exo
19 stories
Love me every day🦋 by eliz_story
eliz_story
  • WpView
    Reads 54,371
  • WpVote
    Votes 9,149
  • WpPart
    Parts 28
◄کاپل ها : چانبک ، کریسهو ، کایسو ◄ژانر ها : عاشقانه ،فلاف ، انگست ، اسمات ◄وضعیت : فیک بلند | هپی اند *این فیکشن سال 2017 نوشته شده * ----------------------↷برش ↶------------------------ _آخر داستان چیشد ؟ _"پارک بکهیون توی بغل همسرش بازهم خوابش برد تا فردا دوباره عاشقش بشه"
𝙍𝙚𝙖𝙡 𝙥𝙖𝙞𝙧  by yegiiii
yegiiii
  • WpView
    Reads 28,967
  • WpVote
    Votes 7,207
  • WpPart
    Parts 20
"من یه امگام...همه چیز از اینجا شروع شد" Genre:Omegavers/mpreg/romance/smue Couple: (Main) chanbaek (Subsidiary) sekai Writer: yegi کامل شده Full
My dear brother by Tania_crazy_girl
Tania_crazy_girl
  • WpView
    Reads 8,577
  • WpVote
    Votes 1,774
  • WpPart
    Parts 11
کیم کای،استاد موسیقی دانشگاه هنرهای سئول ، الهه سکسی که یک دانشگاه با یادش خیس میشد! اون کسی بود که با دیدن جنبه های مردونش یه کلاس دستشویی لازم میشد! اوه سهون دانشجوی سرکش و گستاخش هم استثنا نبود...البته از نظر خودش! تا وقتی که فهمید اون شیر برنج بجای دیکش رو باسنش کراش زده!... . . . ...کارما قطعا هم نیمکتی سهون بوده!...مگه نه؟!...و گرنه مگه میشه دقیقا سه روز بعد از کشف این حقیقت دردناک خودش روی تخت و در حال چلونده شدن بین بازوهای پسر قد بلند تر پیدا کنه؟! couple:sekai , chanbaek ,krisho genre:Romance , Comedy ,fluff , smut Wtiter:Tania ×~× _+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+
+11 more
you are mine by aysanh_h
aysanh_h
  • WpView
    Reads 3,329
  • WpVote
    Votes 254
  • WpPart
    Parts 2
بکهیون و سهون به طور مخفیانه باهم رابطه دارن... چی میشه این وسط لوهان متوجه رابطه اون دوتا بشه بخواد دستشون رو برای چانیولی که بی نهایت عاشق بکهیونه رو کنه....
obake Lovers by aysanh_h
aysanh_h
  • WpView
    Reads 17,312
  • WpVote
    Votes 2,925
  • WpPart
    Parts 30
"_چانیول داره سربه سرم میزاره.... _یه چیز جدید بگو.... _لبخنداش این روزا بیشتر شده.... یکی نیست بهش بگه قرار نیست با اون خنده های فاکیش هیث لجر بشه..... برای جوکر بودن زیادی بی درده....." "_تو با سهون سکس میکنی چون عاشقشی؟ _چرا باید جواب بدم؟ _چون دارم سئوال میپرسم که جواب بدی..... میخوام بدونم پشیمونی قراره وجود داشته باشه بینتون یا نه.... میخوام بدونم خیس شدن سر دیکت هر دفعه و رها کردن صدات از سر خوشی به خاطر سهونه یا صرفا به خاطر دیکش" سهون سرپرست یکی از باندای بزرگ تولید و توزیع مواد مخدر، تحت حمایت دولت فاسد کره اس... از کودکیش بعد از, از دست دادن خانوادش وارد باند میشه بعد با حمایت بکهیون که روش کراش داره و کسی که سهون رو به فرزند خوندگی گرفته به جایگاه ریاست میرسه و چون چانیول اون جایگاه رو حق خودش میدونسته با سهون دشمن و رقیب میشه و....... کاپل اصلی:چانبک،هونهان کاپل فرعی:کایسو، سهبک، نامجین، ویکوک، کریسهو ژانر:عاشقانه، جنایی، اسمات، مافیایی
