..
8 stories
Sweet Revenge | انتقام شیرین by Anazzz22
Anazzz22
  • WpView
    Reads 4,553
  • WpVote
    Votes 402
  • WpPart
    Parts 11
-من عاشقت بودم، در حالی که تو با بهترین دوستم بهم خیانت کردین. من زندگیم رو، وجودم رو درون تو میدیدم؛ ولی تو من رو دو دستی تقدیم برادر عوضیت کردی. _______________ سویون، دختر ساده در عین حال مغروری که از طرف همسر عزیزش، کیم تهیونگ دور انداخته میشه. چه اتفاقی می افته اگه همسرش با بهترین دوستش، بهش خیانت کنن و اون راهی جز بودن با برادر همسرش نداشته باشه؟ ● 𝗡𝗮𝗺𝗲: Sweet Revenge ● 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲: Drama, Smut🔞, Action, Angest ● 𝗕𝘆: #Ana ● 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲:𝗧𝗮𝗲𝗵𝘆𝘂𝗻𝗴 &𝗚𝗶𝗿𝗹
Checkmate of hearts | کیش‌و‌ماتِ قلب‌ها by moone_writer
moone_writer
  • WpView
    Reads 12,950
  • WpVote
    Votes 1,244
  • WpPart
    Parts 38
-تو همون خط قرمزی که همه باید ازش دور شن... جز من، که باید ازت رد شم، بوسه به بوسه، نفس به نفس. . . . دوسال رابطه‌ی عاشقانه‌ی سو هارو و جئون جونگ‌کوک در آرامش و زیبایی گذشته؛ اون‌ها عاشق همن، زندگی پر از لحظه‌های شیرین براشون جریان داره و رابطه‌شون در خفا مثل رازی شیرین پنهان شده. جونگ‌کوک، کارمند مورد اعتماد پدر هارو، تنها کسیه که قلب هارو رو به تپش میندازه. اما مگه عشق می‌تونه همیشه سپرِ امنی در برابر خطر باشه؟ هارو وارثیه که فکر می‌کنه تنها چیزی که اهمیت داره عشقشونه... ولی گذشته هیچ‌وقت به این آسونی فراموش نمیشه. گذشته‌ای که بوی خون، خیانت و اندوه میده، دوباره بعد از بیست سال برگشته و این‌بار قربانی تازه‌ای می‌خواد. پرونده‌ای که سال‌ها بسته شده بود دوباره باز میشه و تاریخ قراره یک‌بار دیگه تکرار بشه... و درست همون‌جا، جایی که هارو فکر می‌کرد امن‌ترین نقطه‌ی زندگیشه، ضربه‌ی اصلی رو از نزدیک‌ترین آدم‌هاش می‌خوره. 📖 داستانی از عشق، خیانت و سرنوشتی که گریز ازش ممکن نیست... 𝒂𝒎𝒆: 𝗖𝗵𝗲𝗰𝗸𝗺𝗮𝘁𝗲 𝗼𝗳 𝗛𝗲𝗮𝗿𝘁𝘀 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲 | 𝗔𝗻𝗴𝘀𝘁 | 𝗗𝗿𝗮𝗺𝗮 | 𝐑𝐞𝐯𝐞𝐧𝐠𝐞 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝗠𝗼𝗼𝗻𝗲 ☽ 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝐉𝐞𝐨𝐧 𝐉𝐮𝐧𝐠𝐤𝐨𝐨𝐤 × 𝐠𝐢𝐫𝐥
APHRODITE by saras_avalon
saras_avalon
  • WpView
    Reads 87,416
  • WpVote
    Votes 5,911
  • WpPart
    Parts 31
آفرودیت ، داستان ازدواج اجباری ای که باعث وصل شدن سرنوشت یونا و جونگکوک به هم میشه.ولی این اونقدرا هم ساده نیست.جونگکوک و یونا آدمایی نیستن که همه فکرشو میکنن... ژانر:عاشقانه،درام،اکشن وضعیت:تمام شده
Baby Daddy | PJM (Translation Ver ) by mel_lannie
mel_lannie
  • WpView
    Reads 47,421
  • WpVote
    Votes 6,612
  • WpPart
    Parts 37
"همه چیز از وقتی شروع شد که ازم خواست بچشو شیر بدم" جیمین با خماری بعد از مستی از خواب بیدار میشه و بدون اینکه چیزی از شب قبل یادش باشه بطور اتفاقی یه نوزادو کنارش میبینه . حالا اون باید بفهمه چطور باید با این موجود عجیب و غریب سر کنه درحالیکه درتلاشه تا زنده نگهش داره با کمک دختر بداخلاق و عبوس همسایه بغلی و برخلاف میلش ، اونا دنیای عجیب و غریب پدرو مادر بودن رو رمزگشایی می کنن . درهم برهم تر از این نمیتونه باشه با اجازه نویسنده ترجمه شده [ کامل شده ✔] ©taeyangtears
