༻ My best ༺
21 stories
𝐑𝐨𝐲𝐚𝐥 𝐃𝐢𝐚𝐦𝐨𝐧𝐝 by Haratahug
Haratahug
  • WpView
    Reads 74,949
  • WpVote
    Votes 21,118
  • WpPart
    Parts 65
•عنوان | الماس سلطنتی •کاپل‌های اصلی | کایهون، چانبک •کاپل‌های فرعی | کریسهو، [؟؟!!] •ژانر | فانتزی [اُمگاورس، ومپایر]، رُمنس، انگست، اسمات، امپرگ •تایم آپ | •نویسنده | haratahug/هارا •خلاصه: بین فشار جنگ و تاریکی کینه، کودکی متولد شد! جنگی که با پیشگویی تولدش شکل گرفت! عده‌ای معتقد بودن چیزی که از سیاهی زاده شده، دنیا رو به سیاهی می‌کشه! عده‌ای درخشش نهاییش رو می‌دیدن. نوری که از دل تاریکی‌ها می‌تابه! عده‌ای حریصانه برای به دست آوردنش می‌جنگیندن؛ برای کسب درخشش و تاریکیش! اما همه روی یک چیز اتفاق نظر داشتن: ارزشمندی و قدرتش! برای بقای خون، خون‌ها ریخته شد؛ خونی برای محافظت، خونی برای تصاحب! مخفی شده زیر پوسته‌ی سایه‌ها، زاده‌ی سیاهی‌ها، شکننده‌ی تاریکی‌ها؛ یک الماس متولد شد! الماسی تراش خورده و صیقل داده شده؛ سخت و صبور! مقاوم، غیرقابل نفوذ و زندگی بخش! تیز، بُرَنده و کُشَنده! درخششی جاذب، چشمگیر و شکننده! الماسی لایق تاجِ سلطنت!
𝐋𝐢𝐤𝐞 𝐍𝐨𝐛𝐨𝐝𝐲 by Haratahug
Haratahug
  • WpView
    Reads 16,824
  • WpVote
    Votes 4,625
  • WpPart
    Parts 23
•عنوان | مثل هیچکس •کاپل | سکای/کایهون •ژانر | فانتزی [اُمگاورس]، رُمنس، انگست، اسمات •تایم آپ | •نویسنده | haratahug/هارا •خلاصه توی دنیایی که امگاها ناگزیر به اطاعتن، سرکشی یک نقص محسوب می‌شه! توی دنیایی که آلفا‌ها به تسلطشون مغرورن، همدلی یک ضعف محسوب می‌شه! زمانی که تفاوت یک جرمه و بهاش باید پرداخت بشه، جایی که واژه‌ها و صفت‌ها بی‌رحمانه روح و جسم رو به زنجیر می‌کشن، تقابل یک سرکشی با یک همدلی، دنیای جدیدی خلق می‌کنه! دنیایی که می‌تونی خودت باشی؛ مثل هیچکس!
 king's royal omega. (امگای سلطنتی پادشاه) by a4w4_fiction
a4w4_fiction
  • WpView
    Reads 10,942
  • WpVote
    Votes 1,848
  • WpPart
    Parts 23
- باید این رو بدونین شاهزاده، اگر این ازدواج‌ رخ بده شما هرگز عشق من رو نخواهید داشت. من هیچ وقت عاشق شما نمیشم. امگا لبخند کمرنگ و تلخی زد اما در قیافه‌اش آرامشی خاص نمایان بود. -‌متوجهم. - و شما اجازه‌ی ورود به اتاق خواب من رو نخواهید داشت. من به شما توی هیت کمک نمیکنم و شما به من توی رات کمکی نمیکنین. گرچه من میتونم وقتم رو با امگاهای دیگه بگذرونم. اما شما نمیتونید با کس دیگری ارتباط داشته باشین. سر تکون داد: متوجهم. نیشخندی واضح روی لب های پادشاه شکل گرفت و آتیش درون چشم هاش شعله ورتر شد. - و این به این معنیه که شما هرگز فرزندی نخواهید داشت. - متوجهم سرورم. چشای آروم و لحن خونسرد امگا اون رو عصبانی میکرد. مطمئن بود امگایی پیدا نمیشه که این شرایط رو به همین سادگی قبول کنه. - متوجهی داری با خودت چیکار می‌کنی امگای جوان؟ وگاس لحن رسمی رو کنار گذاشت و با سری کج به امگایی که داشت با دستای خودش آیندش رو خراب میکرد چشم دوخت. - متوجهی داری چه معامله‌ای با زندگیت میکنی؟ تو هرگز طعم عشق و زندگی معمولی رو نخواهی چشید. تا روزی که بمیری تنها خواهی موند. قیافه‌ی امگا تغیی
Moje More ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ by HannaTheEllA
HannaTheEllA
  • WpView
    Reads 24,802
  • WpVote
    Votes 5,508
  • WpPart
