Yasaman374's Reading List
118 stories
There's no meaning without you... by Galaxy_girl92
Galaxy_girl92
  • WpView
    Reads 8,714
  • WpVote
    Votes 1,475
  • WpPart
    Parts 5
چندشاتی افتراستوری داستان معشوق من یه منحرف باکره ست!
Underneath of the night | KrisHo by haneulsky93
haneulsky93
  • WpView
    Reads 587
  • WpVote
    Votes 90
  • WpPart
    Parts 1
"تا وقتی که میتونم لبخندای شیرینشو بپرستم نیازی به هیچ چیزی که هواسمو از معبودم پرت کنه ندارم!" -هپی اند -کریسهو -فرست کریسهو وانشات -انجوی^^
👑Crown🎋Krisho♡Vkook by symphonyfic
symphonyfic
  • WpView
    Reads 4,388
  • WpVote
    Votes 680
  • WpPart
    Parts 8
سلام جانان وقت به خیر من•° سمفونی°• هستم 🗺 فنفیکشن "تاج"👑 آمیخته ای از عشق ،جنگ و خیانته🎐 ⚀کاپل اصلی داستان کریسهوست و طول داستان ⚁با کاپل های هونهان،ویکوک و ....آشنا میشیم چندتا نکته ی تاریخی هست، من اولین قسمت داستان رو با کشورهای هان.باکجه و گوجوسان شروع کردم.بعد متوجه تاریخ میلادیش شدم.برای همین سرزمین ها رو به 🗝گوگوریو جدید 901_918 📍شیلا 668_918 📌گوریو 918_1270 📎هان جنوبی 907_960 📝سونگ 960_1279 تغییر دادم! روایت داستان در سال 916 میلادی شروع میشه .در این تاریخ گوگوریو جدید 💫شاهزاده میون16 سال(سوهو) 🎐.ارباب سهون 31 سال 🎴.امپراطور وون 40سال(شیوون چویی) .ولیعهد یول 19 سال(چانیول) 🍶و ارباب نامجون 43سال فرمانده جین(جین) در هان جنوبی 💎امپراطور مین_میون یونگی(شوگا) 💍ملکه شوآنگ(جنی) 🗡فرمانده هوسوک(جی هوپ) 👑.امپراطور فان 26 سال(کریس وو) .🀄شاهزاده هان 27 سال(لوهان) .🎏 ارباب یشینگ 35 سال 🏳️‍🌈ارباب تهیونگ 25سال(V) 🏹ارباب جونگ 33 سال(جونگ کوک) دلیل اینکه سن شخصیت ها رو مشخص کردم .روایت موازی و گاهی وابسته به گذشته ی شخصیت ها در جنگ و تصمیماته .من برای هر فصلی تاریخ و فصل سال رو مشخص میکنم .برای من هیجان انگیز بود که بزرگ یا پیر شدن شخصیت هام رو به مرور به تصویر بکشم امیدوارم که جذابیتی که برای من داشت رو برای شما ه
The Alpha  by ooh_rihun
ooh_rihun
  • WpView
    Reads 35,475
  • WpVote
    Votes 7,301
  • WpPart
    Parts 22
،کاپل:چانبک، هونهان ، رمنس،فانتزی، اسمات +18، werewolf زمان آپ :سه شنبه ها دلش میخواست تنها باشه، دلش می‌خواست یه روزی ازین شهر دور بشه و برای خودش یه زندگی جدا داشته باشه، اما شرایط گله این اجازه رو بهش نمی داد، اون جانشین رئیس بود و تازمانی که نفس می‌کشید باید توی گله میموند، از طرفی هم نیمه ی دیگه روحش رو توی این شهر کوفتی پیدا کرده بود و حس می‌کرد باید اون پسر خواستنی با بوی توت فرنگی و نوتلا رو مال خودش کنه، ازین فکر لبخندی زد و درحالی که به سقف اتاقش خیره بود ، گفت _بالا خره پیدات کردم، 🐺🐺🐺🐺🐺🐺🐺🐺🐺🐺🐺🐺🐺🐺
darkness  by ooh_rihun
ooh_rihun
  • WpView
    Reads 3,339
  • WpVote
    Votes 270
  • WpPart
    Parts 2
Earth Holidays by ViolinistFICTION
ViolinistFICTION
  • WpView
    Reads 17,178
  • WpVote
    Votes 5,328
  • WpPart
    Parts 45
