B.
199 stories
Redrum | KOOKV by helenebula
helenebula
  • WpView
    Reads 169,779
  • WpVote
    Votes 16,753
  • WpPart
    Parts 36
تئودور فرانکو گنگستر برزیلی که به دستور پدرخوانده مارکو ریاستِ منطقه‌ی خاندان فرانکو رو به عهده داره، اما چه اتفاقی قراره بی‌افته اگه دشمن خونی فرانکوها یعنی خاندان وارلا با استفاده کردن از پسری عیاش و بی‌بندوبار، یعنی جونگکوک جئون سعی بر نفوذ کردن در منطقه فرانکوها رو داشته باشن؟ ژانر: ای‌یو، گنگستا، رمنس، کمدی، اسمات
Lovely annoying [kookv]  by Simieminiemoonie
Simieminiemoonie
  • WpView
    Reads 88,205
  • WpVote
    Votes 17,975
  • WpPart
    Parts 10
+ من نمی‌تونم ‌شکار کنم پس سعی می‌کنم از یه راه مسالمت‌آمیز شکمم رو سیر کنم. - شاید باورت نشه ولی خیلی وقته که آدم‌ها مواد غذاییشون رو از فروشگاه‌ها تهیه می‌کنن! و رستوران‌ها. + من آدم نیستم. - این فیکشن فقط اینجا و توی همین اکانت واتپد آپ شده و هیچ فایلی نداره. اگر جایی فایلی دیدید، سریعا ریپورت کنید چون بدون اجازه‌ی من فایل شده.
Jade Halo [vkook] by Simieminiemoonie
Simieminiemoonie
  • WpView
    Reads 321,549
  • WpVote
    Votes 54,499
  • WpPart
    Parts 79
- این‌ها همه‌اش تقصیر خودته. من فقط می‌خوام مال تو باشم، درست مثل لباس‌هایی که تن گرمت رو هرروز توی آغوش خودشون می‌گیرند. ولی تو این اجازه رو بهم نمیدی و من هرروز، به محض باز کردن چشم‌هام از خودم می‌پرسم که اگه مال تو نباشم، پس مال کی باید باشم؟ ژانر: امگاورس، رمنس، درام، اسمات، امپرگ( فصل چهارم و پنجم) - این فیکشن فقط اینجا و توی همین اکانت واتپد آپ شده و هیچ فایلی نداره. اگر جایی فایلی دیدید، سریعا ریپورت کنید چون بدون اجازه‌ی من فایل شده.
𝐂𝐫𝐚𝐳𝐲 𝐃𝐨𝐥𝐥 | ᴋᴏᴏᴋᴠ by ituhide
ituhide
  • WpView
    Reads 164,904
  • WpVote
    Votes 24,577
  • WpPart
    Parts 19
[Completed] با اطمینان بدن تهیونگ رو محکم به خودش فشرد و عطر تنشو رو نفس کشید. نباید می ذاشت تهیونگ رازشو بفهمه و ترکش کنه. آره. این هرگز قرار نبود بفهمه. هرگز. 𝐶𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒 : 𝐾𝑜𝑜𝑘𝑣, 𝐾𝑜𝑜𝑚𝑖𝑛 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒🤍, 𝑆𝑚𝑢𝑡+𝟏𝟖🚫, 𝑆𝑐𝑖𝑓𝑖💥 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫DO NOT COPY THIS WORK🚫
Enigmas Reino Kookv by llTARAll
llTARAll
  • WpView
    Reads 48,824
  • WpVote
    Votes 5,878
  • WpPart
    Parts 6
تهیونگ به مدت هفده‌سال، پرستار وارث نیکولاس کورتز و رهبر آینده‌ی انیگماها بود؛ شهری که هیچ امگا یا بتایی حق نداشت داخلش زندگی کنه. بعداز هفده‌سال تصمیم می‌گیره اونجا رو ترک کنه و به زندگی خودش برسه؛ اما خبر نداره که جئون جونگ‌کوک کله‌شق‌تر از این حرف‌هاست و بهش چنین اجازه‌ای نمی‌ده! به زندگی خودشون برسن؟ برای جئون، زندگیش توی بودن اون امگا خلاصه می‌شد. ‌ ژانر: امگاورس، فلاف، رومنس، اسمات. کاپل: کوکوی.
