100/100
30 stories
Complete Mess | VKOOK by elicasso
elicasso
  • WpView
    Reads 557
  • WpVote
    Votes 87
  • WpPart
    Parts 2
«آشفتگی» • ژانر: درام، عاشقانه، اجتماعی • کاپل: ویکوک "وقتی در تاریکی شب شانه به شانه‌ام می‌نشست، عطرش و گرمای تنش تنها چیزی بود که‌ حس می‌کردم. نیازی به چشم‌هایم نداشتم تا او را دوست داشته باشم. دستانش را محکم می‌گرفتم و جانم کف دستانش بود. گمان می‌کردم با انجام این‌کار هیچ‌چیز نمی‌تواند فاصله‌ای بینمان بیندازد. اجازه نمی‌دادم و نمی‌خواستم فاصله‌ها هرگز به‌واقع باعث دوری ما شوند."
Blasé by KnightLights
KnightLights
  • WpView
    Reads 2,655,094
  • WpVote
    Votes 140,276
  • WpPart
    Parts 58
I won't stop until that boy is mine ©All Rights reserved. Danny Knight
Asian cowboys by boywithcow
boywithcow
  • WpView
    Reads 148
  • WpVote
    Votes 32
  • WpPart
    Parts 7
بریم یه جایی که هیچ کس اسممون رو ندونه، بعد تو میتونی با خیال راحت بپری" رو اسبت که براش زین رنگی بستی و به سوی آبشار ویسکی بتازید، حتی من هم میتونم بی خیال این قیافه ی عبوس بشم و از زمین آبنبات بچینم.
Alone On The Water (Persian) by Tweetlock
Tweetlock
  • WpView
    Reads 3,078
  • WpVote
    Votes 296
  • WpPart
    Parts 1
ترجمه فارسی. تلگرام: tweetlock
The Mad Hatter by REDneonlight
REDneonlight
  • WpView
    Reads 20,291
  • WpVote
    Votes 4,909
  • WpPart
    Parts 30
گربه دست راستش را تکان داد و گفت: در این سمت یک کلاهدوز زندگی می‌کند، و در آن سمت یک خرگوش. هرکدام را که ببینی دیوانه‌اند. آلیس گفت: ولی من دلم نمی‌خواهد به سراغ افراد دیوانه بروم. گربه گفت: اوه! شما چاره‌ای ندارید. اینجا همه‌ی ما دیوانه‌ایم. "این فن‌فیکشن ادامه داده نخواهد شد." [CHANBAEK × KAIHUN] [Surreal × Psychological]
Peanut butter🥜[taekook] by Simieminiemoonie
Simieminiemoonie
  • WpView
    Reads 155,937
  • WpVote
    Votes 26,458
  • WpPart
    Parts 22
پینات باتر، لقب تهیونگِ آلفایی بود که همیشه‌ی خدا توسط یه عده گرگ خوشمزه، اینطور صدا زده می‌شد و به محض شنیدن این لقب، دندون‌هاش برای پاره کردن خرخره‌ی موجودات نمک‌ریز دورش تیز می‌شد. هیچ‌کس نمی‌دونست چی می‌تونست باعث بشه که آلفا با شنیدن لقب به اون بامزگی اینطور خشمگین بشه، به جز خودش که می‌دونست جفت حقیقیش، جئون جونگ‌کوکِ آلفا، پسری که تهیونگ بارها توی دانشگاه سعی کرده بود بهش نزدیک بشه اما پسر کوچیک‌تر به محض حس کردن بوی بادوم‌زمینی خام و تازه با یه نگاه به اطراف برای پیدا کردن منبع بو بدنش رو خارونده و محل رو ترک کرده بود، بیشتر از هرگرگ دیگه‌ای روی کره‌ی زمین به بادوم‌زمینی حساسیت داره. 🥜 ژانر: امگاورس، رمنس، طنز، اسمات زمان آپ: روزهای زوج - این فیکشن فقط اینجا و توی همین اکانت واتپد آپ شده و هیچ فایلی نداره. اگر جایی فایلی دیدید، سریعا ریپورت کنید چون بدون اجازه‌ی من فایل شده.
