Vkook
55 stories
𝘓𝘪𝘨𝘩𝘵 𝘰𝘧 𝘥𝘢𝘳𝘬𝘯𝘦𝘴𝘴 «Vkook» by zoom_in_story
zoom_in_story
  • WpView
    Reads 592,869
  • WpVote
    Votes 58,608
  • WpPart
    Parts 67
_من سایه ام. _و من نوری که سایه رو دنبال می کنه. **************************************************** _توی دنیایی که تو زخمی و من درمانگر...یک عشق چطوری قراره به وجود بیاد؟. _برای به وجود اومدنش...باید منو درمان کنی. دکتر جئون جونگکوک، پنج ساله که با کیم تهیونگ رئیس یک گنگ مافیایی ازدواج کرده...اما اون از مافیاها متنفره...و داره تمام تلاشش رو می کنه خودش رو از بند این زندگی نجات بده. اما در این راه متوجه راز هایی میشه که همه چیز رو تغییر میده. آیا اون موفق میشه خودش و پسرکوچولوی چهارساله ش رو نجات بده و زندگی دلخواهش رو به دور از همسرش، کیم تهیونگ بسازه؟ کاپل:ویکوک، هوپمین، نامجین ژانر:امگاورس، رمنس، انگست، اسمات، اکشن، مافیایی
In The Colour Of Acacia by Annil_o
Annil_o
  • WpView
    Reads 538,651
  • WpVote
    Votes 52,783
  • WpPart
    Parts 57
- این گرگ یاغی‌ شغال‌صفت، زیادی برای تو رام و دست‌پرورده‌ست که این‌قدر جنم پیدا کردی؛ وحشیم نکن تهیونگ. - وحشیت هم کاری به کارم نداره یاغی. - زخمات این رو نمی‌گن! - بوسه‌هات چی؟ 𝗡𝗮𝗺𝗲: In The Colour Of Acacia 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲:‌ Sport, Romance, Smut, Supernatural ،Fantasy 𝗨𝗽: کامل شده «این فیکشن، امگاورس نیست»
OBSESSED "KOOKV" (completed)  by sahar_78
sahar_78
  • WpView
    Reads 957,750
  • WpVote
    Votes 100,919
  • WpPart
    Parts 77
تهیونگِ دانشجو نمیدونست زندگی ساده و بی دردسرش به وسیله‌ی رئیس مافیای نیویورک به تاریک‌ترین سمت و سوی ممکن کشیده میشه. از همون شبی که بهترین دوستش جلوی چشماش به قتل میرسه. ژانر: عاشقانه، درام، مافیایی، اسمات کاپل: کوکوی تلگرام نویسنده: taekooki_lvee
Fighter Kookv by llTARAll
llTARAll
  • WpView
    Reads 98,873
  • WpVote
    Votes 12,011
  • WpPart
    Parts 9
همه‌چیز توی زندگی جئون جونگ‌کوک، جراح پلاستیک معروف سئول به خوبی و خوشی می‌گذشت؛ البته تا زمانی که سروکله‌ی یه امگای گیلاسی پیدا شد که دنبالش راه می‌افتاد و بدون هیچ شرمی درخواست می‌کرد: _ آقای دکتر، بیا با هم بچه بسازیم! کاپل: کوکوی ژانر: امگاورس، ازدواج اجباری، کمدی، فلاف، اسمات، امپرگ
Silk Skin Kookv by llTARAll
llTARAll
  • WpView
    Reads 82,824
  • WpVote
    Votes 10,876
  • WpPart
    Parts 14
پسرعموی ناتنی تهیونگ به‌عنوان یه انیگما برای قشر امگاها بی‌خطر بود؛ چون میل‌ و کشش انیگماها فقط به دسته‌ی آلفا بود. به همین دلیل توی دو ماهی که والدین امگا به سفر کاری می‌رفتن، اون مرد قرار بود ازش مراقبت کنه؛ اما هر شب پارتی‌گرفتن، مصرف دراگ و خوابیدن با آلفاهای مختلف اصلاً شبیه به مراقبت نبود. ‌ ژانر: امگاورس، روزمره، ای‌یو، کمدی، اسمات، ایج گپ.
