Good reads
85 stories
Before we met (Taekook AU) by savagev99
savagev99
  • WpView
    Reads 248,028
  • WpVote
    Votes 29,983
  • WpPart
    Parts 48
فن فیکشن کوک‌وی/ویکوک . . . _قبل از اینکه منو ببینی کی بودی ؟ تهیونگ سرش رو بالا اورد و به جانگکوک نگاه ناباوری انداخت ، اون حق نداشت از قبلا حرف بزنه . _تو نمیتونی... نمیتونی همینجوری بیای و بری و بخوای من همون ادم قبلی باشم عوضی . تهیونگ ضربه ی محکمی به شونه ی جانگکوک زد، توقع داشت مثل همیشه پسر کوچیک بخنده و بگه شوخی کرده ولی نگاه جانگکوک که روی زمین قفل شده بود بهش میگفت این جدیه و مثل چیزی که از قبل براشون واضح بود داشت اتفاق میوفتاد ...
After we fell (Taekook AU) by savagev99
savagev99
  • WpView
    Reads 96,980
  • WpVote
    Votes 13,646
  • WpPart
    Parts 26
من به یاد نمیاوردم قبل از دیدنت دقیقا کی بودم ، سرگرمی هام چی بود و چه چیزهایی قلبم رو به تپش مینداختن ولی بعد از اینکه عاشقت شدم فهمیدم تمام زندگیم رو به تو گره زده بودم، خواب شب و غذا خوردن و نفس کشیدنم رو باهات هماهنگ کرده بودم و تغییرات همیشه وحشت زده‌م میکردن ، اگر منو به یاد میاری ،باید بهت بگم تو تغییرم دادی .... *فصل دو بیفور*
Black Hole🕳️ by Veritas_98
Veritas_98
  • WpView
    Reads 247,670
  • WpVote
    Votes 25,971
  • WpPart
    Parts 62
بلک هول 🪐 سرگذشت مرگ بی صدای یک ستاره، تبدیل شدن به سیاهچاله ست. برای سرپرست موفق ترین نشریه ستاره شناسی که سال ها پشت نقاب استیگما زندگی کرد، یک لمس کوتاه از نگاه بی ستاره‌ی سردبیر جدید و جوانش که با اسم جئون جانگکوک وارد زندگیش شد کافی بود تا برای نشون دادن کیم تهیونگِ وجودش به کل دنیا تلاش کنه! قسمتی از متن: "امیدوار بودم جایی ببینمت که تعریفی از زمان و مکان نباشه.. به هیچ تعریفی محدود نباشیم.. به هیچ دنیایی تعلق نداشته باشیم.. دوست داشتم جایی دستاتو بگیرم که سرد نباشه.. جایی که گرمای دستت تا آخر عمر بین دستام بمونه.. وقتی گفتی چشمام سیاهچاله دارن، خندیدم و هیجان زده شدم.. من دلم میخواست تورو توی سیاهچاله داشته باشم.. که نترسم از زود بودن یا دیر شدن.. که نترسم از آدمای اطراف.." °کاپل: کوکوی °ژانر: روزمره، انگست، رمنس، اسمات °وضعیت: به اتمام رسیده ⛔ بوک بلک هول متاسفانه به دلیل پاک شدن اکانت کوکی فمیلی از دسترس خارج شده بود و الان مجدد در این بوک آپ شده.
The Boke Effect - Completed  by my_lavinia___
my_lavinia___
  • WpView
    Reads 55,406
  • WpVote
    Votes 7,342
  • WpPart
    Parts 74
─‌ The Bokeh Effect 🕯 ・Genre﹕Romance, Smut, Angust. ・OTP﹕VKOOK / KOOKV. ・خلاصه﹕ یه هنرمند میتونه عاشق هنر بشه. یه تماشاچی هم میتونه به هنر عشق بورزه. کیم تهیونگ خیلی وقته که عاشق هنره، ولی هیچ وقت فکرشم نمیکرد بتونه عاشق خالقش هم بشه. نه وقتی که از قبل عاشق یکی دیگه بود... ─‌ 𝘞𝘦𝘣𝘵𝘰𝘰𝘯 𝘛𝘢𝘦𝘬𝘰𝘰𝘬
Leica by BTSIR7_FF
BTSIR7_FF
  • WpView
    Reads 64,710
  • WpVote
    Votes 12,258
  • WpPart
    Parts 18
• Name : Leica 📷 • Couple : Vkook • Writer : Ziwon • Summary : یک دوربین! همه ی آنچه که سرنوشت برای گره زدن آن دو در سال ۱۹۵۱ نیاز داشت، یک دوربین بود و همه ی آنچه این گره را می گشود٬ جنگ؟ عاشقانه ای در دل جنگِ میان دو کره!🚢
𝐀𝐭 𝐥𝐞𝐚𝐬𝐭 𝐭𝐰𝐨 𝐬𝐚𝐝 𝐰𝐡𝐚𝐥𝐞𝐬 (𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤) by Feranki7
Feranki7
  • WpView
    Reads 99,383
  • WpVote
    Votes 15,243
  • WpPart
    Parts 33
