❤️‍🔥💕Chanbaek💕❤️‍🔥
151 stories
☁︎𝑴𝒚 𝑾𝒉𝒊𝒕𝒆 𝑾𝒐𝒍𝒇☁︎ | 𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆 | by TheLaughterFake
TheLaughterFake
  • WpView
    Reads 168,489
  • WpVote
    Votes 33,013
  • WpPart
    Parts 28
نام فیک :my white wolf کاپل : چانبک ژانر : امگاورس ، ددی کینگ ، رمنس ، اسمات ، فلاف خلاصه :بکهیون از اطاعت کردن خوشش نمیاد مخصوصا از زمانی که فهمید یه بتاعه سادس ، اما همه چیز با یک آرزو عوض میشه آرزویی که قرار بود در حد یه گلایه از کارما باشه ولی... پارک چانیول آلفایی که ساعت های خودشو با کار کردن میگذرونه ، چی میشه اگه یه تار موی سفید اونو از دنیایی که یقین داشته میتونه تنهایی از پسش بربیاد بیرون بیاره؟ « من... من یه جفت می خوام ، یه امگای زیبا و مطیع ، دلم ... یه خانواده می خواد » « بدن الفا به ارومی روش خزید و برای صدمین بار بی توجه به ناله های بتا توی بغلش زمزمه کرد . "دوباره بگو..." با صدای خش داری گفت و به پلک های خیس و گونه های سرخ بکهیون زل زد ... بتا به سختی پاهاشو بالا نگه داشت و نفس لرزونشو با ناله ی کشیده ای بیرون داد . "د...ددی!" فاک ...فقط همون کلمه کافی بود تا الفا دوباره بخواد اون توله گرگ هورنیو خیسو به فاک بده ... "فاک بیبی ... همینه ... همیشه اینطوری ددیو صدا کن ... " به نرمی لاله ی گوش بتا رو لیسید و ضربه ی محکمی به پروستاتش زد . "چطور خودمو نگه داشتم تا به فاکت ندم بیون ... " "ددی...اههه" .
Wrong by RiRiya_9
RiRiya_9
  • WpView
    Reads 5,766
  • WpVote
    Votes 1,488
  • WpPart
    Parts 58
+ببخشید اما دیگه نمیتونم به کسی اعتماد کنم، دیگه هرکی نگام کنه و بگه همیشه کنارتم، چپ چپ نگاش میکنم و واسه رفتنش لحظه شماری میکنم،برای زخم زدنش خودمو آماده میکنم تا دوباره دلم نشکنه، دیگه بودنِ کسی حالمو خوب نمیکنه. دیگه قصد ندارم برای اینکه کسی رو نرجونم مواظب رفتارم باشم. راستی اصلا کی حواسش به من بود؟ کی واسه یه دفعه‌ ام که شده دلش خواست بفهمه من واقعا چی میگم؟ کی واسه یه بارم که شده تلاش کرد منو خوشحال کنه؟ کی یه دفعه منتظرم موند؟کی براش مهم بود من چی میخوام؟ میبینی؟هیچکس.... متاسفم من دیگه اونی که فکر میکنی نیستم ................................................... +سراسر زندگی من اشتباه بود بکهیون...ولی میدونی تو شیرین ترین اشتباه دردناک من بودی... _میدونی که درد وقتی شیرین میشه خاطراتش برات ابدیه؟ +اما به هرحال دردِ..نه...درد وقتی درسش رو بهت بده میره... _پس اجازه بده تا تسکین این درد باشم...مثل زمانی که زهر رو با زهر خنثی میکنن..میخوام دردی باشم که نبودنم خیلی دردناک تر باشه..درسته اشتباه کردی ولی من این اشتباه رو دوست دارم...و من همونیم که وقتی چیزی رو دوست داشته باشم هیچ وقت ولش نمیکنم.. +مهم هم همینه...مهم اینه که تو دوست داشته باشی... ●●●●●●●●● کاپل:چانبک_کایهون ژانر:امگاورس_سوپرنچرال و فانتزی_انگست_رمنس_اسمات
Letalis by LordHamin90
LordHamin90
  • WpView
    Reads 7,714
  • WpVote
    Votes 1,157
  • WpPart
    Parts 17
خلاصه: ولیعهد یه کشور که پادشاه ظالمی داره، عاشقِ یه پسر میشه! پادشاهی که حتی به بچه‌های خودش هم بی اعتنایی میکنه و ولیعهدش، کسی که جایگاه پادشاهی رو محکم میکنه، به مرزها می‌فرسته و مقدمه‌ی ملاقاتش رو با مرد مرموز داستانمون فراهم میکنه! دست سرنوشت قراره زندگیشون رو چطور رقم بزنه؟
