...
11 stories
Nedovtipa by fatemeas
fatemeas
  • WpView
    Reads 50,357
  • WpVote
    Votes 13,521
  • WpPart
    Parts 20
🌕Name: Nedovtipa 🌞Couple: Chanbaek 🌜Genre: Romance, Fluff, Smut, Omegaverse 🌞Writer: #fatemeas 🌛Teaser: بکهیون، امگای ۱۹ ساله‌ایه که به عنوان خواننده توی کمپانی Muse کار می‌کنه. اون به عنوان یک امگای جوان، در انتظار آلفای مقدرشده‌شه... بی‌خبر از این‌که آلفاش پارک چانیول، منیجر مهربونیه که هیونگ صداش می‌کنه... Nedovtipa: Someone who cannot take a hint.
Winged Rabbit / خرگوش بالدار🐰✨ (Completed) by PnyFanfic
PnyFanfic
  • WpView
    Reads 189,549
  • WpVote
    Votes 48,324
  • WpPart
    Parts 87
خرگوش بالدار🐰✨ 📌چانیول همیشه یه ادم معمولی بود...اما درست یک هفته قبل از تولد بیست سالگیش کمردرد وحشتناکی گرفت...و معمولی بودنش فقط تا روز تولدش ادامه داشت و بعد...اون بال داشت! رمنس💕فانتزی🧚🏻‍♂فلاف😻امپرگ👼🏻 چانبک🔥سولی🦄شیوچن😈
SAY WITH YOUR EYES by sunnyloocb
sunnyloocb
  • WpView
    Reads 21,177
  • WpVote
    Votes 5,869
  • WpPart
    Parts 100
🥀نام فیک: با چشمانت بگو🌟 👬کاپل: چانبک🔗 🍷فصل اول: سکوت 🔥فصل دوم: فریاد 🫀وضعیت آپ: کامل شده. 🌌ژانر: رمنس، معمایی، (بخشی از فیک فانتزی)💫 🍻خلاصه داستان: بکهیون بعد از به زندان افتادن پدرناتنیش بخاطر تهمت غلط، میخواد از رئیس شرکت پدرش انتقام بگیره ولی چی میشه اگر پسر مقابلش روحشم از چیزی خبر نداشته باشه و به ناحق درگیر بلاهای بکهیون شه؟؟ و چی میشه اگر کائنات عصبانی شن و بخوان انتقام پسر لال و بیگناه رو از بکهیون بگیرن؟؟👀 🔥قسمتی از داستان: بکهیون با خشم کف دستشو رو سینه رئیس شرکت کوبید و داد زد. _ تو یه آشغال عوضی خودخواهی!! چانیول با چشمایی که کمی گرد شده بودن به پسر ریزاندام و عجیب جلوش خیره شد... پسری که سعی داشت با صورت کیوتش خشم رو انتقال بده ولی فقط باعث میشد تو دل پسر بزرگتر چیزی شبیه قند آب بشه... یه شیرینی ضعف آور که تاحالا حسش نکرده بود... لبخند کمرنگی ناخودآگاه به لبش اومد ولی انگار همین لبخند پسر کوچیکتر رو بیشتر آتیش زد چون تو صورتش فریاد زد. _میخندی؟؟میخندی کثافت؟؟وقتی زندگیتو داغون کردم، وقتی این شرکت خوشگلتو رو سرت خراب کردم میفهمی نباید به بدبختی دیگران بخندی... لبخند رو لب های چانیول ماسید و یه علامت سوال گنده تو چشماش جاخوش کرد... مگه چیکار کرده بود؟؟ -------------------------------------------------
𝐋𝐮𝐜𝐢𝐟𝐞𝐫 𝐏𝐂𝐘  by 0bluefiction0
0bluefiction0
  • WpView
    Reads 45,358
  • WpVote
    Votes 8,860
  • WpPart
    Parts 54