(completed) فرشته ها هم مثل آدم ها نیاز به استراحت دارن،یه روز ممکنه چندتا آدم از همه چیز خسته شن و گروهشونو ترک کنن و روز بعد ممکنه سه فرشته با قیافه هایی که ابدا خیال نمیکردن مال اون آدم های مشهور، پاشونو تو شهری بذارن که خیلی ها منتظرشونن.‌..شایدم همه چیز تقصیر رافائل بود اما اگه همه چیز همونطور بود که خدا براش طراحی کرده باشه چی؟اونوقت میشد یه پایان خوش واسه همچین اتفاقی چید؟ ↳🧚‍♂Genres ↲رمنس ~ کمدی سیاه~معمایی~ماوراء الطبیعه ↳🧚‍♂Couples ↲کایسـو ~ هونهان~چانبک ↳🧚‍♂Summary໑ ⟝ Writer : 🌨 Tara
" LouChocolate "[Uncomplete] by RayPer_Fic
RayPer_Fic
  • WpView
    Reads 34,302
  • WpVote
    Votes 7,056
  • WpPart
    Parts 24
•¬کاپل: چانبک | هونهان •¬ژانر: اکشن | انگست | جنایی •¬تیزر: *روی نقطه بلند وایمیسیو از اونجا ادمای زیر پاتو نگاه میکنی چیزی باعث نمیشه دلت بخاد کنارشون راه بریو حرفاشونو گوش کنی تو از همشون متمایزی.تو فرق داری. جاهایی که باید عشق بدی نفرت شکلیک میکنی جاهایی که باید لبخند بزنی از عضلات پیشونیت کار میکشی جاهایی که باید نوازش کنی انگشتات مشت میشنو قرمزیه خونو میبینی شاید بلدش نیستی.شایدم من باید یادت بدم یاد گرفتنش مساویه با رد شدن از دروازه های جهنم میسوزونتت اما ازت یه چیز جدید میسازه،پوست میندازی. ولی تو تنها نیستی من باهات از درای جهنم رد میشم تا یاد بگیریش حتی اگه باعث شه خودمم عوض شم. ═ ∘♡༉∘ ═ #ML
Drive or Die  by _manelli_
_manelli_
  • WpView
    Reads 2,499
  • WpVote
    Votes 757
  • WpPart
    Parts 20
چی میتونست باعث بشه یه نفر سر مرگ و زندگی قمار کنه؟ " برون یا بمیر " برای اینکه ثابت کنیم زندگی کردن، نفس کشیدن نیست! 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ▪️Fiction : drive or die ▪️Writer : Manelli ▪️Couple : Chanbaek, Kaibaek, Hunhan, Krisho ▪️Genre : Drama, Romance, Formula one ▪️Status : Ongoing ▪️Channel : @krishoNation 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
" Omega " [Complete] by RayPer_Fic
RayPer_Fic
  • WpView
    Reads 14,895
  • WpVote
    Votes 3,891
  • WpPart
    Parts 7
complete •¬‌کاپل: کایسو | هونهان •¬‌ژانر: فانتزی | تخیلی | اومگاورس | انگست | هپی اند •¬‌خلاصه: مادرم وقتی حامله شد می دونست یه گرگ قدرتمند رو درون خودش پرورش می ده و بابا میگفت توله اش قراره الفایی قدرتمند تر از پدر و مادرش بشه. حتی گاهی تو خلوت با خودش فکر میکرد شاید پسرش آلفای قرمز بشه. کسی چه می دونست. نه ماه رویاهای شیرین خانواده ام با تولد من حباب شد. یه توله گرگ خاکستری متولد شد. یه اومگا مذکر... من.... دو کیونگسو. ═ ∘♡༉∘ ═ #Nemo
𝘌𝘷𝘦𝘯 𝘪𝘧 𝘺𝘰𝘶 𝘥𝘰𝘯'𝘵 𝘭𝘰𝘷𝘦 𝘮𝘦 | 𝘱𝘦𝘳 𝘵𝘳𝘢𝘯𝘴𝘭𝘢𝘵𝘪𝘰𝘯 by mooncherryblossoms
mooncherryblossoms
  • WpView
    Reads 35,674
  • WpVote
    Votes 2,853
  • WpPart
    Parts 9
"MANHWA" مین جی‌ووک، دانش آموز فقیریه که با درس خوندن موفق میشه که توی دبیرستان "ده هان" که برای خانواده های ثروتمند هست، پذیرفته بشه. هدف اصلیش؟ اینه که بتونه با درس خوندن زیاد و قبول شدن توی بهترین دانشگاه کره، از این وضعیت خارج بشه، و برای همین زیاد درس میخونه. ولی با وجود چو سونگیون، جوون ترین پسر خانواده چو، که صاحب بزرگترین کمپانی تجاری کره هست، و از هر فرصتی برای آسیب زدن بهش استفاده میکنه، نمیتونه اونقدر هم تمرکز داشته باشه. وون هیونگسو، پسر بزرگ مالک گروه ایلگانگ، با جی‌ووک مهربونه ولی اونقدرا هم قابل اعتماد به نظر نمیرسه. جی‌ووک بین این دوتا گیر افتاده...اون واقعا میتونه با این وضعیت، زندگی که میخواد رو درست کنه؟