so good
3 stories
ʍɾ ɑɾɾօցɑղԵ ( Translation ver ) by Reyhanehsadr
Reyhanehsadr
  • WpView
    Reads 216,840
  • WpVote
    Votes 19,890
  • WpPart
    Parts 44
اون دختر به خاطر یه اسم از رفتن به مدرسه وحشت داره ! _ترجمه ی رمان دو جلدی ٫٫ آقای مغرور ٫٫ با مجموعا بیست و سه میلیون بازدید رو از دست ندید _
ENEMYS: BOOK 2 ;(THE HUNT) by ff_bts_ff
ff_bts_ff
  • WpView
    Reads 589
  • WpVote
    Votes 80
  • WpPart
    Parts 1
when the past comes and hunt you what will you do? . وقتی گذشته به سراغت میاد و میخواد شکارت کنه چیکار میکنی؟! . چشمامو بستم و گذاشتم خاطرات از ذهنم بگذرن من یه شیطان بودم با گذشته ای تاریک اما نوری توی زندگیم روشن شد؛ رزا! درسته اون خودش توی تاریکی غرق شده بود اما منو از اعماق دریا نجات داد اما الان.... گذشته من درحال شکار کردن نور زندگیمه و من جلوشو میگیرم... . کتاب دوم ENEMYS
ENEMYS: BOOK 1;(The Enemy Of My Enemy Is My Friend) by ff_bts_ff
ff_bts_ff
  • WpView
    Reads 22,906
  • WpVote
    Votes 2,050
  • WpPart
    Parts 17
سیاهی، تاریکی، شب،خون... داستان از جایی شروع شد که مادربزرگم فهمید من چیم، ولی اون نمیخواست قبول کنه، اون از این وضع ناراضی بود؛ پس منو کشت. اما من... موجودی بودم که نمیمردم فقط احساساتم رو کشتم چشم های واقعی ، فهمیدن، دروغ های واقعی خون، مرگ، خون، مرگ، خون، مرگ این چرخه تا اخر عمر همراهم بود داستانم را در روز بخوان و در شب منتطرم بمان؛ خون تو بوی خوبی میده. شخصیت اصلی دختر: رزا شخصیت اصلی پسر: تهیونگ