کیم تهیونگ و جئون جونگکوک بهترین دوستای هم بودن اما بعدا احساس پسر جوون تر تغییر میکنه و شکل دیگه ای میگیره. کیم تهیونگ با شخصی به صورت آنلاین آشنا میشه و شروع به قطع رابطه با هر کسی که اطرافش بود میکنه. جئون جونگ کوک، دل شکسته و آسیب دیده، به شدت به توجه پسر بزرگتر نیاز داره، اما این موضوع گیج کننده می شه! آیا جونگ کوک دوباره خوشحال خواهد شد؟ هشدار نویسنده: اگه نسبت به خودآزاری، افسردگی یا افکار مربوط به خودکشی حساس هستید، این فیکشن انتخاب خوبی برای شما نیست! Writing by: Ihatemywife2007

تهیونگ🍀: "عشقت کورم کرده بود..آنقدر کور که نتوانستم واقعیت های زندگی بی رحمم را ببینم..شیرینی اش آنقدر زیاد بود که طعم تلخی هارا از یاد ببرم اما...لطفا جدایی مان را زیباتر نکن...! " جانگ کوک🍃 : "درد داشت اما او آن درد را میخواست..قلبش به دنبال درد بود و چیزی بدتر از آن..یک چیزی مثل مرگ می خواست!:)" جیمین💔: "_میترسم بیشتر بشکنم... _تو به هرحال میشکنی:)... " نامجون🥀: "اگر آن پسر همه ی دارای اش را می دزدید اعتراضی نداشت اما او چیزی را دزدید که هرگز به دست نمی آید و هرگز پس نمی تواند بگیرد..او قلبش را دزدیده بود!!" کاپل ها : کوکوی_نامجین_کوکمین ژانر:مدرسه ای_ارباب برده ای🔞_رومنس_درام اولین کار تهکوک ام و امیدوارم همراهیش کنید قراره متفاوت تر از بقیه داستانام باشه^^♡

[completed] خلاصه: این ازدواج اجباری برای جونگ کوک، اونم توی کشور هموفوبیکی مثل کره سم بود. نمیدونست چطوری از اون موقعیت فرار کنه. نمیدونست چطور شجاعتش رو جمع کنه و مخالفت کنه. فقط میدونست که هرچقدر بیشتر مقاومت کنه، بیشتر توی این منجلاب فرو میره... ژانر : ازدواج اجباری - عاشقانه - انگست - هپی اند کاپل : ویکوک (تهکوک) - نامجین - یونمین شروع : 1400.1.1 پایان : 1400.4.30 ✨Best rankings✨ #1 Vkook #1 BTS #1 Farsi #1 jungkook #2 فارسی #1 تهیونگ