Favorite
5 stories
Chronicle Black [Yoonmin] by TheNelin
TheNelin
  • WpView
    Reads 16,701
  • WpVote
    Votes 2,932
  • WpPart
    Parts 10
「Chronicle Black 🎴」 𖦹 Yoonmin 𖦹 Fantasy, Romance, Smut 𖦹 Translator: Nelin 𖦹 Writer: Centristy جیمین توی "آکادمی هفت" پذیرفته شد؛ جایی که هر فرد بر اساس توانایی‌ها و مهارت‌هاش، جزو یکی از دسته‌های قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی و یا بنفش قرار می‌گرفت. همه می‌دونستن که اگه پارک باشی، خود به خود جادوگر قرمز محسوب می‌شی؛ اما... در کمال ناباوری جیمین یک جادوگر سیاه بود، کم‌یاب و غیر قابل گروه‌بندی! دقیقاً مثل مین یونگیِ منفور، کسی که با لباس سیاه بین اون همه رنگ نشسته و به نظر آماده می‌رسید تا جیمین رو درسته قورت بده.
Will you be my boy again? by sleepyland
sleepyland
  • WpView
    Reads 392,857
  • WpVote
    Votes 36,675
  • WpPart
    Parts 27
میگفتن عشق بچگانه نمی تونه پایدار باشه و هوس زودگذره ولی این دیگه چه جور عشقی بود که جئون تهیونگ بیخیالش نمیشد. جانگکوکی که بعد از سه سال همسرش رو پیدا میکنه و با چیزا غیر منتظره رو به رو میشه...
𝗔𝗰𝗵𝗶𝗹𝗲𝗮 ᵏᵒᵒᵏᵛ by yelital
yelital
  • WpView
    Reads 45,486
  • WpVote
    Votes 7,151
  • WpPart
    Parts 10
𝙧𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚- 𝙨𝙡𝙞𝙘𝙚 𝙤𝙛 𝙡𝙞𝙛𝙚 یک عاشقانه‌ی آرام... ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ برای من آچیلا فقط یه گل مقدس نبود! برای من آچیلا عطرِ تلخِ تنِ تو بود که توی آغوشم تبدیل به آرامش می‌شد. توی شیرینی آغوشت، من کسی بودم که معتاد بوی تلخت شد؛ حالا برای نفس کشیدن توی تک تک لحظه‌هام، به تلخی شیرین مانند تو، تا ابد محتاجم..!
I'm not a Bitch by NamJ234
NamJ234
  • WpView
    Reads 98,625
  • WpVote
    Votes 12,761
  • WpPart
    Parts 37
کاپل اصلی:یونمین، کوکوی فرعی: نامجین ژانر:امگاورس، اسمات، هپی اند، مدرسه ای °°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°° +(فک کنم متوجه شدی جفتیم... ؟) -بل....له الفا +پس هرزه بازیاتو تموم کن فهمیدیییی -ولی..ولی ما فقط دوستیم +تو هرزه منی فهمیدی فقط ماله مننن -من... من هرزه نیستم با سیلیه دیگ ای ک تو گوشش میخوره تعادلشو از دست میده و میفته زمین..... YOONMIN °°°°°°°°°°°° -چرا اصرار داشتی که به همه بفهمونی هرزه نیستی امگا؟ کوک زیاده روی کرده بود عصبی بود و نمیتونست فروموناشون کنترل کنه تهیونگ زانوهاش سست شدنو با زانو رو زمین افتاد +ا... الفا.. بس.. بسه کوک نمیتونست خودشو کنترل کنه پس داد زد -بگو امگاااا تهیونگ حالش بد بود خیلیم بد بود اشکاش گونه هاشو خیس میکردن.... داشت از حال میرفت +چون هستممممم KOOKV
๑BLUE  EYES๑ by jeonmahkook
jeonmahkook
  • WpView
    Reads 244,448
  • WpVote
    Votes 33,944
  • WpPart
    Parts 54
ژانر:امپرگ~ اسمات~ رمنس~درام~ گی ~زندگی روزمره تهیونگی ک به خاطر ابی بودن چشماش از خانوادش طرد میشه و بعد ازون مجبور میشه با پسرعموش ازدواج کنه 😶🌼 چی میشه اگه بعد از طلاقش دوباره مجبور بشه با مرد شیطان صفتی به اسم جانگکوک ازدواج کنه ک از تهیونگ متنفره؟؟ 👿