HarrietAHG's Reading List
5 stories
son of the Dawn [Z.M] [L.S] by that_very_Witch
that_very_Witch
  • WpView
    Reads 9,935
  • WpVote
    Votes 2,282
  • WpPart
    Parts 26
《تو پسر سپیده‌دم هستی.نیمه آدمیزاد و نیمه اژدها.کسی که خدایان کهن و بر حق رو از زندانشون آزاد میکنه و نژاد آدمیزاد رو به خفتی که لایقشه میرسونه.》 زین به عنوان پیشکار ملکه وارد دربار میشه.جایی که لرد لیام پین،عموی پادشاه، از خیره شدن بهش ابایی نداره و اتفاقات شومی در شرف وقوعه.زین رازی داره که نباید فاش بشه؛رازی که اونو از بقیه آدمیزادها جدا میکنه.
dead robots [z.m] [l.s] by ilun_zd
ilun_zd
  • WpView
    Reads 4,317
  • WpVote
    Votes 786
  • WpPart
    Parts 25
_ما مردم رو کنترل میکنیم ما اون ربات های مرده رو کنترل میکنیم.... #ziam #larry #niall #larry_stylinson #ziam_mayn
LIGHT RED by Neruos
Neruos
  • WpView
    Reads 81,244
  • WpVote
    Votes 13,070
  • WpPart
    Parts 46
I'm Devil And Evil Lust is In Your Veins Ziam Mayne ⌲ Fan-Fiction By: sören Update: Completed
10_30 by nikiski
nikiski
  • WpView
    Reads 965
  • WpVote
    Votes 293
  • WpPart
    Parts 8
«زندگی چیز نکبتیه... بعدشم میوفتی میمیری.» ▫️𝑍𝑖𝑎𝑚 𝑆𝑡𝑜𝑟𝑦▫️
Shsh!  by Nrgs_A
Nrgs_A
  • WpView
    Reads 55,987
  • WpVote
    Votes 7,411
  • WpPart
    Parts 48
هری فهمید اگر میخواد زنده بمونه باید بین لبای زین نفس بکشه! شکار معصومیت یک پرنس زیبا واقعا ستودنی بود! دست زین پایین رفت و هری لبشو محکم گاز گرفت ؛ کمربند اون حوله ی مزاحم رو از جاش کند.. دست مرد لای رونش حرکت کرد. حس میکرد ملافه های زیرش الانه که آتیش بگیرن! طولی نکشید که وجود ناگهانی زین رو تو خودش حس کرد! چنگ دردناکی به ملافه ها زد و پایین تنش از درد کمی بالا اومد! برای اینکه وارد پسر شه عمیق تر فشار اورد و جیغ هری ندا از موفق شدنش رو داد! لذتی اشتباهانه از پلکای خیسش تا بند بند انگشتاش رو به سر رفتن بود! قرار بود بعد از این چی بشه؟ صدای سرد مرد به پوست صافش شلاق زد " با طلوع آفتاب ویلا رو ترک میکنی! " نه...نه اون نمیتونست انقدر بی رحم باشه...