    Parts 34
"دریای من" کیم کای ، یکی از وارثان صنایع کیم ، هفت ماهه ک تغییر کرده. بعد از مرگ همسرش به وضوح بزرگ ترین امیدش به زندگی رو از دست داده و از نظر پسرعموش ، چن ، اگه دختر و پسر شیش و سه ساله اش نبودن ، کای حتی دلیلی برای ثانیه ای بیشتر نفس کشیدن نداشت. اما هفت ماه بعد از مرگ یورا ، بزرگ ترین عضو خاندان کیم تصمیم ب وصلت عزیزترین نوه اش ، کای میگیره؛ با کوچک ترین وارث صنایع اوه! + هر وقت به دریا نگاه میکنم تمام ناراحتیام رو از یاد میبرم . انگار که هیچ وقت مضطرب یا غمگین نبودم .. فکر کنم این خاصیت دریاست - اگه این خاصیت دریاست پس تو دریای منی هون 🌊Couples : Kaihun | Chanbaek (Side Couple) 🌊Parts : 32 🌊Genre : Age gap . Angst . Forced Marriage . Smut 🌊Update : Tuesdays , Fridays 🌟 🌊 Completed on 13 February 2024
Messiah River by REDneonlight
REDneonlight
  • WpView
    Reads 60,487
  • WpVote
    Votes 15,082
  • WpPart
    Parts 51
"هرگاه دو انسان به همجنسگرایی روی بیاورند، هر دوی آن‌ها باید به کام مرگ کشیده‌شوند، برای گناه بزرگی که انجام داده‌اند!" [کتاب مقدس - لاویان - ۲۰:۱۳] شهرک متوسط‌نشین و گمنامی در گانگ‌وون، یک شب عادی از تعطیلات زمستانه با پیدا شدن جسدهایی توی رودخانه‌ی حاشیه‌ی جاده از آرامش همیشگی‌اش خارج شد. اجساد کودکان ناشناسِ شش تا ده ساله، آرام و بدون درد؛ که با نظم و به‌ترتیب در نقاط مختلف رودخانه فرستاده شده‌اند. [CHANBAEK × KAIHUN] [Crime × Angst]
Cinnamon Tea by Parelisa
Parelisa
  • WpView
    Reads 57,291
  • WpVote
    Votes 14,057
  • WpPart
    Parts 51
جولای 2016، نقطه زمانی پر تلاطمی برای بیون بکهیون هجده ساله ای بود که عشق سوزانی رو نسبت به پارک چانیول، راننده شخصیش حس میکرد. عشقی که در پیچ و تاب پاپیتال ها رشد کرد و عطر و بوی شکوفه های تابستونی گرفت! رد و بدل شدن نگاه های شیطنت آمیز از آینه ی جلویی ماشین و گونه های گلگون، بوسه های یواشکی و پنچر شدن های مصلحتی برای وقت گذروندن باهم. بکهیون برای زندگی کردن با معشوقه ی مخفیش باید با چالش های زیادی رو به رو میشد؛ اگرچه به سادگی عاشق راننده ی تمام وقتش شد اما اتفاقاتی که بعد از اون افتادن به هیچ وجه ساده نبود، اتفاقاتی به تندی و پیچیدگی عطر دارچین. •Season one: Completed. •Season two: Ongoing... •Characters: Chanyeol, Baekhyun •Genre: Romance, Slice of life, Smut •Author: Parelisa •Channel: @SnowflakeFic #1 Exofanfic
Hate Me Master, Hug Me Master  by a4w4_fiction
a4w4_fiction
  • WpView
    Reads 12,611
  • WpVote
    Votes 2,606
  • WpPart
    Parts 18
سهون، به تازگی شغل جدیدی به عنوان راننده‌ی شخصی پیدا کرده بود‌. کافی بود هر روز بشینه توی اون آموزشگاه و به رییس آروم و زیباش خیره بشه که چطور بوم‌های سفید رو رنگ میزنه. و بعد هم هرشب برسونتش خونه و محو شدنش پشت درهارو تماشا کنه. آسون، تکراری و آروم به نظر میاد نه؟ اما... رییس جوونش رازهایی داشت. شاید شب‌های اون پسر، چیزی متفاوت با روزهاش بود! و شاید وظایف سهون میتونست چیزی فراتر از رانندگی باشه. این‌بار، میتونست قلم رو به دست بگیره و خودش نقاش باشه. و بومش؟ بدن بی نقص لوهان. ♠️♦️♠️♦️♠️♦️♠️♦️♠️♦️ Name: HMHM Genre: romance, angst Couples: HunHan, ChanBaek, yoonmin, secret