SHIA_Eunoia
- Reads 598
- Votes 128
- Parts 1
˓▾ 𝐅ICTION: And Suddenly Love
˓▾ 𝐆ENRE: action, romance , smut
˓▾ 𝐀UTHR: ꜱʜɪᴀ
+بایست...شرایط رو از این بدتر نکن!
حالا ییبو لبه کشتی پشت بهش ایستاده بود و نفس نفس میزد. به طرف ژان
برگشت و با اسلحه اش اون رو هدف گرفت. با صدای پر از دردی گفت:
_تو بهم خیانت کردی
+ییبو...
همون لحظه صدای شلیک و سوزشی توی سمت راست بدنش نزدیک شونه
اش حس کرد. میتونست صدای افرادش که صداش میزدن رو بشنوه و حتی
خودش هم نفهمید کی دستش روی ماشه لغزید و بعد از اون چهره بهت زده
ییبو، جاش رو به لبخند دردناکی داد و درحالیکه لباسش غرق در خون میشد،
توی آب افتاد.