the and ^-^
12 stories
My Boyfriend Is My Bodyguard 💵 by Saghar_Stories
Saghar_Stories
  • WpView
    Reads 997,018
  • WpVote
    Votes 84,208
  • WpPart
    Parts 39
💵دوست پسرم بادیگاردمه💵 جئون جونگکوک ... اون معنی اصلی کلمه بدبخت بود ! از زمانی که بدنیا اومد داشت با مشکلاتی که نمیدونست چرا هیچوقت تموم نمیشن سر و کله میزد و حالا اون اینجا بود ... کجا ؟ خودشم نمیدونست ! یه جایی که احتمالا پایان زندگی نکبت بارشو رقم میزد و باعث میشد اون به دردناک ترین شکل ممکن بمیره □■□■□■□■□■□ -میخوای اول بهم تجاوز کنی بعد بکشیم ؟ -الان قرن بیست و یکه ... کی دیگه همچین کاری میکنه ؟ با چشمای گرد شده داد زد -یعنی فقط بهم تجاوز میکنی ؟ نمیکشیم ؟ □■□■□■□■□■□ -من مخ اینو میزنم ! -شبیه آدمایی نیست که بشه مخشونو زد -باشه .. من میزنم ! -احمق من میگم نمیشه تو میگی میزنم ؟ -من منم ! تو نیستم که ! من اگه بخوام .. میتونم مخشو بزنم ! □■□■□■□■□■□ Story Genre:fiction,fluff,romance,action,smut🥊 Couple:Vkook,Yoonmin,secret🎡🪤 "Completed"⛓️
Agust D 1 by Purplesora
Purplesora
  • WpView
    Reads 100,430
  • WpVote
    Votes 17,158
  • WpPart
    Parts 45
فیک ترجمه شده.کامل شده. روز شوگا به اندازه کافی بد هست. دیگه لازم نیست دزدیده بشه و برگردونه بشه به همون کاری که خیلی سخت تلاش کرده ازش فرار کنه. مخصوصا وقتی با یه موقرمز پرحرف روبرو میشه که به نظر اصلا از یونگی نمیترسه،یه دکتر خوش قیافه که قبلا میشناخته،یه موچی کوچولوی اغواکننده که واسه این دنیا زیادی عزیز و خطرناکه،یه بچه ی اعصاب خورد کن با دستای ماهر،یه هکر ساکت که قبلا باهاش کار میکرده، و پسر دشمن قدیمیش. خیلی زود یونگی خودشو تو موقعیتی پیدا میکنه که یه گروه آدمو که نمیخواد هدایت کنه، هدایت می کنه،مستقیم میره لندن که چیزایی رو بدزده که نمیخواد بدزده و امیدواره مجبور نشه کاریو بکنه که به خاطرش معروفه. امیدواره مجبور نشه یه بار دیگه آگوست دی بشه. یونگی!مافیا سابق هوسوک!رقاص Written by: hopefullylost سوپ: سوییچ کوکوی: کوکی تاپ نامجین: جین تاپ جیمین و ریچارد: جیمین باتم
𝐖𝐡𝐨𝐫𝐧𝐢 𝐊𝐢𝐦 ✒🍥《𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯》~[𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝 ]~ by Hunter_kookv
Hunter_kookv
  • WpView
    Reads 252,176
  • WpVote
    Votes 34,005
  • WpPart
    Parts 22
"دلیلی برای نگه داشتن رازت نمیبینم، چرا یه دلیل بهم نمیدی ؟" "هر کاری بگی...انجامش میدم" این جمله آخرین ریسمان برای نگه داشتن آبرویش بود. جانگکوک که انگار به جمله دلخواه رسیده بود به آرامی تکیه زد: " راستش فانتزی هات منو کنجکاو کرده..." حرفش را برید ولی اتصال نگاهشان قطع نشد و با صدای بم ادامه داد: "چرا با من انجامش نمیدی؟...هورنی کیم" 🍥🍥🍥🍥🍥🍥🍥🍥🍥🍥🍥 کیم تهیونگ عاشق نوشتن سناریو های کثیف و هورنیه...🍡ولی قرار نبود اون دفتر لعنتی گم بشه..✒ حالا چطور قراره با این مصیبت کنار بیاد؟... ✒Story Name: whorni Kim ✒Genre: full smut, comedy, romance ✒couple: kookv ✒writer: hunter_oo3 ✒Ages: +18 (R) TOP : Jungkook BOTTOM : Teahuyng
Tip toe to my heart [Yoonmin]~Completed by Moonellle
Moonellle
  • WpView
    Reads 13,568
  • WpVote
    Votes 2,227
  • WpPart
    Parts 6
پسرى كه هيچ وقت عشق و علاقه رو، حتى از طرف پدرش هم تجربه نكرده، با غريبه اى آشنا ميشه كه نه تنها احساساتش، بلكه زندگيش رو كاملاً تغيير ميده. #2 in MinYoongi #3 in ParkJimin #3 in BtsFanfic
