_septimus_'s Reading List
17 stories
نمیذارم بری by negar_mazaneh
negar_mazaneh
  • WpView
    Reads 15,053
  • WpVote
    Votes 3,274
  • WpPart
    Parts 31
نگاهی به چهره ی غرق در خوابش انداخت.دست ظریفش را در دست گرفت وبوسه ای بر کف آن زد "الان دیگه همه ی وجودمو به تو سپردم،میشه همین جا نگهش داری؟"ومحکم دست را مشت کردو روی قلبش گذاشت. "میشه همین جا نگهشون داری و پسش ندی؟وقتی همه ی وجودم اینجاست،تو سینت، حالم خوبه...از پس همه چیز برمیام" نمیدانست چندبار آن مشت کوچک را بوسیده بود "اگه نتونم هیچوقت داشته باشمت قول میدم اینقدر دوباره متولد بشم تا ببینمت،اون وقت دیگه نمیبازمت" و رفت تا گوشه ای ببارد. جنایی...انگست...عاشقانه هپی اند...جان تاپ
موزیسین  by baharan_kim
baharan_kim
  • WpView
    Reads 32,949
  • WpVote
    Votes 7,000
  • WpPart
    Parts 36
ژانر = ییبو تاپ تفاوت سنی ۹ سال ییگا و سوان بیست سال پیش عاشق هم بودن اما عشقشون ممنوعه بود ولی الان جان و ییبو پسراشون دوباره تو راه عاشقی هستن...جان بیست ساله و ییبوی يازده ساله با هم همخونه میشن و کی می تونه ثابت کنه ییبو از جان به اندازه صد سال کینه نداره؟.یکی عاشق و دیگری پر از کینه
The Blackness That Gave You To Me(Zsww) by Horlan1013
Horlan1013
  • WpView
    Reads 10,946
  • WpVote
    Votes 2,220
  • WpPart
    Parts 30
رویایی که به نظر دست نیافتنی می‌آمد، با روح و قلب شاهزاده بهشتی پیوند خورده بود... شاهزاده ای که در ناز و نعمت فراوان زندگی کرده بود، اکنون در هفدهمین سالگرد تولدش، تنها یک آرزو را تمانا میکرد ، آغوش دلنشین عشقی که از او گرفته شده بود! قسمت هایی از داستان: " فردا قرار است شروعی برای یک طغیان باشد که هیچ کس از آن در امان نخواهد ماند..." " ییبو فردا قراره شاهزاده ها و شاهدخت های زیادی رو ملاقات کنی... " " قانون چرخه سولمیت ها رو که میدونی. با مرگ سولمیت، شخص دیگری جایگزینش میشه..." "ییبو تو مال منی. من هرکی که هستم اینجام تا تورو مال خودم کنم..." "سولمیت عزیزم، مثل اینکه فراموش کردی الان کجا هستی؛ اینجا جهنمه. بخششی وجود نداره توی جهنم همه به جزای کارشون میرسن " Yizhan
Destiny (Destiel) by Rojhanm
Rojhanm
  • WpView
    Reads 867
  • WpVote
    Votes 96
  • WpPart
    Parts 7
کستیل کالینز، دین وینچستر، مگ مستر‌ و تیمی پارکر چهار دانش آموز هاگوارتز هستند که ناخودآگاه سرنوشتشون اونا رو به جاهای تاریک، ترسناک و البته جادوی سیاه میکشونه... به نظرتون سرنوشتشون چه چیزای براشون رقم زده... آیا همشون میتونن دوم بیارند؟ آیا میتونن باهاش بجنگن و تغییرش بدن یا ناامید میشن و کم میارن؟ آیا اونها تغییر میکنند و از راهشون کج میشن و به همدیگه خیانت میکنند؟ دوستیشون تا کجای سرنوشت پابرجاست؟ اگه میخواین جواب سوالها رو بدونید با من همراه باشید...