𓆩❅𓆪𝓔𝓽𝓮𝓻𝓷𝓪𝓵 𝓦𝓲𝓷𝓽𝓮𝓻 𓆩❅𓆪 by annarubyana
annarubyana
  • WpView
    Reads 25,792
  • WpVote
    Votes 4,334
  • WpPart
    Parts 48
"زمستان ابدی" اینجا یه دنیای جدید بود، دنیای سفیدی که برخلاف ظاهر سپید و سردش پر از گرمای خون بود، خون قرمز رنگی که برف های سفید رو رنگی می‌کرد بکهیون شاهزاده باایمان ها بود، امگای سلطنتی که با نشان الهه زمین به دنیا اومده بود و رهبر گرگ های باایمان بود ، چی میشه اگه یه روز کنجکاو بشه از سرزمین خودش برای کشف ناشناخته ها دور بشه و با گرگ آلفای دیگه ای به نام پارک چانیول ملاقات کنه؟ یعنی شاهزاده بی ایمان ها که هم خودش و هم سرزمینش تماما برخلاف اون بود و فقط با یک نگاه عاشق اون گرگ سفید و زیبا شده بود... . قسمتی از داستان: _چرا به درگاهشون دعا میکنی؟هیچکس گوش نمیده، هیچکس نجواهای قشنگت رو نمیشنوه پرنس _چون... _شش... چیزی نگو،چطوره به جای همه این ها امگای من بشی؟ . کاپل ها:چانبک❄️کایسو❄️هونهان❄️(فرعی:شیوچن،سولی) ژانر: فانتزی❄️رمنس❄️امگاورس❄️اسمات❄️
Infernal company [Completed] by sabaajp
sabaajp
  • WpView
    Reads 156,469
  • WpVote
    Votes 31,679
  • WpPart
    Parts 99
کمپانی جهنمی ژانر: زندگی اجتماعی،ماجرایی،رومنس،اسمات🔞 کاپل ها: چانبک،کایسو،هونهان ************* خلاصه: یه مهندس معمار بیکار و تنها به اسم بکهیون که دنبال کار میگرده تا بتونه اجاره خونه‌اش رو بده و یه مرد قدرتمند و پولدار به اسم پارک چانیول که رئیس یکی از بزرگترین کمپانی های طراحی داخلی در کشور کره‌اس. چی میشه اگه فردی مثل بکهیون که مخالف معیارهای پارک چانیوله و به شدت هم ازش متنفره به زور تو کمپانیش استخدام بشه؟ اون هم به عنوان یه کارمند ویژه در کمپانی ای که یکی از بزرگترین رقیبهای کمپانی خانوادگی خودشه... ___________________________________________ _خیلی داری انرژی میذاری پارک.خودت به زودی خسته میشی. _ازت متنفرم بیون.به اندازه ی تک تک سلول های بدنم ازت متنفرم اما نه به یک سری دلایل تخمی.و بهت اطمینان میدم نفرتم اونقدر زیاد هست که تا آخرین نفسم از انرژیم براش استفاده کنم و خسته نشم. ___________________________________________ _بک پسر توعه بیون،هرچقدر از خودت بیشتر دورش کنی من بهش نزدیک تر میشم...اونقدر نزدیک که دیگه فاصله ای بینمون نمونه.کاری میکنم که پسرت با دستای خودش فرمانرواییت رو نابود کنه... ************** 🌸 𝕨𝕣𝕚𝕥𝕖𝕣'𝕤 𝕔𝕙𝕒𝕟𝕟𝕖𝕝 :@𝚜𝚊𝚋𝚜𝚊𝚋_𝚒𝚗𝚏𝚎𝚛𝚗𝚊𝚕🌸
 𝐻𝑒𝒾𝓇 𝑜𝒻 𝒟𝒶𝓇𝓀𝓃𝑒𝓈𝓈 𝐼𝐼 by real_Lollipop
real_Lollipop
  • WpView
    Reads 154
  • WpVote
    Votes 41
  • WpPart
    Parts 4
𝐇𝐞𝐢𝐫 𝐨𝐟 𝐃𝐚𝐫𝐤𝐧𝐞𝐬𝐬 𝐈𝐈_وارثِ تاریکی دوم 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:CHANHUN-?- 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: Sad. Comedy. Fantasy.smut 𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫:@real_Lollipop ... |در اعماقِ جهنم لوسیفر نخستین تبعیدی،تاج فرمانروایی خود را با دستانی از آتش نگه داشته بود. اما زمانی که دومین فرشته سقوط کرد؛جهنم برای نخستین بار نه از خشم بلکه از عشق به لرزه افتاد لوسیفر فهمید که پایانِ سلطنتش نه با شمشیر و جنگ بلکه با چشم های فریبنده ی «فرشته ی تبعیدی» می آید.|
••🌘Silver and Silk🌒••  by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 787,610
  • WpVote
    Votes 101,462
  • WpPart
    Parts 72