Hireath by Eva_story
Eva_story
  • WpView
    Reads 73,180
  • WpVote
    Votes 8,273
  • WpPart
    Parts 41
•| اتمام یافته|• مردی با دستانی آلوده به مرگ، مجبور به همراهیِ معشوقه‌ای اجباری‌ست! آیا معشوقه‌ی تازه، قادر به لمس تاریکی آن روحِ زخمی است؟ یا اینکه خودش، همان آتش خاموشی‌ناپذیری‌ست که قرار است بسوزاند و روشنایی بیاورد؟ در دالان‌هایی پر از راز، جنون، و حادثه، گاهی عشق نه نجات است، نه نابودی؛ بلکه پیچیده‌ترین کابوس مشترک است... _ جونگ‌کوک (استریت) ویمین (کاپلی) به قلم ایوا🍃
 ⌜𝐓𝐡𝐢𝐫𝐬𝐭𝐲 𝐨𝐟 𝐌𝐨𝐨𝐧 𝐖𝐢𝐭𝐡 𝐁𝐥𝐨𝐨𝐝⌟  by jeOnyoonabunny
jeOnyoonabunny
  • WpView
    Reads 12,970
  • WpVote
    Votes 1,499
  • WpPart
    Parts 10
[کامل شده] -در دل جنگل ممنوعه، در عمارتی متروک که در روشنایی روز هم تاریک می‌نمود موجودی افسانه‌ای زندگی میکرد. موجودی که سالها بود محکوم شده بود به تنها بودن. اما در آن طرف مرز های جنگل در میان انسان ها دختری بر روی تپه ایستاده بود به جنگل ممنوعه چشم دوخته و با خود میگفت: روزی دور از چشم بقیه به آنجا میروم. او معتقد بود که تمام داستان هایی که راجب آن جنگل میگویند خرافات است و از ذهن مردمان ترسو نشات گرفته است. اما خبر نداشت که در آن جنگل و درون آن عمارت که گویی دقیقا زیر ماه قرار گرفته و گرد وحشت را در فضا پخش میکرد چه سرنوشت خونینی در انتظار اوست
My Life FF by Sarinaf9
Sarinaf9
  • WpView
    Reads 170,360
  • WpVote
    Votes 10,261
  • WpPart
    Parts 38
My Life : زندگی من ژانر : عاشقانه - درام - انگست - اسمات با تمام زوری که داشتم کنارش زدم +تمومش کن... تمووومش کن... بدنم میلرزید و صدام هم به لرزه افتاده بود ‌+معشوقه،واقعا من معشوقه‌ی توام؟؟ خودت هم میتونی همچین چیزایی رو باور کنی!!... واقعا داری از روی احساساتت حرف میزنی؟!.... ازم انتظار داری اینارو باور کنم؟.. همینو میخوااااای؟؟ میخوای که منو عذاب بدی؟ آررره؟؟ بیشتر عصبی شد. -همین الان از اینجا برو بیرون ✔#1 jungkook
Last decision by Sarinaf9
Sarinaf9
  • WpView
    Reads 143,344
  • WpVote
    Votes 10,685
  • WpPart
    Parts 41
Last decision : تصمیم آخر ژانر : عاشقانه - درام -انگست -جنایی -اسمات - معمایی ‌خلاصه‌ای از فیکشن: درد؟ کینه؟ انتقام ؟ تو نمیتونی همه رو با هم درک کنی و باهاشون بزرگ بشی چون یه بچه ی پنج ساله نیستی که پدر و مادرش رو جلوی چشماش به قتل رسوندن --- چی میشه اگه انتخاب های زیادی نداشته باشی؟ چی میشه اگه آدم های اطرافت متفاوت با چیزی باشن که انتظار داری؟! ازدواج یا مرگ؟ میتونی حسش کنی ؟ ✅بخش هایی از فیک ✅ بسته شدن چشمای اون زن فرتوت تنها ذره ی روشن وجودشو خاموش کرد و این آغاز تاریکی جونگ کوک و امپراتوری خونینش بود --- مرد مسن دستشو روی شونه ی جونگ کوک گذاشت :" دوباره که قرار نیست سرکشی کنی؟ به اندازه کافی برای تهیونگ اینکار رو کردی --- یکی از اونا از روی صندلیش بلند شد :" اینکه یه زن مسئولیت کامل باند رو به عهده بگیره اشتباهه..بیوه ی جئون باید زیر دست ما باشه نه توی مقام مشابهی با ما قرار بگیره --- +ن..نیازی نیست گدایی عشقی رو بکنی که داریش برخلاف انتظارش جونگ کوک فقط پوزخندی زد و پشت میز کارش نشست -مطمئنی که دارمش؟ یا فقط دارم خودمو احمق فرض میکنم که مثلا دارمش --- +حقیقت رو بهم بگو.. تو نمیتونی انسان باشی چون خود شیطانی -اشتباه نکن... من... جئون جونگ کوکم 1 #JungKook ❤