𝐒𝐮𝐦𝐦𝐚𝐫𝐲 ➪ همینجور که اون کوچولو رو مالش میداد زبونش رو روی لباش کشید. با صدایی که به خاطر بزرگ شدن غول زیر شلوارش بم شده بود دم گوش پسر کوچیکتر زمزمه کرد.. _من مثل اون عاشق های رمانتیک توی فیلما بهت نمیگم " قول میدم آب تو دلت تکون نخوره! " من میخوام با من آب تو دلت تکون بخوره..! همینقدر جدید و هیجان انگیز.. انقدر که قفسه سینه سفید لعنتیت زیرم بالا پایین شه.. انقدر که وقتی اون کوچولو رو نوازش میکنم زیر دلت پیچ بخوره.. انقدر که بدون اینکه بهت دست بزنم ناله هات کل اتاق رو پر کنه.. انقدر که وقتی دارم داخلت میکوبم اون ورودی صورتی کوچولوت برام نبض بزنه.. من اینجوری عاشقتم! جوری که دقیقا آب تو دلت تکون بخوره..! _خوب نگاه کن.. خوب ببین لوسیفر چجوری کل رویاهات رو به باد میده! _داری قوانین مون رو زیر پا میزاری! +قانون! قانونی توی رابطه مون وجود نداره.. مگرنه همون قانون بهت اجازه نمیداد منو به زور اینجا نگه داری..! _اگه تو لوسیفری، پس من میخوام تو جهنم باهات بسوزم.. 𝐅𝐢𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧 ➪ 𝖫𝗎𝖼𝗂𝖿𝖾𝗋 𝖯𝖢𝖸 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 ➪ 𝖢𝗁𝖺𝗇𝖻𝖺𝖾𝗄, 𝖧𝗎𝗇𝗁𝖺𝗇, 𝖪𝖺𝗂𝗌𝗈𝗈 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 ➪ 𝖬𝖺𝖿𝗂𝖺, 𝖠𝖼𝗍𝗂𝗈𝗇, 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖲𝗆𝗎𝗍, 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍 𝐂𝐡𝐚𝐧𝐧𝐞𝐥 ➪ @BreathUnderTheSea 𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫 ➪ Nabii
fanfiction "S"[Uncomplete] by RayPer_Fic
RayPer_Fic
  • WpView
    Reads 47,745
  • WpVote
    Votes 9,633
  • WpPart
    Parts 83
•¬کاپل: چانبک،کایسو،شیچول،هونهان، دیفن •¬ژانر: تخیلی| ترسناک |خشونت آمیز |اسمات •¬خلاصه: *این داستان برگرفته از هری پاتر است* (لازم به ذکر است این امر به معنی شباهت کامل این دو اثر به هم نیست) اسم من بیون بکهیونِ. تنها موجود زنده ای که در طول تاریخ تونست از چنگال سایلر "زنده" فرار کنه..جادوگرِ نفرین شده ای که در دنیا به اسم "ترس" میشناختنش.. دوازده سال بعد از شب نفرین شده، شبی که خانواده ام رو برای همیشه ازم گرفت، مسیرم به دانشگاه سیتاکس باز شد. دانشگاهی برای یادگیری "علوم و فنون جادوگری"..جایی که فکر میکردم قراره دوره ای از زندگیم رو اونجا در سکوت بگذرونم ولی از بدو ورودم به مثلث برمودا و دانشگاه سیتاکس.. زندگیم تغییر کرد. آشنایی من با "پارک چانیول"..کسی که به اسم شیطان سیتاکس میشناختنش،شروع همه ی تغییرات زندگیم بود. تغییراتی که منو مجبور به انتخاب کرد. و انتخاب من بین درد و آسایش...... فقط "درد" بود.... Are You Ready For.. "Fear" "Future" and.."LOVE"..? ═ ∘♡༉∘ ═ #motaharelf137
" UnderWorld "[Uncomplete] by RayPer_Fic
RayPer_Fic
  • WpView
    Reads 15,819
  • WpVote
    Votes 3,376
  • WpPart
    Parts 35
•¬کاپل: چانبک | هونهان | کایسو | کریسهو •¬ژانر: فانتزی | عاشقانه | اساطیری •¬خلاصه: قدرتمند ترین خدا در میان دروازده تن از برترین ها و مالک نشان ماه و خورشید بود. نیرویی در اختیار داشت که هیچ کس توان مقابله در برابرش را در خود نمیدید. اگر میخواست؛ قدرت نابودی داشت و یا حیات میبخشید! این موهبتی بود که به اون هدیه شد. و این احساس شوم، ترس نام داشت یا حسادت؟ هر چه که بود؛ بنای یک طغیان شد و آشوب، هستی را در بر گرفت! یازده خدا و الهه با یکدیگر متحد شدند و در برابرش ایستادند؛ اما هیچ یک نتوانست او را به زانو درآورد... ارس؛ با نیرنگ او را به دام کشید و با جدا کردن دو نشان ماه و خورشید، او اسیر شد؛ روحش را به قسمت های مختلف تقسیم کردند و هر تکه برای پایداری عالم، در هستی تجسم گرفت. آفرودیت تکه عشق و دو نشان ماه و خورشید را به فرمانروای جهان برین داد و امید داشت، این توازن غیر مطلق، برای مدتی باقی باشد... اما او در جسم عشق بازگشت و این بار، بکهیون تمام قسمت های روحش را بازپس خواهد گرفت؛ و آن روز، پایان جهان است! ═ ∘♡༉∘ ═ #exist 🌿