📋خلاصه داستان : بیون بکهیون یکی از افسرهای سازمان اطلاعاتی کره اس! کسی که به خاطر ظاهرش همیشه از عملیات ها کنار گذاشته میشه اما یه روز موفق میشه بلاخره یه ماموریت به عنوان مامور مخفی بگیره! بک به خاطر این ماموریت پا به سیلور تاون که یه باند قمار غیر قانونیه میذاره و با ادمای جدیدی اشنا میشه. یکی از این ادمها پارک چانیول رییس بانده که به خودش لقب سیلور داده. بک ناخواسته توجه سیلور رو جلب میکنه و تو موقعیتی گیر میافته که هیچوقت تصورش نمیکرد... همیشه عشق وقتی که کمتر از همیشه انتظارش رو داری سراغت میاد.❣️ دوستی های عمیق... شکستن قوانین... فداکاری... و پیدا کردن کسی که باعث بشه بخوای بخاطرش عوض بشی... 💎💎💎💎💎💎💎💎💎 من به عشق اعتماد ندارم بک... هیچ وقت نداشتم... چه حسی داره وقتی یکی که حتی به عشق اعتقاد نداره حس میکنه عاشقته؟! 💎💎💎💎💎💎💎💎💎 🌗کاپل ها: چانبک-کایسو. کریسهو 🌗ژانر: رمنس. جنایی . درام 🌗محدودیت سنی: 18+NC 🌗نویسنده : #SilverBunny 🐰🌿 Story started at :5/9/2016 Finished: 16/2/2017
The scent of your eyes by Penysaaaa_saaan
Penysaaaa_saaan
  • WpView
    Reads 1,868
  • WpVote
    Votes 484
  • WpPart
    Parts 9
.بکهیون یه زندگی معمولی با یه خانواده معمولی داره ...همه چیز طبق روتین و عادی داره پیش میره اما مشکل همینجاست! بکهیون از این ریتم یکنواخت زندگی و روتین حوصله سربر خوشش نمیاد .بخاطر همین بجای دانشگاه رفتن و پیدا کردن یه کار ثابت، همیشه دنبال کارای پاره وقت و کوتاه مدته وقتی یه آگهی استخدام پرستار بچه میبینه با فکر کردن به تجربه جدید و وقت گذروندن با بچه ها میره برای مصاحبه اما بعد متوجه میشه بچه ای درکار نیست و باید از یه آدم بالغ نابینا مراقبت کنه ^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^ genre: Romance, fluff couple: chanbaek written by: Penysa
𝗪𝗵𝗶𝘁𝗲 𝗟𝗶𝗲  by alone_hst
alone_hst
  • WpView
    Reads 10,102
  • WpVote
    Votes 1,888
  • WpPart
    Parts 25
[ دروغِ سفید ] "بابتِ عشقی که تجربه کردم ممنونم، به‌خاطر سختی‌هایی که بهت دادم متاسفم و دوستت دارم پارک چانیول." - 𝗙𝗶𝗰 ; 𝗪𝗵𝗶𝘁𝗲 𝗟𝗶𝗲 [𝗖𝗼𝗺𝗽𝗹𝗲𝘁𝗲𝗱] - 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲 ; 𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲, 𝗔𝗻𝗴𝘀𝘁, 𝗣𝘀𝘆𝗰𝗵𝗼𝗹𝗼𝗴𝘆. - 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲 ; 𝗖𝗵𝗮𝗻𝗕𝗮𝗲𝗸, 𝗦𝘂𝗟𝗮𝘆. "𝗦𝘁𝗮𝗿𝘁 : 27.8.2023 𝗘𝗻𝗱 : 6.1.2024"
Midnight (Chanbaek Ver.) by CecilionV
CecilionV
  • WpView
    Reads 17,237
  • WpVote
    Votes 3,194
  • WpPart
    Parts 47
Name : Midnight (S1) ✅ (S2) ✅ Genre : Supernatural, Fantasy, Romance, Smut, Mpreg 🔞 Couples : Chanbaek, Kaisoo, Hunhan, Hyunlix & .. Written by : 𝐂𝐞𝐜𝐢𝐥𝐢𝐨𝐧 پارک چانیول، خون‌آشام اصیل زاده ای که از نزدیکی به انسان ها بیزاره و تو عمارت مشهور و ترسناک شهر زندگی میکنه و هیچوقت از دست شکارچی ها در امان نبوده. بیون بکهیون، پسر 16 ساله ای که یه زندگی نرمال و معمولی داره و بزرگترین اشتباهش، سکوت در برابر تعرض های نا به جای افراده، ولی چی میشه اگه یکی از این شب ها وقتی چانیول با وضعیت وخیم داره از تجمعات موجودات فانی فرار میکنه تا به کسی آسیب نزنه، با بکیهونی روبه‌رو بشه که از دیدن حالش ترسیده ولی سعی داره بهش کمک کنه و بعد از اون شب، بکهیون تنها نقطه ی رنگی زندگی دارک چانیول و طعمه ی دوستداشتنی دشمن های اون خون‌آشام عاشق پیشه بشه؟