| 𝗠𝗲𝗿𝗶𝗻𝗮 | ᵛᵏᵒᵒᵏ by Chakavakvk
Chakavakvk
  • WpView
    Reads 26,246
  • WpVote
    Votes 3,148
  • WpPart
    Parts 6
{ وضعیت مینی‌فیکشن: ﮼اتمام‌ یافتــه } - چرا باید اشتباه سه سال پیشم رو جشن بگیرم؟ - چی...؟ - گفتم ازت خسته شدم! خدایا حالا دارم می‌فهمم وقتی تصمیم به ازدواج با آدم حوصله‌سربری مثل تو گرفتم، چه‌قدر احمق و سطحی‌نگر به نظر می‌رسیدم. نگاه بُهت‌زده‌ی جونگ‌کوک اون‌ هم درحالی‌که بدون هیچ حرفی فقط جلوی لرزش نامحسوس لب‌هاش رو می‌گرفت و تندتند پلک می‌زد تا از جوشش اشک‌های احتمالی جلوگیری کنه، باعث سقوط چیزی تو قلب پسربزرگ‌تر شد. خب، تهیونگ ابداً تصور نمی‌کرد سوپرایزی که واسه سالگرد ازدواجشون تدارک دیده، همسرش رو تا این حد به‌هم بریزه! [ ورژن اصلی! ] ┈┈┈┈┈┈┈┈┈ Couple: vkook / namjin / yoonmin Genre: 𝗋𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾، 𝖿𝗅𝗎𝖿𝖿, 𝗋𝖾𝖺𝗅𝗂𝗍𝗒 𝗌𝗁𝗈𝗐، 𝖽𝗋𝖺𝗆𝖺, 𝗌𝗆𝗎𝗍 author: 𝖼𝗁𝖺𝗄𝖺𝗏𝖺𝗄﮼ ┈┈┈┈┈┈┈┈┈ - پی‌دی‌اف فول‌پارت در تلگرام قرار گرفته. - Telegram: @cityofcrazypeople
Landing [Kookv] by TheNelin
TheNelin
  • WpView
    Reads 20,609
  • WpVote
    Votes 3,290
  • WpPart
    Parts 11
「Landing ⛸」 𖦹 Kookv and Yoonmin 𖦹 Romance, Fluff, Smut, Sport 𖦹 Translator: Nelin 𖦹 Writer: Sharleena یکی از هیجان‌انگیزترین و چشمگیرترین ورزش‌ها بین تمام رشته‌های مختلف، اسکیت روی یخه که بدون شک هر کسی از تماشا کردنش لذت می‌بره و نمی‌تونه نگاهش رو ازش بگیره. کیم تهیونگ، قهرمان اسکیت رو یخی که توی دنیا حرف اول رو میزنه، به خاطر آسیب‌دیدگی مچ پاش، مجبور شده یک سال از مسابقات دور بمونه. جئون جونگکوک، پسر سخت‌کوشیه که امسال به قصد برد مدال طلا پا توی میدون مسابقات میذاره. جونگکوک می‌تونه رقیب تهیونگ باشه؟ اون پسر توانایی شکست دادن "پری یخ" رو داره؟
•° Black Tattoo °• [ KookV, Namjin] Completed by sara_ac_purple
sara_ac_purple
  • WpView
    Reads 279,629
  • WpVote
    Votes 42,368
  • WpPart
    Parts 55
"نگاهم دوباره به دست های پر از تتوی جونگ کوک افتاد و بی معطلی چیزی که از ذهنم می گذشت رو به زبون اوردم: تو چند سالته؟ گوشه ی لبش رو کج کرد که باعث شد لپ سمت چپش بیرون بزنه و شبیه یه بچه خرگوش بشه. از دیدن چهره کیوتش لبخندی ناخودآگاه رو لبم نشست و با شنیدن صداش که گفت: بیست و دو... سعی کردم جلوی بزرگ شدن لبخندم رو بگیرم. حداقل تو خوابم با یه بچه زیر سن قانونی سکس نداشتم! خیالم راحت شد جدا!!" 🎨همه چیز از یه درخواست برای کشیدن یه تابلوی بزرگ رنگ روغن شروع شد! کیم تهیونگ نقاشی که توی دنیای رنگارنگ خودش سیر می کرد، هیچ وقت تصورش رو هم نمی کرد روزی تتو های سیاه رنگ براش جذابیتی داشته باشن.. چه برسه اینکه جذب تتو آرتیستی خوش چهره و هات به اسم جی کی بشه~ نام: Black Tattoo | تتوی سیاه کاپل: کوکوی، نامجین، هوپکوک ژانر: رمنس، فلاف، روزمره، اسمات🔞 تمام شده / completed + after story .
