نرسه؟ میتونی برفها رو آب کنی؟ میتونی بهار رو صدا کنی؟ ...