Selenophilia [Yoonmin]~Completed🌚 by Moonellle
Moonellle
  • WpView
    Reads 42,027
  • WpVote
    Votes 6,501
  • WpPart
    Parts 23
ماه رو دوست دارى هيونگ؟ -خيلى زياد دوسش دارم. -چرا؟ -چون توى تاريكى شب، يه روشنايى خاص و پنهانى داره كه خيلى جذابه. ميتونم ساعت ها باهاش حرف بزنم و اون فقط سكوت ميكنه. -اگر بهم اجازه بدى، من ماهت ميشم هيونگ. شب هات رو روشن ميكنم و ميتونى باهام حرف بزنى، قول ميدم ساكت شم. اگر پسم نزنى، ميتونم ماهت باشم. #8 in Yoonmin #5 in Namjin #5 in Vkook
Occult [Yoonmin]~Completed by Moonellle
Moonellle
  • WpView
    Reads 55,218
  • WpVote
    Votes 11,269
  • WpPart
    Parts 37
جيمين براى نجات جون مادرش، مجبور ميشه به جادو روى بياره؛ ولى نميدونه كه استفاده از جادوى سياه آثار مخربى روى زندگيش ميذاره... #2 in BtsFanfic
Hwung or more??? by Lucymay94
Lucymay94
  • WpView
    Reads 88,770
  • WpVote
    Votes 12,671
  • WpPart
    Parts 30
-تو هیچ وقت هوونگم نبودی مین یونگی تو همیشه اونی بودی که من دوست داشتم موقع گریه کردن سرمو بزارم رو شونش موقع خوشحالی بپرم بغلش و لباشو ببوسم تو یه چیز بیشتر از هوونگ بودی کاپل:یونمین،ویکوک ژانر:فلاف ،زندگی روزمره وضعیت: کامل شده
my daddy by min_koala
min_koala
  • WpView
    Reads 310,955
  • WpVote
    Votes 34,779
  • WpPart
    Parts 31
با چشم های براق با پدر خوندش نگاه کرد و لبش رو گزید تا بدون لکنت حرفش رو بیان کنه × ددی یونگی نیشخندی کوچیکی زد و دستی به موهای جیمین کشید _ ددی ؟؟ به آبروی بالا رفته پرسید و لیسی به لبش زد _ این کلمه رو به همه نمی گن بچه جیمین لب هاش رو اویزون کرد و اخم کوچیکی رو بین ابروهاش نشوند × ولی م...من مییی خوام ببگم چون ... پاهاش رو به هم نزدیک کرد ، لب پایینش رو به دندون گرفت ، با دست ای کوچولوش چنگی به لبه ی هودی تو تنش زد و لا چشم های پاپی طوری به پدر خوندش نگاه کره کرد × توو. . ددیه منی کاپل ها کوکوی ، یونمین و نامجین ژانر لیتل ، اسمات ، ددی کینک،روزمره نویسنده مین کوالا و سولمیتم Kim_mahsa تموم شده
Crave | Per Translation by StoryTeller_Mia
StoryTeller_Mia
  • WpView
    Reads 415,436
  • WpVote
    Votes 52,450
  • WpPart
    Parts 69
کشش (اشتیاق) | Crave مقدمه: جیمین، جونگ کوک و جین سه تا برادرن که هر سه هم تصادفا لیتل هستن. نامجون، هوسوک، تهیونگ و یونگی دوست های صمیمی و هم اتاقی اند که اتفاقا به خونه ی روبه روی همون اتاقی که این سه لیتل زندگی می کنن نقل مکان کردن و هیچ چیزی از دنیای DDLB نمی دونند. اما امکان نداره که بتونی تمام راز ها رو تا ابد مخفی کنی؛ درسته؟ یعنی چه اتفاقی ممکنه بیوفته؟ کاپل ها: • نامجین • یونمین • ویهوپکوک هشدار- این فیکشن دارای: • مطالب بزرگسالانه • DDLB • BDSM • Triggering situation( موقعیت هایی که ممکنه برای بعضی افراد دارای مشکلات روحی مثل افسردگی خوب نباشه) • خشونت • امپرگ • سن شخصیت ها در داستان: سوک جین=21 جیمین=18 جونگ کوک=17 یونگی=24 نامجون=23 هوسوک=23 تهیونگ=22 The Original Story Credit: @ForEverMoonChild All Chapters will be dedicated to her For her amazing work
Sketch [Yoonmin]~Completed by Moonellle
Moonellle
  • WpView
    Reads 83,510
  • WpVote
    Votes 12,823
  • WpPart
    Parts 18
" ميخواى به كلكسيون تتو هات يه شاهكار ديگه اضافه كنى؟" "آره، اسم تو رو، پارك جيمين."