مانهوای تصویری ییجان (yizhan Manhua) 🔞 by wy85mah
wy85mah
  • WpView
    Reads 5,346
  • WpVote
    Votes 165
  • WpPart
    Parts 2
مانهوا ( فیک تصویری) ییجان 🤤 1=آخرین تکه برای عشق 🥧 2=اغواگر شیطان 🔞 Type : yibo Top هر دو مانهوا بدون سانسور هستند 😏 http://instagram.com/mah_yizhan
 i miss you by parnian_tkp
parnian_tkp
  • WpView
    Reads 31,074
  • WpVote
    Votes 4,439
  • WpPart
    Parts 11
قصه ی لان ژانی که تازه بعد از رفتن عشقش به احساس عمیقش پی برده... اما حالا ... کاری هم میتونه بکنه؟ وی ینگش هیچ وقت برنمیگرده... مگه نه؟
A Turn Of The Earth  by IntoTheDrowningDeep
IntoTheDrowningDeep
  • WpView
    Reads 17,309
  • WpVote
    Votes 2,210
  • WpPart
    Parts 18
Story by mishcollin available on ao3 Art by jackiedeeart on Instagram دین همون هیولاکُش 22 ساله ی همیشگی ایه که مادرشو از دست داده تا زمانی که توی یکی از شب های سپتامبر یه بارونی پوش غریبه به شیشه ی ماشینش می خوره و ادعا میکنه که یه فرشته است که اونو از آینده می شناسه و الان در حال فراره. یا... این داستان درباره ی کستیله که توی تایم لاین دین گیر کرده و دین از این موضوع متنفره تا زمانیکه به خودش میاد و میبینه دیگه متنفر نیست :))))
[You Are My Destiny]~(Yizhan) by Midoria2004
Midoria2004
  • WpView
    Reads 73,610
  • WpVote
    Votes 17,571
  • WpPart
    Parts 88
اسم: تو سرنوشت منی! کاپل: ییژان [ییبو تاپ] ژانر: رومنس، انگست، اکشن، امگاورس، یه چسه درام، اسماااات، امپرگ بخشی از داستان: مچ ظریف فرمانده ش رو گرفت و مجبورش کرد توی چشم های شعله ورش نگاه کنه: - اصلا مهم نیست که از من خوشت میاد یا نه، تو امگای منی و امگای من هم باقی میمونی! امگا پوزخندی زد و گفت: - رودل نکنی یه وقت! اینکه تو یه آلفایی دلیل بر قدرتمند تر بودنت نیست! میدونی که به راحتی آب خوردن میتونم کاری کنم جلوم زانو بزنی! آلفا با لحنی که غرور ازش می‌بارید گفت: نظرت چیه امتحان کنیم؟ منم چیزی دارم که میتونم باهاش تو رو کاملا خلع سلاح کنم! امگا غرید و دستش رو وحشیانه از دست بزرگ آلفا بیرون کشید: - تمومش کن! حق نداری با من اینجوری رفتار کنی! به اندازه ی کافی از دستت عذاب کشیدم! دیگه نمیتونم بیشتر از این بهت باج بدم! عقب‌گرد کرد و به سمت در رفت که دوباره توی چنگال آلفا گرفتار شد و صدای تهدید آمیزش رو شنید: - کافیه اون دستگیره رو لمس کنی تا تبدیلت کنم به موجودی که از دیدنش لذت ببرم! ~~~~~~ به خدا قسم نمی‌دونم این دفعه چندمیه که این بیوی بفاک رفته رو ویرایش میکنم/: فقد بدونین تو همه هشتکای فیکشن رتبه ۱,۲,۳ و.. رو داشتیم فقد گشادیم میاد برای بار n ام لیستشون کنم.... نویسنده: Glass ادیتور و بازگرداننده: Midoria ────────
BF for Ge Ge (کامل شده)  by Roghayeh_2002
Roghayeh_2002
  • WpView
    Reads 26,702
  • WpVote
    Votes 5,500
  • WpPart
    Parts 30
جان پسر سخت کوش و پرتلاشیه که به کارش اهمیت زیادی میده و وقتی برای خودش نمیذاره. یانلی، خواهر دلسوز و مهربون داستانمونه که دلش میخواد یه تغییر تو زندگی برادرش ایجاد کنه. با پیدا کردن یه دوست پسر براش! ولی خب کی میدونه چی در انتظارشونه؟ 😉 با داستانشون همراه بشید 🌈🌈 *این یه فیک ترجمه شده اس که اجازه‌ی ترجمه‌اش رو از نویسنده گرفتم. فیک شیرینیه و امیدوارم شما هم ازش لذت ببرین. ^_^✨ *نویسنده : Yizhan_love *مترجم :Roghayeh_2002 وضعیت : کامل شده
Impossible (Destiel) by Rojhanm
Rojhanm
  • WpView
    Reads 4,297
  • WpVote
    Votes 583
  • WpPart
    Parts 16
کستیل کوچیک ترین فرشته‌ای که آرزو داره به زمین بره و مخلوقات پدرش رو ببینه اما این ماجرای اصلی نیست. کستیل یه مأموریت داره، مأموریتی که میتونه زندگی خیلیا رو عوض بکنه... مأموریتی که می‌تونه یکی رو بکشه یا یکی رو متولد بکنه... ______________________________ Warning: MPREG Depression Violence ______________________________ Demon!dean. Angel!castiel. ~~ A destiel fanfiction by Rojhanm I hope you enjoy it;)