GOD IN DISGUISE | Vkook by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 269,136
  • WpVote
    Votes 25,475
  • WpPart
    Parts 100
Disguise ⛓🥀 جونگکوک، وارث گروهِ جئون. کسی که به اجبار پدربزرگش باید سر قرار‌های از پیش تعیین شده می‌رفت تا با ازدواجش بتونه به دنبال خودش وارث جدیدی بیاره! اما همه چیز وقتی بهم خورد که برای فرار از این ازدواج به دروغ گفت: "من گِــــی ام!" و حالا تهیونگ، پسر سرد و بی‌احساسی که اتفاقی توی رستوران باهاش دعوا کرد، کسی بود که در ازای پول باید نقش دوست‌پسرش رو بازی می‌کرد! Couple: Taekook - Secret Genre: Smut - Comedy - Criminal Writter: YASNA Channel: V_kooki
INRED | VKOOK by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 1,138,596
  • WpVote
    Votes 81,216
  • WpPart
    Parts 124
In Red - سرخ‌پوش جونگکوک جئون، رئیس زاده‌ی بند هشتم زندان گری سی! کسی که توی سلول‌های اون زندان بزرگ شده بود و حالا یک تازه وارد توی بند هشتم، همه چیز رو بهم ریخته بود! 🔞🃏⛓ تازه واردی که بدون هیچ ترسی مقابلش می‌ایستاد و با گستاخی جوابش رو می‌داد اما کی فکرش رو می‌کرد اون تازه وارد باعث شه #غرور خود ساخته‌اش رو از دست بده؟ ⚖💰🚬 _______________________ "اگر روزی موفق شدی و پذیرش من رو برای پرستشت به دست آوردی، اونموقع جلوی تک به تک این آدمها، توی همین کلیسایی که برای معبودتون ساختید... میبوسمت! اونموقع "رئیسم" رو بعنوان "معبودم" میبوسم جئون!" writer: Nren couple: Vkook Genre: prison-crime-romance-smut
NOAH | VKOOK by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 200,477
  • WpVote
    Votes 19,259
  • WpPart
    Parts 54
Noah ❄ "لب‌هایم بوی دروغ میداد. اما تو کنار گوشم زمزمه کردی: باران را برقص! نگاه را بوسه بزن، خواب و رویا را نقاشی بکش... انگار که وظیفه‌ات، تنها شیفتگی بود!" writer: Olda couple: Vkook Genre: Drama, Romance slice of life, smut, sport
Desiree | Vkook | Completed by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 1,660,986
  • WpVote
    Votes 125,984
  • WpPart
    Parts 44
خلاصه: دهه ی نود میلادی. بوی قهوه ی تلخ و کلاه های کج فرانسوی. پوستر تئاتر های شکسپیر در همه جای شهر. و پسری که توی اتاق واحدش در ساختمان هبیتیت مارسی نشسته و به عاشق بودن فکر میکنه... عشق به شوهر خواهرش که نوزده سال از خودش بزرگتره... آیا تهیونگ هم میتونست دل به عشق برادر زنش بده؟ کسی که از مارسی تا سئول رو طی کرده بود تا قلب شکست خورده اش رو ترمیم کنه... .................. _ تو گنج منی...نقطه ی ضعف منی...بهونه ی من...دلیل جنونم...دلیل خشمم...خوب خودت و ببین...تو اگه مال من باشی کارت زاره...دیوونت میکنم، چشم هرکسی که نگاهت کنه رو از کاسه در میارم، دست هرکسی که بخواد بهت بخوره رو قلم میکنم، نفس هرکسی که به پوستت بخوره رو میبرم... اینارو میگم چون خودم و میشناسم، چون تو نیمه ی پنهان منی...چون تو رو سخت به دست میارم ولی اگه به دست بیارم...دیگه راه برگشتی نداری...از یه جا به بعد مال منی...و هرکسی که بخواد تورو از من بگیره باید اول از کلتم اجازه بگیره... Desiree Wr: quake Main couple: Vkook Genre: Dram, Angst, Romance, Smut