Anything For You | Chanbeak️️✔ by Diabolus_04
Diabolus_04
  • WpView
    Reads 4,505
  • WpVote
    Votes 1,021
  • WpPart
    Parts 6
-نمیدونم... وقتی یه سال پیش برای اولین بار دیدمت که تو اتاقت... گریه میکردی و دماغت قرمز شده بود باعث شد که هر دفعه یادت بیفتم و دلم میخواست بدونم داری چیکار میکنی ولی... از یه زمانی به بعد شد عادت. عادتی که دیگه نمیذاشت بدون فکرت به خواب برم... +میخوای برام بیشتر از یه غریبه بشی؟ Cover by Nyctowx 🥀♡♡♡♡♡♡♡♡♡🥀 Name: [Anything for you] Writer: [KS] Genr: [angest≣romance≣slice of life] Condition: [Completed]
Kim Sehun by FictionaryNotes
FictionaryNotes
  • WpView
    Reads 20,434
  • WpVote
    Votes 4,082
  • WpPart
    Parts 8
نام⸙ ͎.: کیم سهون •ژانر⸙ : غمگین / انگست / ددی کینک / درام •کاپل⸙ ͎.: کایهون •نویسنده⸙ ͎.: erwin •روزهای آپ⸙ ͎.: جمعه •رده سنی⸙ ͎.: ... خلاصه⸙ ͎.: شش سالش بیشتر نبود که وسط دعوا محکم پهلوی مادرش رو بغل کرده بود و میخواست ازش دفاع کنه اما تنها چیزی که از اون به بعد تو ذهنش پر رنگ موند ضرباتی بود که بدن کوچیکش رو به لرزه در میاورد و گاهی جاشون انقدر درد میگرفت که شبا خوابش نمیبرد ، یه چیز تو مغزش تکرار میشد" بابایی مگ من چیکار کردم؟" این اتفاق تا جوونی سهون ادامه پیدا کرد زخم های که رو بدنش جا خوش کرده بودن! وقتی نوزده سالش شد مادرش بعد از کلی بگیر و ببند طلاق گرفت حالا فقط اون دوتا بودن. زیادی واسه مرد خونه شدن جوون و بی تجربه بود علاوه بر دانشگاهش پاره وقت کار میکرد و نایی براش باقی نمیموند. یه شب که از سرکارش برمیگشت در اتاقش نیمه باز بود و سرو صدا میومد ، اخم کمرنگی بین ابرو هاش نشست و وارد اتاق شد . اوه کاملا فراموش کرده بود که سیستم گرمایشی خونشون نیاز به تعمیر داشته. تو صدم ثانیه اخماش از بین رفت و به مرد رو به روش خیره شد. قد بلند ، پوسته برنزه و موهای شلخته! کای سمت هون برگشت و سکوتی که بینشون شکل گرفت به طرز عجیبی ادامه پیدا کرد. تو نگاه هم چی پیدا کردن؟
𝑺𝒘𝒆𝒆𝒕𝒆𝒔𝒕 𝑶𝒇 𝑴𝒚 𝑳𝒊𝒇𝒆࿐ by Takiyuru
Takiyuru
  • WpView
    Reads 5,046
  • WpVote
    Votes 1,513
  • WpPart
    Parts 3
