Sare_wx's Reading List
127 stories
Cold Bed by arsn_nus
arsn_nus
  • WpView
    Reads 1,554
  • WpVote
    Votes 312
  • WpPart
    Parts 16
COLD BED ورژن ژان تاپ: (هر دو ورژن ژان تاپ و ییبو تاپ موجوده) ییبو بله ژان را شنید و قلبش با ترس فشرده شد. انگار هنوز هم کابوس میدید. ازدواج با همجنسش!؟ حتی اگر بهترین دوستش باشد و از نیت خوبش مطمئن باشد... خودش و این حس بدی که نسبت بخودش پیدا کرده بود به کنار،اما پدربزرگش؟ اگر میفهمید فقط بخاطر اقامت آمریکا به چنین کاری تن داده حتماً خودش را میکشت! "...تا وقتی مرگ شما را از هم جدا کند؟" پدر کلیسا ساکت شد تا برای بار دوم جواب بگیرد. ژان با هیجان به لبهای برجسته‌ی ییبو نگاه کرد تا صدای آرامش بخشش را بشنود. شاید تهِ نامردی بود ولی در آن لحظه دیگر برایش اهمیت نداشت ییبو به چه فکر میکرد یا چه حسی داشت. حتی اگر ترسیده یا منصرف شده بود کافی بود بله را بگوید و نقشه او کامل شود. پلی ساخته بود تا این پسر زیبا را از آن رد کند و بعد طوری پل را نابود کند که حتی یک آجر از آن باقی نماند! ژانر: ازدواج اجباری، عاشقانه،دارک، خشن، اسمات نویسنده: amy western بازگردانی: arshana (آیدی: arsn_nus)
Cold Bed by arsn_nus
arsn_nus
  • WpView
    Reads 2,505
  • WpVote
    Votes 529
  • WpPart
    Parts 16
COLD BED ورژن ییبو تاپ: (هر دو ورژن ژان تاپ و ییبو تاپ موجوده) ژان بله ییبو را شنید و قلبش با ترس فشرده شد. انگار هنوز هم کابوس میدید. ازدواج با همجنسش!؟ حتی اگر بهترین دوستش باشد و از نیت خوبش مطمئن باشد... خودش و این حس بدی که نسبت بخودش پیدا کرده بود به کنار،اما پدربزرگش؟ اگر میفهمید فقط بخاطر اقامت آمریکا به چنین کاری تن داده حتماً خودش را میکشت! "...تا وقتی مرگ شما را از هم جدا کند؟" پدر کلیسا ساکت شد تا برای بار دوم جواب بگیرد. ییبو با هیجان به لبهای خوش‌رنگ ژان نگاه کرد تا صدای دلنشینش را بشنود. شاید تهِ نامردی بود ولی در آن لحظه دیگر برایش اهمیت نداشت ژان به چه فکر میکرد یا چه حسی داشت. حتی اگر ترسیده یا منصرف شده بود کافی بود بله را بگوید و نقشه او کامل شود. پلی ساخته بود تا این پسر زیبا را از آن رد کند و بعد طوری پل را نابود کند که حتی یک آجر از آن باقی نماند! ژانر: ازدواج اجباری، عاشقانه،دارک، خشن، اسمات نویسنده: amy western بازگردانی: arshana (آیدی: arsn_nus)
Fight 4 You by arsn_nus
arsn_nus
  • WpView
    Reads 6,599
  • WpVote
    Votes 1,675
  • WpPart
    Parts 43
*پایان یافته* نمیدانست قدرتش چقدر بود... یا شجاعتش؟ اشتیاقش؟ منطقش؟ یا حسادت و... دیوانگی اش؟ حتی نمیدانست چقدر میتواند زنده بماند تنها یک حقیقت وجود داشت او عاشق بود و میتوانست تا پای جان برای عشقش و نگه داشتنش بجنگد! :::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: داستان عشق آتشین میان بوکسوری که زندگیش متعلق بخودش نیست و جز مبارزه چاره ای ندارد با بیگانه ای غریب و زیبا که مهمان خانه و دلش میشود... *فیکشن بازگردانی شده اس* کاپل: ییژان (ژان تاپ) ژانر: رومنس، مافیا، اکشن، اسمات، دراما نویسنده: @amywesternofficial بازگردانی: @arsn_nus
A sinner or a saint?! by arsn_nus
arsn_nus
  • WpView
    Reads 1,770
  • WpVote
    Votes 427
  • WpPart
    Parts 8