👾𝙏𝙤𝙪𝙘𝙝 𝙔𝙤𝙪𝙧 𝙎𝙘𝙚𝙣𝙩👾⇝𝗖𝗕 by StellaIsdreaming
StellaIsdreaming
  • WpView
    Reads 6,263
  • WpVote
    Votes 2,375
  • WpPart
    Parts 26
✄ 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝖢𝗁𝖺𝗇𝖡𝖺𝖾𝗄 ᰔ ✄ 𝘎𝘦𝘯𝘦𝘳: 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾 ୭ 𝖮𝗆𝖾𝗀𝖺𝗏𝖾𝗋𝗌𝖾 ୭ 𝖥𝗅𝗎𝖿𝖿 ୭ 𝖲𝗆𝗎𝗍 ᰔ ✄ 𝘈𝘶𝘵𝘩𝘰𝘳: 𝖲𝗍𝖾𝗅𝗅𝖺 ᰔ 👾خلاصه فیکشن: ↺چانیول پرستار آلفایی که در حال حاضر بزرگترین مشکلش همسایه رو مخشه!!! یه تتو آرتیست که تو تصوراتش همه کار برای اذیت کردنش انجام میده... بکهیون تتو آرتیستی که شاید از نظر دیگران و مخصوصا همسایه‌اش عوضی به نظر بیاد، اما اون فقط تلاش میکنه که خوشحال باشه و زندگی گذشته‌اش رو رها کنه... آلفا هایی که گیر هم افتادن بدون دونستن قوانین، قرارداد "متنفر بودن از هم" رو امضا کردن! روز های آپ ~ نامشخص.
Magical love by ooh_rihun
ooh_rihun
  • WpView
    Reads 18,116
  • WpVote
    Votes 3,696
  • WpPart
    Parts 24
کاپل : بکیول ، کایسو ژانر :فانتزی، فلاف، رمنس، انگست، اسمات 🔞
Your hell and my heaven by aysanh_h
aysanh_h
  • WpView
    Reads 7,363
  • WpVote
    Votes 1,416
  • WpPart
    Parts 18
پارک چانیول هنرمندسرشناس کره یک در هزار هم فکر نمیکرد که زندگیش با بیون بکهیون به نقطه ویرانی و نفرت برسه... اون حالا تبدیل به ادم جامعه گریز شده بود و تو چاهی که برادرش جونگین براش پهن کرده زندگی میکرد.... و شاید حضور اوه سهون خبرنگار مجله هنر می تونست زندگی نکبت بار چانیول رو به اتمام برسونه.... "- می تونی حدس بزنی جهنم واقعی کجاست سهونا. + جایی که عذاب کشیدن آدمهایی که دوسشون داریمو میبینیم..." "صبح فردای ازدواجمون که از خواب بیدار شدم تو یه ادم دیگه شده بودی... فرقی نمیکنه ازدواج باچه کسی ... این یه قانون لعنتیه...." جهنم زندگی پارک یا بهشت زندگی سهون! و چی میشه اگر زندگی ترکیبی از هردوی این دو دنیا بشه جهنم تو بهشت من کاپل:چانبک، کایهون ژانر:ملودرام،عاشقانه،اسمات
" Dilatin "[Uncomplete] by RayPer_Fic
RayPer_Fic
  • WpView
    Reads 15,782
  • WpVote
    Votes 3,324
  • WpPart
    Parts 28
•¬کاپل: چانبک •¬شخصیتها: کیم جونگین | اوه سهون | دو کیونگسو | لو هان | ژانگ ییشینگ | وو ییفان | کیم جونمیون •¬ژانر: عاشقانه | اکشن | جنایی | اسمات •¬خلاصه: بیون بکهیون رهبر یکی از بزرگترین باندهای مافیا آسیاست و گذشته مجهولش داخل یک مخدر به اسم دیلاتین حل شده. پارک چانیول یک داروساز تابع قوانین بود؛ قبل از اینکه برحسب اتفاق زندگی بکهیون بین دستهاش قرار بگیره و قلب چانیول تو مشت این مرد یخزدهست... ═ ∘♡༉∘ ═ #exist 🌿