𝐁𝐥𝐮𝐞𝐌𝐚𝐫𝐠𝐚𝐫𝐢𝐭𝐚ᴷᴼᴼᴷⱽ ᴬᵁ by Annil_o
Annil_o
  • WpView
    Reads 385,039
  • WpVote
    Votes 30,980
  • WpPart
    Parts 27
جونـگ‌کوک، بوکسور معروفی که به بی‌رحمی و زورگویی مشهور شده بود، بازی بدی رو با پسرک مو آبی شروع کرد؛ به طوری که نمی‌دونست قراره هم‌خوابگی بعد از هر فایتش با اون پسر باکره و خجالتی‌ رو به اعتیادش به مارگـاریتا ترجیح بده. _ من تموم زندگیم رو درحال مسابقه دادن بودم و به هیچ‌کدومشون باخت ندادم؛ چون‌ تونستم و بلد نیستم باختن رو. میون همه‌ی این مسابقه‌ها، تو با بی‌انصافی کاری کردی که ببازم -چی رو؟ _ قلبم رو به لبخندت آسمون کوچولو 𝅏 𝗡𝗮𝗺𝗲: Bluemargarita 𝅏 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲:‌ Fluf, Smut, Romance, Sports 𝅏 𝗨𝗽: جمعه‌ها و دوشنبه‌ها 𝅏 𝗰𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲: KOOKV فصل اول: پایان یافته. فصل دوم: پایان یافته. «فصل‌ها به هم مربوط نیستند و داستان‌های جدای از همدیگه رو دارن»
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ by blumer83
blumer83
  • WpView
    Reads 444,164
  • WpVote
    Votes 43,996
  • WpPart
    Parts 37
"Compelet" - با من ازدواج کن ژنرال. - این یه دستوره سرورم؟! چی میشه اگه بیشترین اختیار رو در کشور داشته باشین اما نتونین کاری انجام بدین به خاطر تبعیض‌های جنسیتی؛ کیم تهیونگ به عنوان یه شاهزاده که امگا متولد شده تا قبل از ازدواج هیچ اختیاری برای امور کشور نداره به خاطر قانون «امگاها حق سلطنت ندارن» شما بودین چیکار می‌کردین؟ کاپل: کوکوی کاپل فرعی: یونمین ژانر: رمنس، سلطنت مدرن، امگاورس، ازدواج اجباری، انگست 🥇#عاشقانه #royal 🥈#taehyong 🏅 Writer: blumer
Achmaz by Annil_o
Annil_o
  • WpView
    Reads 90,575
  • WpVote
    Votes 8,106
  • WpPart
    Parts 11
جونگ‌کوک حتی فکرش رو هم نمی‌کرد نودفرستادن برای استاد کیمی که ازش متنفره، باعث بشه درگیر راز کثیف و غیرقابل‌تصور اون استاد بشه؛ چه برسه به اینکه بابت اون اشتباه، باید هر شب خسارتی بپردازه که زندگیش رو به دور از تصورش ببره! _داستان اینه وروجک؛ تو می‌خوای بدویی و من بیفتم دنبالت، منم دویدن رو خوب بلدم. - مگه موش و گربه‌ایم؟ _ تو شکار منی، منم شکارچی‌ام. - غذا نیستم من. اخم‌هاش رو توی هم کشید؛ به غرور پسرانه‌اش برخورده بود خب! اما مرد، خیره به لب‌های آویزون پسر که تبدیل شده بود نقطه‌ضعفش، گفت: _ اما خوشمزه‌ای. - معلومه که هستم! 𝅏 𝗡𝗮𝗺𝗲: Achmaz-Vkook 𝅏 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲:‌ Comedy, Smut, BDSM, School life
Whisper of the wild by ImLuna_moon
ImLuna_moon
  • WpView
    Reads 122,683
  • WpVote
    Votes 18,344
  • WpPart
    Parts 21
آشنایی تهیونگ، پسری که سال‌ها پیش از اجتماع انسانی فرار کرد و زندگی کوچکی برای خودش توی جنگل ساخته بود، با گرگ بزرگ جثه‌ای که بوی دردسر می‌داد، تقریباً خصمانه بود. اون مدتی می‌شد که توی جنگل از خودش رد به‌جا می‌گذاشت و توی زندگی و آسایشش گند زده بود؛ پس مهم نبود که اون فقط یه گرگه و طبق غریزه عمل می‌کنه، پسر جنگل هیچ رحمی در مقابل مهمان‌های ناخونده نداشت. این چیزی بود که طبیعت بهش یاد داده بود. بی‌خبر از این‌که دشمنش فقط یک گرگ معمولی نیست. Name: Whisper of the wild Couple: Kookv Genre: Romance, Omegaverse, Fantasy, Smut Written by Luna🌙
𝐆𝐑𝐄𝐘 ࿐ⱽᵏᵒᵒᵏ by AfraBehfar
AfraBehfar
  • WpView
    Reads 374,365
  • WpVote
    Votes 46,699
  • WpPart
    Parts 34
جونگکوک و تهیونگ ازدواج کردن، اونا حتی یک دختر شونزده ساله دارن. توی زندگیِ اونا چیزی به اسمِ قسط، بدهی، کمبود مالی یا اجناس ارزون قیمت معنایی نداره. پس چی باعث شده که جونگکوک خودش رو دور از همسرش توی سرمای ونکوور به مدت سه سال حبس کنه؟ چی باعث شده این زوج از هم جدا بشن؟ ~~~ • ~~~ • ~~~ • ~~~ ~~~ • ~~~ • ~~~ ژانر: ازدواج🌲روزمره🫒خانوادگی🍸دارای پرده های غم‌انگیز🌨نیش های طنز❄️پایان خوش✈️ روز های عاپ: پنجشنبه وضعیت: تکمیل🫧 Start : 2 / 6 / 1402 End : 15 / 9 / 1403