[Completed] {دسته جمعی یعنی حداقل چند تا نهنگ غمگین؟ پیدام کن، غمگین باش و دستمو بگیر وقتی میزنم به ساحل. دسته‌ی من باش.} ᯾︎ •کاپل: ویکوک/کوکوی •ژانر: زندگی روزمره، رومنس، انگست، اسمات •روز‌های آپ: پنج‌شنبه‌ها، ساعت ۹ شب (اتمام یافته) ᯾︎
𝐕𝐞𝐫𝐢𝐭𝐲 | حقیقت by RosieRosalind
RosieRosalind
  • WpView
    Reads 19,154
  • WpVote
    Votes 2,500
  • WpPart
    Parts 20
«حقیقت» حین جنگ جهانی دوم، یکی از هواپیماهای بریتانیایی در خاک اِشغالی فرانسه سقوط کرد؛ هواپیمایی که هم خلبان و هم مسافرش دو مرد آسیایی بودند. جسد خلبان در لاشه سوخته هواپیما پیدا و مسافرش که جاسوس ارتش بریتانیا بود، نیز توسط نیروهای نازی دستگیر شد. گشتاپو به آن جاسوس وعده داد تا در ازای تخفیف در حکمش، اطلاعات خود را فاش کرده و به آنچه میداند اقرار کند. و در کمال تعجبشان، او پذیرفت تا به صورت مکتوب اعتراف کند... «𝑽𝒆𝒓𝒊𝒕𝒚» ° ᴡʀɪᴛᴇʀ : ʀᴏꜱᴀ ° ᴄᴏᴠᴇʀ ʙʏ @ᴍᴄꜰʟᴜʀʀʏ-x | @ᴀʟɪꜰᴇʀᴏᴜꜱᴅɪꜱᴛʀɪᴄᴛ ° ɢᴇɴʀᴇ : ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ, ʜɪꜱᴛᴏʀɪᴄᴀʟ, ᴀɴɢꜱᴛ~, ᴀ ʟɪᴛᴛʟᴇ ʙɪᴛ ᴄᴏᴍᴇᴅʏ ~~ ° ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : ᴛᴀᴇᴋᴏᴏᴋ ©𝐓𝐡𝐞 𝐭𝐢𝐭𝐥𝐞 𝐢𝐬 𝐈𝐧𝐬𝐩𝐢𝐫𝐞𝐝 𝐛𝐲 𝐄𝐥𝐢𝐳𝐚𝐛𝐞𝐭𝐡 𝐄.𝐖𝐞𝐢𝐧'𝐬 𝐍𝐨𝐯𝐞𝐥
God is Dead? | Vkook Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 43,504
  • WpVote
    Votes 5,303
  • WpPart
    Parts 6
_ فقط برای این نیست، به خاطر تو اومدم. _ من بیست و هفت سالمه، دیگه اون بچه ی بیست و سه ساله نیستم که با تحریک کردن احساساتم خامم میکردی. چشمهای آرومش دوباره سرد شد، با نگاه خشکی توی چشمهاش خیره شد و گفت: _ توی این پنج سال بیکار نبودم، با دخترا و پسرای زیادی رابطه داشتم. شنیدن این حرفها هنوز براش سخت بود، این پسر هرچقدر که روح شیطانی ای داشت، برای تهیونگ هنوز نقطه ضعف بود: _ پس هرزگی هات و ادامه دادی. با قدم های بلند و آروم به سمت در رفت و با صدای لطیف و ملیح همیشگیش گفت: _ خب نه راستش، با آدمای زیادی حال کردم، ولی زیر کسی نبودم، درواقع بهم ثابت شد که فقط حاضرم زیر تو باشم. جلوی در ایستاد، به سمتش برگشت و با نگاهی پر از شهوت چشمهاش رو سرتاپای تهیونگ چرخوند: _ اون بدن...الان باید خیلی هات تر شده باشه، من هنوز طعمت و فراموش نکردم... پیج نویسنده: @sylvie_fic Couple: Vkook writen by Sylvie🌱 genre :Dram, Smut, Musical, Fluff
The Real Me [kookv]  by Simieminiemoonie
Simieminiemoonie
  • WpView
    Reads 1,046,157
  • WpVote
    Votes 147,668
  • WpPart
    Parts 85
- نمی‌تونم مثل قبل بغلت کنم. - نبایدم بتونی. من ماسکم رو جلوت زمین انداختم. ~~~ - بودنت اعتیادیه که دلم نمی‌خواد هیچ‌وقت ترکش کنم؛ مثل اعتیاد تو به لیمو. ~~~ ژانر: رمنس، درام، اسمات، روزمره - این فیکشن فقط اینجا و توی همین اکانت واتپد آپ شده و هیچ فایلی نداره. اگر جایی فایلی دیدید، سریعا ریپورت کنید چون بدون اجازه‌ی من فایل شده.
Jade Halo [vkook] by Simieminiemoonie
Simieminiemoonie
  • WpView
    Reads 321,428
  • WpVote
    Votes 54,490
  • WpPart
    Parts 79
- این‌ها همه‌اش تقصیر خودته. من فقط می‌خوام مال تو باشم، درست مثل لباس‌هایی که تن گرمت رو هرروز توی آغوش خودشون می‌گیرند. ولی تو این اجازه رو بهم نمیدی و من هرروز، به محض باز کردن چشم‌هام از خودم می‌پرسم که اگه مال تو نباشم، پس مال کی باید باشم؟ ژانر: امگاورس، رمنس، درام، اسمات، امپرگ( فصل چهارم و پنجم) - این فیکشن فقط اینجا و توی همین اکانت واتپد آپ شده و هیچ فایلی نداره. اگر جایی فایلی دیدید، سریعا ریپورت کنید چون بدون اجازه‌ی من فایل شده.