𖦹BTS𖦹
14 cerita
THE ROOMMATES|Completed oleh setared
THE ROOMMATES|Completed
setared
  • Membaca 163,966
  • Suara 32,613
  • Bagian 64
**پایان یافته در تاریخ ۶ جولای ۲۰۲۲** _ تفاوت یک دوست معمولی و بهترین دوست؟ خب، یک دوست معمولی قبل از ورود در میزنه ولی بهترین دوستت سرش رو می‌اندازه پایین، میاد تو و یه راست میره سراغ خوراکی‌هات. امضا: مین یونگی ژانر: دوستانه‌، رومنس، دانشجویی، کمی طنز، کمی حقوقی کاپل ها : ویکوک، نامجین، یونمین جئون جونگکوک،اهل بوسان و دانشجوی ترم یک گرافیک، آخرین تخت خالی خوابگاه رو به کمک سال بالایی که تصادفا توو روز ثبت نام ملاقات کرده،کیم نامجون، به دست میاره! تخت چهارم اتاق چهار نفره ی 517 و این شروع تمام فراز و فرودهای زندگی دانشجوییه. چالش های زندگی مشترک با هم اتاقی هایی که خیلی متفاوتند و گاها حتی میشه گفت عجیبند. دوستی ها، قهر و آشتی ها، غم و شادی ها، پیروزی ها و شکست ها و قول و قرار های بی پایان و شاید حتی عشق؟ #1 in friendship #1 in taehyung #1 in schoollife #1 in school #2 in namjin #1 in مدرسه
In The East Garrison oleh Tired-boo
In The East Garrison
Tired-boo
  • Membaca 8,501
  • Suara 1,228
  • Bagian 4
ستوان دوم، کیم نامجون توی پادگان شرقی لطف ویژه‌ای از سمت فرمانده‌‌اش دریافت می‌کنه و این باعث میشه شایعاتی در موردشون شکل بگیره. شایعاتی که ستوان جوان خودش هم ازشون بی‌خبره. __________________ Main couple: Namjin Side couple: - Writer:Tired-boo Multishot
♪...𝐍𝐨 𝐌𝐨𝐫𝐞 𝐁𝐓𝐒...♪ oleh Pinky-Moon
♪...𝐍𝐨 𝐌𝐨𝐫𝐞 𝐁𝐓𝐒...♪
Pinky-Moon
  • Membaca 23,474
  • Suara 4,210
  • Bagian 25
{𝘊𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥} -بقیه کجان؟ +نمیدونم خبر ندارم -یعنی چی؟ +از بعد اون روز دیگه ندیدمشون -اون روز؟ کدوم روز؟ +فردای خاکسپاری تو... ❁Couple: Namjin❁ ❁Side Couple:Vkook❁ ❁Genre: Romance,Slice of life,Drama❁ ⟭⟬1 in #Jin ⟭⟬ ⟭⟬2 in #Namjin⟭⟬ ⟭⟬1 in #جین⟭⟬
I need you... (وانشاتی که داستان شده)✔ oleh Dark_chimchim
I need you... (وانشاتی که داستان شده)✔
Dark_chimchim
  • Membaca 38,334
  • Suara 4,494
  • Bagian 11
*هیونگ دارم بهت میگم به منم خوش گذشت. یونگی زانوهاش رو بغل کرد. نمیتونست حالت چهره جیمین رو تو تاریکی تشخیص بده. -هیونگ من خوشم اومد. وقتی چشمام رو گرفتی خوشم اومد. -جیمینا... * کاپل:یونمین
✺Gomeηasai till the Eηd✺′ᴺᵃᵐʲⁱⁿ′ oleh Pinky-Moon
✺Gomeηasai till the Eηd✺′ᴺᵃᵐʲⁱⁿ′
Pinky-Moon
  • Membaca 9,620
  • Suara 2,425
  • Bagian 19
{𝘊𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥} ″امروز دوباره با مامان بابام بحثم شد...″ ″بخاطر من؟ ″ ″بخاطر علاقم .″ ″متاسفم...″ ″بابت علاقم؟″ ″نه! نمیدونم... بابت اینکه بخاطر من اذیت میشی″ ″ولی من دوستش دارم...″ ″پس تا آخرش شرمندتم″ ″منم تا آخرش عاشقتم...″ ※Couple: Namjin※ ※Genre: Romance,Slice of life,Drama,Angst※ ☁ 3 in #kimseokjin ☁
my cute bunny[vkook] oleh haruno-sakura1999
my cute bunny[vkook]
haruno-sakura1999
  • Membaca 731,874
  • Suara 88,352
  • Bagian 30
