Larry/ziam
11 historias
School fuckers [Z.M] [L.S] por queenrainberry
School fuckers [Z.M] [L.S]
queenrainberry
  • LECTURAS 27,209
  • Votos 4,720
  • Partes 23
صحبت نویسنده با خودش _میدونی چیه ؟ به نظرم اونا در هر صورت با هم رو به رو میشدن . +اما کلی "اگه" وجود داشت که باعث میشد هیچ وقت همو نبینن _اما همو دیدن ! پس به نظرم اگه چندین جهان موازی وجود داشته باشه ... ما داریم با داستان هامون اونو به این جهان نشون میدیم . شاید هر کدوم از ما یکی از اون جهان های موازی رو دیدیم و اومدیم تا برای بقیه تعریفش کنیم. +متوجهی که داری کصشر میگی ؟ _ولی من این دیدگاه رو دوست دارم . +توی همه ی جهان ها اونا همو میبینن و عاشق میشن... _دیدی قانعت کردم ؟ +آره و that's the calamity... Smut🔞 Zayn top⬆️ Louis top⬆️ Larry Ziam Shiall diley
Z.M   L.H   N.SH por hithebast
Z.M L.H N.SH
hithebast
  • LECTURAS 34,047
  • Votos 3,238
  • Partes 65
زیام😈 لری😈 شانیل😈 اسمات💧
Driver  por loulouTomlinson91
Driver
loulouTomlinson91
  • LECTURAS 18,859
  • Votos 4,913
  • Partes 23
#larry💚💙 #ziam💛❤ ❌COMPLET❌ ژانر :اجتماعی خونه ی من تو خیابون پنجم ویلسونه , همون خونه خرابه هایی که به سختی چند طبقه رو روی هم تحمل میکنن گاهی قبل اینکه سوار ماشین بشم و برم سر کارم به ترک های ریز و درشتش نگاه میکنم و با خودم میگم :اگه تو اینجوری شدی , پس چه بلایی سر من اومده ?
♧Best larry and ziam fanfictions♧ por Amir97directioner
♧Best larry and ziam fanfictions♧
Amir97directioner
  • LECTURAS 19,732
  • Votos 1,243
  • Partes 16
اینجا قراره بهترین داستانای لری و زیام معرفی بشه و بینشون نظرسنجی گذاشته بشه. بیشتر داستانایی که شناخته نشدن ولی گولدن💛 اگر داستانتون خوبه و معرفی نشده پیام بدید❤
splinter [complete] por nveriia
splinter [complete]
nveriia
  • LECTURAS 38,341
  • Votos 7,326
  • Partes 34
+but you hated me -i hate my self for hated you MAFIA
Here you are  [z.m_l.s] por rayan1998tab
Here you are [z.m_l.s]
rayan1998tab
  • LECTURAS 127,414
  • Votos 16,618
  • Partes 53
محتواي +١٨ داره و لطفا اگه دوست نداريد نخونيد.. هیچوقت نمیتونست چشماشو، اون لحظه که بهش سرزنش تلخی میزد از یاد ببره.. چشمای افسونگری که تهدید کننده و وعده دهنده اونو به بازی گرفته بود... دوگوی سبز جذاب و پر حرارتی، که همه هستی لويى رو تا اونجایی که از فکر بشر عاجزه به سمتش میکشید..
Sea's whisper [L.S | Z.M] por Namelessaa
Sea's whisper [L.S | Z.M]
Namelessaa
  • LECTURAS 193,695
  • Votos 44,403
  • Partes 60
«بهش میگن زمزمه ی دریا و اون بزرگ ترین رازی که دریا توی خودش قایم کرده.»
Trouble mark �•|L.S•|•Z.M|• COMPLETED por mayda_fanfic
Trouble mark •|L.S•|•Z.M|• COMPLETED
mayda_fanfic
  • LECTURAS 356,514
  • Votos 59,236
  • Partes 79
Highest ranking : #1 in fanfiction -خدای من... تو بلدی خفه شی? -باور کن نه!
Just Hold On(completed) por eileenmonro
Just Hold On(completed)
eileenmonro
  • LECTURAS 444,482
  • Votos 50,920
  • Partes 60
Larry+ziam از درد به خودش میپیچید و گریه های بچگانش تو کل اون کوچه ی تاریک طنین مینداخت.صدای خنده های اون آدمای مست هنوز تو گوشش بودن...آخه چرا از درد نمیمیره؟چرا این کابوسا تموم نمیشن؟آخه اون فقط یه پسر بچه کوچولوعه! ___________________________________ 💚💙👬 👬💛❤
NOBODY [Z.M] [L.S] [Completed] por anaw_73788
NOBODY [Z.M] [L.S] [Completed]
anaw_73788
  • LECTURAS 210,092
  • Votos 32,075
  • Partes 64
به کثیف ترین مقدس،یعنی عشق...قسم میخورم که دوستش دارم. اندازه ی تمام قطرات اشکی که مسبب رها شدنش بود،دوستش دارم. اندازه ی تمام ترک های روی قلبم دوستش دارم. اندازه ی تمام التماس هایی که برای دوست داشته شدن به خرج دادم؛ دوستش دارم. نه مرد...منو سرزنش نکن،این دست من نیست. تا به خودم اومدم دیدم که تنها کسی که دوستم داره هیچکسه... پس منم عاشق هیچکسم شدم.