بکهیون واقعا عصبی بود خیلی خیلی بیشتر از زمانی که چانیول گربه ولگردی رو به خونه اورده بود و تصمیم داشت به عنوان بچه‌شون بزرگ کنه و اون گربه کاناپه خاکستری مورد علاقه‌‌ش رو با پنجه‌های کثیفش پاره کرده بود. همسر احمقش، همونی که روز ازدواجش با انگشت گیر کرده تو بطری سوجو ظاهر شد...تو روز تولدش با ماسک انابل جلوش پرید و بکهیون چنان جیغی کشید که تارهای صوتیش اسیب دیدن و تا یک‌ماه نمی‌تونست حرفی بزنه و نسبت به هرصدایی پنیک می‌کرد..چطور تونسته بود سالگرد ازدواجشون رو فراموش کنه؟ - A B C D E F G H I love you will you marry me? ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ᭝𝘕𝘢𝘮𝘦 : 𝘚𝘸𝘦𝘦𝘵𝘦𝘴𝘵 𝘖𝘧 𝘔𝘺 𝘓𝘪𝘧𝘦 ᭝𝘊𝘰𝘶𝘰𝘭𝘦 : 𝘊𝘩𝘢𝘯𝘣𝘢𝘦𝘬 , 𝘑𝘰𝘯𝘨𝘪𝘯 , 𝘚𝘦𝘩𝘶𝘯 ᭝𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦 : 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦 , 𝘍𝘭𝘶𝘧𝘧 , 𝘚𝘭𝘪𝘤𝘦 𝘖𝘧 𝘓𝘪𝘧𝘦 ᭝𝘚𝘵𝘢𝘵𝘶𝘴 : 𝘊𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 [ ˖ 𝘚𝘸𝘦𝘦𝘵𝘦𝘴𝘵 𝘖𝘧 𝘔𝘺 𝘓𝘪𝘧𝘦˖ ]
me after you by hanilllll
hanilllll
  • WpView
    Reads 20,943
  • WpVote
    Votes 5,181
  • WpPart
    Parts 45
💫^من بعد از تو^💫 couple:chanbeak Gener:omegavers"amperg "romance"deram"angest"smut writer:hanil.(tel:@Haniyehbrr) پارك چانيول..يه الفاي اصيل..قوي..باهوش،ولي خسته و تشنه ي انتقام. انتقام از پدرش..پارك مينهو..قاتل روياهاي كودكيش يه روز كه اتفاقي از دست افراد پدرش فرار ميكرد به طور اتفاقي وارد يه سوپر ماركت ميشه و از كارگر اونجا كه يه امگاي شيرينو زيبا بود درخواست كمك ميكنه ولي از همون لحظه همه چي تغيير ميكنه. شايد مسببش ميتونه عشق باشه.عشقي كه بين نگاه شيفته ي چانيول و چشمهاي خجالتي بكهيون اتفاق ميفته.اونا عاشق شدن و عاشقي كردن..ولي ايا عشقشون بدون تاوان و سختيه؟ايا پارك مينهو كه دنبال كوچكترين نقطه ضعف از چانيوله راحتشون ميزاره؟ ∆∆∆∆∆ قسمتی از پارت: نگاهی به چشمهای متعجبش انداخت و خندید .همونطور که پلاستیک کلاه ها رو میکند زیر لب خطاب به بک گفت: -اینو همیشه یادت بمونه توت فرنگی هر چیزی که میخوای..نیاز داری..دوست داری داشته باشیش...هر حسی که داری.. همرو به الفات بگو نگاه خیرش رو به چشمهاش برگردوند و با همون چهره ی جدیش گفت: -من اینجام که تورو بپرستم عاشقت باشم باهات عاشقی کنم پس همه چیز رو با عاشقت درمیون بذار باشه؟ ~~~~~~~~~
Ruthless Savior  by cpark00061
cpark00061
  • WpView
    Reads 116,980
  • WpVote
    Votes 25,285
  • WpPart
    Parts 69
Ruthless Savior ناجی بی رحم 💥کاپل: چانبک 💥ژانر: روانشناسی_انگست_رمانس_اسمات_خشن_ددی کینک 🔞 💥خلاصه: بکهیون هنوز هفده سالش بود که مادر خوندش با ازدواج کردن با مرده پولداری به اسم پارک چانیول اون رو دوباره قربانی خواسته های خودش کرده بود. اون پسر مظلومی بود که حتی از نگاه سرد آقای پارک میترسید اما چی میشه اگه مادرش اشتباه بزرگی بکنه و بکهیون کسی باشه که به جای اون زن، مجازات میشه؟ پارک چانیول چطور قرار بود تاوان کار مادرشو ازش پس بگیره؟ اون مرد با بقیه فرق داشت. اون کسی نبود که به این سادگی ها خام حیله های اون زن بشه و به این سادگی ها کسی رو ببخشه!