hadisjkt's Reading List
157 stories
⌯ꘟ𝑭𝒂𝒌𝒆 𝒑𝒓𝒊𝒏𝒄𝒆𝒔𝒔 𝑺2 by osahar-armyo
osahar-armyo
  • WpView
    Reads 1,928
  • WpVote
    Votes 249
  • WpPart
    Parts 4
⇊قسمتــی از فیک شاید بتونی قیدشو‌ بزنی ولی چشم دیدنشو‌‌ با کس دیگه ای هم نداری... بدترین حالتشم اینجاس که حالش بده و نیستی بغلش کنی؛ اونوقته که مجبوری یه گوشه وایستی و نگاه کنی چجوری یه نفر دیگه کنارشه و داره دقیقا جوری نوازشش میکنه که تو آرزوش رو داشتی. ╾━─━─━─━°•֎•°━─━─━─━ ⇊خلاصــه فیک ֎فیک دارای فصل اول است֎ در ادامه ماجرای فصل قبل معماهای سر بسته داستان در این فصل حل میشه. عشقی که با نفرت و خیلی ناگهانی تو قلب ولیعهد شیلا جوونه زده به ثمر میشینه؟ دختری که قلبش از همون ولیعهد زخم خورده، دلش رو بهش میبازه یا دوست داشتنش سهم آدمای دیگه ای میشه؟ چی میشه که یه نفر دقیقا با همون اسم و همون قیافه ، کاملا با کسی که قبلا میشناخته متفاوت میشه؟ دنیایی که آدمای توش رو هم میشناسه و هم نه، نقشه ی کثیفی که از سالها پیش شروع شده، و شبایی که براش حتی با صبح هم تموم نمیشن، به فصل دوم شاهزاده تقلبی خوش اومدین.
You Healed Me ||| KTH by Teddima
Teddima
  • WpView
    Reads 22,073
  • WpVote
    Votes 1,938
  • WpPart
    Parts 47
"تو منو شفا دادی" Genre:{Fluff},{Romance},{Happy end},{BoyxGirl},{Medical}{Smut} +18 دستش رو به گرمی گرفت و با قوت قلبی که خودش هم نمیدونست از کجا نشأت گرفته، لبخندی روی لب خشک شده اش نشوند و گفت: +مطمئنم میتونی از پسش بربیای و شکستش بدی! دختر با صورتی بی حس و رنگ پریده، بی حال چشمی چرخوند، روش رو از مرد گرفت و با صدایی که حاصل از چیزی جز بغض تَه نشین شده توی گلوش نبود، گفت: _اما من نمیخوام، می‌خوام شکستم بده و زودتر برم همونجایی که پدر و مادرم هستن، برو بیرون، نمی‌خوام یه لحظه دیگه جلوی چشمم باشی، فقط باعث میشی عذاب وجدانم بیشتر بشه. :: :: ⚠️WARNING SEXUAL CONTENT ⚠️ نویسنده: Teddima وضعیت: تمام شده 🤌
💞 حسی به نام عشق 💞 by _EELLIISSEE
_EELLIISSEE
  • WpView
    Reads 29,341
  • WpVote
    Votes 2,379
  • WpPart
    Parts 105
خلاصه ی داستان: داستان درباره ی دختری به اسم لیداست که پدر و مادر خودش و دوست صمیمیش ، نگار رو تو ۱۵ سالگی از دست میده و با پدر بزرگ و مادر بزرگش زندگی میکنه. بعد از فوت پدر بزرگ و مادر بزرگاشون مشغول کار تو یه آموزشگاه زبان میشن که با ورود کارمندای جدید به آموزشگاه مسیر زندگیشون عوض میشه. وضعیت: تمام شده 💫
هرجا که تُویی by rozmin86
rozmin86
  • WpView
    Reads 92,243
  • WpVote
    Votes 5,057
  • WpPart
    Parts 78
🚫A little Sexual content🛇 عاشق یک مرد عوضی شدن شیرین ترین و خطرناک ترین اشتباه یک دختر است. ما را سر باغ و بوستان نیست هرجا که تویی تفرج آنجاست... (سعدی)
IndigoWar by Kimeeia91
Kimeeia91
  • WpView
    Reads 10,417
  • WpVote
    Votes 1,573
  • WpPart
    Parts 78
[completed] زندگی همیشه اونطوری که انتظارشو داریم پیش نمیره...گاهی جوری راهت عوض میشه که حتی بهش فکرم نمیکردی...اتفاقا و احساساتی توی قلبت بوجود میاد که هیچوقت حدسم نمیزدی...زندگی هر لحظه اش تورو دعوت میکنه به مبارزه...تواین مبارزه رنگا مقابل هم قرار نمیگیرن...این جنگ،یه جنگه بین قلب و مغزت،سرنوشتت و انتخابت،چیزی که هستی و چیزی که باید باشی،این یه جنگ سرخ یا سیاه نیست،این یه جنگ متفاوته...یه جنگ نیلی...