گناهکار یا روحانی!؟ ::::::::::::::::::::::::::::::::: Couple: yizhan(yibo top) Genre: romance, smut , angst Translator: arshana Restoration: arshana Writer: dienasty فیکشن ترجمه ای به کاپل ییژان "ترجمه و بازگردانی هر دو توسط خودم انجام شده"
ENCOUNTER by ukiyostory
ukiyostory
  • WpView
    Reads 31,284
  • WpVote
    Votes 7,464
  • WpPart
    Parts 52
─نام فیکشن:࿐🐺ENCOUNTER🐺࿐࿔ ─کاپل: ییـــژان ─ژانر: امپرگ، اسمات، خون‌آشامی گرگینه‌، رومنس، فانتزی ─نویسنده: ᴋɪᴍɴɪᴇʟʟᴇ88 ─مترجم: ꜱᴇʙᴀꜱᴛɪᴀɴ ─روز آپ: 5 شنبه ─یک بار ییبوی ده ساله توله گرگی رو دید که داشت وارد جنگل می‌شد، تا زیر نور ماه کامل دنبالش کرد و وسط راه متوقف شدن. توله گرگ متوجه حضورش نشده بود و به بچه‌ آدمیزاد زیبایی تبدیل شد. روز بعد، دوباره همون اتفاق افتاد. این اتفاق تا چند روز بعد ادامه پیدا کرد تا اینکه یک روز دیگه ازش خبری نشد. پسر تا دیروقت منتظر موند اما حتی پرنده هم پر نمی‌زد. بعد از برگشت به خونه‌‌، مادرش رو مجروح و جنازه‌ی پدرش رو روی زمین دید. بعد مشخص شد که گرگینه‌ها به اونها حمله کردن. از اونموقع از تمام گرگینه‌ها متنفر شد اما نتونست پسربچه‌ی زیبایی که وسط جنگل دیده بود رو جز اونها قراره بده. بعد از گذشت 12 سال، همینطور که کینه‌ی دیرینه‌‌ای که نسبت به گرگینه‌ها داشت تو دلـش حمل می‌کرد، بین خوناشام‌ها تبدیل بهترین قاتل گرگینه‌ها شد، قاتلی که هیچوقت نه دست پلیس‌های آدمیزاد بهش رسید و نه دست گرگینه‌ها. اما یک روز بهش ماموریت داده شد تا یه گرگینه رو بکشه، یه گرگینه‌ی درجه‌ یک که خیلی از اونها رو کشته بود. اما ییبو موفق به انجام مامویتش میشه؟! ➥All rights reserved to the original
*Walk The Line* by arsn_nus
arsn_nus
  • WpView
    Reads 7,466
  • WpVote
    Votes 1,794
  • WpPart
    Parts 15
در زیر آسمان پرستاره، در زمین بازیِ سرنوشت، آرامش شب شکست و شیائو ژان زمزمه ای رو شنید. - ژان گه سرش رو به سمت صدای خوش آهنگِ آشنا چرخوند، و با لبخندی کورکننده و گرم تر از خورشید تابستان ازش استقبال شد. در اون لحظه شیائو ژان احساسات پیچیده ای داشت و قلبش دیوانه وار شروع به کوبیدن در سینش کرد. چطور نباید احساسات پیچیده ای میداشت وقتی به این حقیقت رسید که برادرخوانده ی عزیزش، وانگ ییبو، که از بیماری اختلال شناختی رنج میبره رو، عاشقانه دوست داره. شیائو ژان چه تصمیمی میگیره؟ آیا در مقابل خواسته قلبش تسلیم میشه؟ توجه: روز آپ مشخص نیست اما "سعیمو میکنم" یک روز در هفته آپ کنم Genre: romance, real life, angst, daily activity(روزمره) Translator: @arsn_nus Author: afrinal
[ Outcast Devil ]  by MMHPCY
MMHPCY
  • WpView
    Reads 7,101
  • WpVote
    Votes 1,723
  • WpPart
    Parts 16
🌟 شیطان مطرود 💰 کاپل: ییژان 🕯 ژانر: تخیلی، رمنس، اسمات 💰 نویسنده: نارسیس 🕯Channel: @exosuibians 👑 [ خلاصه داستان ] 👑 گاهی برای پشیمونی خیلی دیره. حداقل الان برای ژان دیره ... حالا که با زنجیر های فولادی که باعث سوختن پوستش میشدن اسیر ادمیزاد ها شده بود، بال های شب رنگش قطع شده بودن و زمین زیر پاش از خون سرخ شده بود، برای اینکه بگه ای کاش تسلیم نگاه وانگ ییبو نمیشد دیر بود .... درسته. پرنس جهنم احمقانه به پسری که از دنیای اون نبود اعتماد کرده بود و حالا داشت نتیجه کارش رو میدید. ییبو با نیشخند کریهی شلاق چرمی توی دستش رو تاب میداد و روی پوست برهنه شیطان زیبا مقابلش، رد های قرمز به جا میذاشت. این ییبو اصلا شبیه پسری که عاشقش شده بود، نبود ....
