my favorite
4 stories
𝐒𝐚𝐯𝐢𝐨𝐮𝐫 by delaram218
delaram218
  • WpView
    Reads 2,739
  • WpVote
    Votes 632
  • WpPart
    Parts 17
به نظر کسی متوجه عدم حضورم نشد! در یکی از راهرو های فرعی بودم و برجستگی های تن محکم پشت سرم را حس میکردم. قبل از آنکه بتوانم حرفی بزنم سری کنار گوشم چسبید و آخ که شنیدن آن صدا در اوج سرگردمی و عجز چه لذتی داشت! _باهاش نرو،بخاطر خدا باهاش نرو!یکم دیگه تحمل کن تا تموم شه! 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐣𝐚𝐞𝐲𝐨𝐧𝐠 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞:𝐰𝐚𝐫 𝐬𝐭𝐲𝐥𝐞, 𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 ⫸ᑎᑕT⫷
•DIAMOND•  by Imthefullmoon
Imthefullmoon
  • WpView
    Reads 22,180
  • WpVote
    Votes 3,826
  • WpPart
    Parts 29
به هنرنماييش روي بدن پسر چشم دوخت... مثل يك تابلوي نقاشي بود؛ نقاشيي از جنس درد...! قلمي از جنس شلاق و رنگي از جنس خون... ناله هاي دردناك پسر براش مثل يك سمفوني زيبا بود؛ اما طولي نكشيد، طولي نكشيد تا هر قطره اشك پسر براش مثل يك جام زهر بشه... مويه هاش تبديل به كابوس هاي شبانش و نفس كشيدنش، دليل نفسهاش بشه... main couple: jaeyong side couples: markhyuck, johnten, luwoo, yuwin, noren, xiaoyang genre: romance, angst, criminal
𝐒𝐮𝐬𝐩𝐞𝐧𝐬𝐢𝐨𝐧 𝐛𝐫𝐢𝐝𝐠𝐞  by delaram218
delaram218
  • WpView
    Reads 2,776
  • WpVote
    Votes 719
  • WpPart
    Parts 21
_نمیخوای از خودمون چیزی بپرسی؟ همش بقیه؟ سرم را بالا گرفتم و دیدم با همان نگاه جدیش دارد از سر شانه اش به من نگاه میکند. +ترسیدم... ترسیدم دوباره دل هر دومونو بشکنی جهیون! من از داعشی ها انقدر نترسیدم که از تو و سردی نگاهت ترسیدم! راست هم میگفتم، جهیون به همان اندازه که دل رحم و فداکار بود،ترسناک و بی رحم هم بود! دیدم که رنگ نگاهش با چه سرعتی عوض شد و مایه عصبانیت به خود گرفت. _کاش تو هم میفهمیدی تو دل من چی میگذره و خدا رو شکر که نمیدونی! منظورش را هیچ نفهمیدم، خواستم لب باز کنم و چیزی بپرسم که به سرعت از جا بلند شد. 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞𝐬: 𝐉𝐚𝐞𝐲𝐨𝐧𝐠 𝐣𝐣𝐩 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞:𝐰𝐚𝐫 𝐬𝐭𝐲𝐥𝐞, 𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞‌ توجه:این داستان در ادامه 《savior in the middle east》 نوشته شده و فصل دوم آن محسوب میشود، در صورت تمایل به مطالعه، لطفا ابتدا فصل اول را بخوانید! 𝐝𝐞𝐥𝐚𝐫𝐚𝐚𝐦
Lavender [Jaeyong] | complete by Mah_fictions
Mah_fictions
  • WpView
    Reads 16,495
  • WpVote
    Votes 4,021
  • WpPart
    Parts 41
" من باید برای اینکه تو پیدام کنی، گمت میکردم... " 🖇 ؛ جایی که جهیون یک شب با امگا ی معطر به لاوندر ـش ایستاده بود . - ژانر: امگاورس ، رومنس ، اسمات ، درام ּ 🔗 Persian translation Written by ; v_primaleon Translated by NCT fictions 🥇#1 in #jaeyong #ten #jungwoo #انسیتی 🥈#2 in #wayv #xiaojun #yangyang #تیونگ 🥉#3 in #taeyong #nctdream #yuta #jaemin #renjun #4 in #jeno #jaehyun #nct127 #6 in nomin #haechan #8 in #mark #24 in #nct