Bloody band {Dramione} by hasti_irt
hasti_irt
  • WpView
    Reads 7,661
  • WpVote
    Votes 770
  • WpPart
    Parts 24
" ما آدم های بیگناهی نیستیم بیبی گرل، اما جنایتکار هم نیستیم " " We are not innocent people baby girl, but we are not criminals either " دریکو لوسیوس مالفوی، اونجوری که همه فکر میکردن بیگناه نبود. اون آدمی که همه به عنوان پسر بزرگ خاندان مالفوی، وارث شرکت عطر گل سرخ میشناختن نبود. اون رییس یکی از بزرگترین باند های مافیایی جهان، باند بلود باند (باند خونین) بود‌. یکی از بی احساس ترین، سادیسمی ترین و بهترین آدمکش جهان... اما چی میشه اگه یه باند تازه کار بخواد اون رو زمین بزنه؟ باندی که با اینکه تازه شروع به کار کرده ولی حسابی ترکونده، باندی که برای همه یه خطر محسوب میشه... باند وایت وولف (گرگ سفید) که رییسش ... یه زنه. حالا دریکو باید با حقیقت هایی که پشت در های بسته ی گذشته بسته شده رو به رو بشه، احساساتی رو تجربه که کنه تا حالا تجربه نکرده، دوباره از اول شروع کنه تا بتونه زنده بمونه. 𝐃𝐫𝐚𝐦𝐢𝐨𝐧𝐞 🔗 𝐃𝐚𝐫𝐤, 𝐒𝐦𝐮𝐭, 𝐓𝐨𝐫𝐭𝐮𝐫𝐞 🌚 Write by me!✨
six silver Stars  by blackloverismee
blackloverismee
  • WpView
    Reads 611
  • WpVote
    Votes 54
  • WpPart
    Parts 33
وقتی داستان قبلیو شروع کردم ، خیلی تفریحی بود همه چیز ، حتی ایده ش از یه کتابی به ذهنم رسیده بود که قبلش خونده بودم . ولی بعد اینکه شروع به نوشتن کردم یکم منحصر به فرد تر شد . قلمم الان بهتر شده در ضمن 😂 اولای داستان قبلیو حتی میخواستم پاک کنم بخاطر این ولی دیدم خب ، بمونه بهتره . (اکادمی مشکی ) رومنس ، پلیسی (نه دقیقا ) مافیایی طور ، دارک ۶ ستاره نماد اداره ایه که دختر داستان اکادمیش و تمریناتشو تو داستان قبلی گذروند و مربیش یکی از قدرتمند ترین های اداره بود . تجربه های زیاد تلخ و خوب کسب کرد ، عاشق شد و نور تاریکی های همدیگه شدن ، بعد سریع تر از چیزی که انتظارشو داشته باشه نورشو دیگه نداشت . مستقل بودن از سن کم هم خوب بود و هم سختی های ‌زیادی داشت ، دوستای خوبی داشت که هیچوقت تنهاش نذاشتن . گاهی بدجور دلم میخواست که توی دنیای اینجا باشم 😂🥲 ولی خب نوشتنشم همین حسو میده . سعی میکنم طوری بنویسم که اگه اولیو نخونین هم مشکلی پیش نیاد .
Ride or die by LucensLana
LucensLana
  • WpView
    Reads 8,520
  • WpVote
    Votes 1,228
  • WpPart
    Parts 23
چند نفر از ما تو این دنیا وقتی به کسی احساسی پیدا میکنیم با خودمون صادقیم؟ خیلی وقتا تا مدت زیادی سعی میکنیم خودمون رو گول بزنیم و از احساسمون فرار کنیم. جنی هم یکی از ماها بود. " فردی که مقابلش قرار داشت، کت رو بهش نزدیک کرد و دو طرف کت رو، روی شونش قرار داد. آستین های کت رو پشت جنی محکم به هم گره زد، جنی که همین الانش هم تا حدودی از حالت خمیده خارج شده بود قسمتی از کت رو تو دستش فشار داد، صاف ایستاد و نگاهش به اون چشم های آشنا گره خورد. تهیونگ کمکش کرده بود. " کاپل: تهنی/ جینسو/ رزکوک ژانر: مدرسه ای/روزمره/رومنس روز های آپ: نامشخص Cover by: V-antea
Niran [ TW2 ] by Eva_story
Eva_story
  • WpView
    Reads 9,097
  • WpVote
    Votes 1,555
  • WpPart
    Parts 22
تهیونگ از قلمرو والونا، کسی که بین مردم محبوبه، برای رسیدن به پادشاهی به یک وارث نیاز داره! اما اون یک راز بزرگ رو پشت در خوابگاهش نگه می‌داره... نیران! دو رگه‌ی انسان و پری که برای هر دو گونه یک لکه‌ی ننگه و وجودش باعث نحسیه... کسی که زیر سایه‌ی والامقام تهیونگ، مخفیانه زندگی می‌کنه و با وجود اینکه لیاقت این کار رو نداره، اما عاشق شاهزاده‌ی سرد و سخت دل والونا می‌شه... کیم تهیونگی که فقط به قدرت و رسیدن به پادشاهی فکر می‌کنه. قصه‌ی بلند این پری‌زاده‌ی مخفی رو در "نیران" دنبال کنید. ■ کاراکترهای اصلی: تهیونگ، نیران ■ کاراکترهای فرعی: شوگا، سانی ■ ژانر: تاریخی، فانتزی، عاشقانه به قلم ایوا🍃
Right person, wrong time. (+18) by RosalindMalfoy
RosalindMalfoy
  • WpView
    Reads 63,410
  • WpVote
    Votes 5,586
  • WpPart
    Parts 123
Glory never came Easy and Love was never Free. Read part 0 "خلاصه" #Dramione ♾ 🔞 🐍 🩸🪞🍷 👑 ♥️ 👥 🔞