داستان درباره ی دنیاییه ک توش هایبرید ها(دو رگه ی حیوان و انسان) توش ب عنوان ی نژاد دسته پایین زندگی میکنن که ادم ها ازشون معمولا به عنوان خدمتکار و یه موجود بی ارزش استفاده میکنن حالا چی میشه که تهیونگ داستان ما یه بانی کیوت پیدا کنه که قلب و احساساتشو کم کم زیر و رو کنه؟ ژانر:رومنس ؛زندگی روزانه؛اسمات؛گاهی کمدی؛تخیلی(بخاطر وجود هایبرید) میدونم ک توضیح دادنم اصلا خوب نیس T-T امیدوارم خوشتون بیاد💙💙💙
God is Dead? | Vkook Completed  oleh Sylvie_fiction
God is Dead? | Vkook Completed
Sylvie_fiction
  • Membaca 41,241
  • Suara 5,130
  • Bagian 6
_ فقط برای این نیست، به خاطر تو اومدم. _ من بیست و هفت سالمه، دیگه اون بچه ی بیست و سه ساله نیستم که با تحریک کردن احساساتم خامم میکردی. چشمهای آرومش دوباره سرد شد، با نگاه خشکی توی چشمهاش خیره شد و گفت: _ توی این پنج سال بیکار نبودم، با دخترا و پسرای زیادی رابطه داشتم. شنیدن این حرفها هنوز براش سخت بود، این پسر هرچقدر که روح شیطانی ای داشت، برای تهیونگ هنوز نقطه ضعف بود: _ پس هرزگی هات و ادامه دادی. با قدم های بلند و آروم به سمت در رفت و با صدای لطیف و ملیح همیشگیش گفت: _ خب نه راستش، با آدمای زیادی حال کردم، ولی زیر کسی نبودم، درواقع بهم ثابت شد که فقط حاضرم زیر تو باشم. جلوی در ایستاد، به سمتش برگشت و با نگاهی پر از شهوت چشمهاش رو سرتاپای تهیونگ چرخوند: _ اون بدن...الان باید خیلی هات تر شده باشه، من هنوز طعمت و فراموش نکردم... Couple: Vkook writen by Sylvie🌱 genre :Dram, Smut, Musical, Fluff
Sketch [Yoonmin]~Completed oleh Moonellle
Sketch [Yoonmin]~Completed
Moonellle
  • Membaca 80,275
  • Suara 12,484
  • Bagian 18
" ميخواى به كلكسيون تتو هات يه شاهكار ديگه اضافه كنى؟" "آره، اسم تو رو، پارك جيمين."
MY ONESHOTS oleh Sylvie_fiction
MY ONESHOTS
Sylvie_fiction
  • Membaca 21,576
  • Suara 1,775
  • Bagian 6
این بوک برای وانشات هایی هست که تا الان نوشتم و در آینده خواهم نوشت... _سیلوی_
ஜ 𝑻𝒉𝒆 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆 𝒔𝒂𝒗io𝒓𝒔 ʚϊɞ 𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 ஜ( Completed ) oleh setared
ஜ 𝑻𝒉𝒆 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆 𝒔𝒂𝒗io𝒓𝒔 ʚϊɞ 𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 ஜ( Completed )
setared
  • Membaca 276,035
  • Suara 44,804
  • Bagian 52
**کامل شده** تا حالا حس کردید کاش خیلی درگیر کسی یا چیزی که عاشقش هستید نمی شدید؟ کاش به دوست داشتنش از دور بسنده می کردید؟ تا حالا پیش اومده از تصمیمتون عمیقا پشیمون بشید؟ این ها دقیقا احساسات این روزهای جینه. جین از تصمیمی که سه سال پیش برای ازدواج گرفته، پشیمونه! خیلی پشیمون! ولی دقیقا زمانی که حس میکنه وقتشه که این گره ی پوسیده که سرنوشتشون رو به هم متصل کرده و زمانی با عشق، با نهایت اشتیاق و با دست های خودشون زدند رو برای همیشه باز کنه؛ سر و کله ی یه معجزه پیدا میشه! یه معجزه که از بین دست های پنج تا موجود کوچولو و دوست داشتنی قل میخوره وسط زندگیشون. معجزه ای که یه گره ی جدید به نام"پدر شدن" کنار گره پوسیده ی عشقشون میزنه و سرنوشتِ زوج ما رو باز هم به هم متصل نگه میداره! البته که با کمک دست های کوچولوی ناجی های کوچک. #1 in namjin #1 in jimin #1 in taehyung #1 in jin