𝚈𝙾𝚄𝚁 𝚃𝙰𝚂𝚃𝚈 𝙱𝙻𝙾𝙾𝙳(𝚂𝚎𝚊𝚜𝚘𝚗 2) by Littledemon2026
Littledemon2026
  • WpView
    Reads 21,538
  • WpVote
    Votes 4,870
  • WpPart
    Parts 38
وانگ ییبو... خون آشام چندصد ساله ای که هیچکس از وجودش خبری نداشت و سالها در جنگلی ممنوعه زندانی بود و هیچوقت نمیدونست چطور این نفرین رو بشکنه، با ورود ژان به جنگل نه تنها نفرین جنگل شکسته شد، قفل قلب ییبو هم شکسته شد... ولی هیچوقت همه چیز خوب پیش نمیره... و حالا که ییبو با دست خودش دلیل زندگیش رو کشته، چطور باید ادامه بده؟ آیا داستان اینجوری تموم میشه؟ یا هنوز امیدی هست؟؟ Genre: Vampire. fantasy. Romance. Angst. mpreg. smut Top: Yibo
love or hate by negar_mazaneh
negar_mazaneh
  • WpView
    Reads 1,505
  • WpVote
    Votes 307
  • WpPart
    Parts 4
یک داستان پر چالش و پر ماجرا این داستان احساسات زیادی دربردارد،عشق،نفرت،حسادت،سردرگمی،پشیمانی،که شخصیت ها با همین احساسات عمیق رشد میکنند و بزرگ میشوند. ییبو سال های زیادی ست که نفرت عمیقی را در قلبش می پروراند،نفرت از شخص غریبه ای که تصور میکند همه ی توجه و محبتِ تنها خانواده یعنی مادرش را از او دزدیده.اما هیچ چیز آنطور که او فکر میکند نیست حتی ممکن است پشیمان شود که سال ها خود را از دیدن آن پسر شیرین و عجیب محروم کرده عشق خبر نمیکند... گفتم این آغاز پایان ندارد عشق اگر عشق است آسان ندارد ییبو تاپ انگست_عاشقانه هپی اندینگ
𝖲𝗆𝗂𝗅𝗂𝗇𝗀 𝗐𝗁𝖾𝗇 𝖨 𝖽𝗂𝖾..🍂 by littleHosna
littleHosna
  • WpView
    Reads 2,331
  • WpVote
    Votes 440
  • WpPart
    Parts 13
《وقتی بمیرم لبخند میزنم:)💖》 -دوستت دارم..؟! -عشق ما سخته پس اگر ذره ای تردید داشته باشی از هم خواهد پاشید..! -من دوستت دارم.. -خیلی آرومه و عشق ما خیلی پر قدرت!..می تونی دووم بیاری؟! -دوستت دارم شیائوجان!! 💫عاشقانه انگست روانشناختی💫 ❤𝒀𝒊𝒛𝒉𝒂𝒏❤