Before you (I thought I had it all) | KookV by cjjasal
cjjasal
  • WpView
    Reads 354,019
  • WpVote
    Votes 33,900
  • WpPart
    Parts 44
[Completed] جئون جونگکوک هر چیزی که فکرش رو می‌کنید داشت. بیزینس، پول، قدرت. هر کسی که اون رو می‌دید براش روی زانوهاش میوفتاد، ولی جونگکوک ذره‌ای اهمیت نمی‌داد. اوضاع به همین منوال بود، تا وقتی که یه پسر مو نقره‌ای وارد زندگیش شد. "عزیزم، باید زمین انداختن چیزها رو تموم کنی." جونگکوک خودکار رو برداشت و به دست پسر داد، از قرمز شدن گونه‌هاش لذت می‌برد. "آم، درسته...اسم من تهیونگه. امشب من قراره سفارش‌تون رو بگیرم. چی دوست دارید سفارش بدید؟" فاک. Couple: Kookv. Genre: Romance, daily life, smut. Translator: Asal. Author: Es_and_Em. ___________________________________________ This is a Persian translation of a fanfiction by (Es_and_Em), All credit goes to the original author. I'm only responsible for the translation.
𝗢𝗿𝗮𝗻𝗴𝗲 ᴷᵛ ᴬᵁ by vk_dusk
vk_dusk
  • WpView
    Reads 352,040
  • WpVote
    Votes 37,253
  • WpPart
    Parts 52
• خـلاصـه: کیم تهیونگ مجبور می‌شه مدتی به جای مادرش توی محل کارش حاضر بشه؛ اما فکرش رو هم نمی‌کنه رئیسِ مادرش همون کسیه که قراره برای اولین بار عشق رو باهاش تجربه کنه. • بـرشی از داسـتان: - مثل اینکه یادت رفته چرا اینجایی. + مگه می‌شه بدبختی‌ای که برام به وجود آوردی رو از یاد ببرم؟ زبونِ اون پسر همیشه همین‌قدر دراز بود؟ این مسئله چیزی نبود که جونگکوک به‌خاطرش خوشحال بشه. اتفاقاً برعکس، ترغیب می‌شد تا تمام توانش رو به کار بگیره و پوسته‌ی گستاخانه‌ش رو از بین ببره. هیچ‌کس حق نداشت روی حرف جئون جونگ‌کوک حرف بزنه. - تو با خواست خودت اینجایی، نارنجی. پس هر اتفاقی بیفته کسی مسئولِ بدبخت شدنت نیست. مفهومه؟ ✗ اتمام یافته ⋄ 𝐍𝐚𝐦𝐞: Orange ⋄ 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: KookV ⋄ 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: Romance, Comedy, Smut ⋄ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: Silvana