جیمین اُمگاییه که زیادی به خودش سخت میگیره و میسو، دختر تازه متولدشدهاش هم اصلا کار رو براش راحت نمیکنه.
ژانر:
AU, OmegaVerse, Slice Of Life, Mpreg, Fluff
Ranks:
1# وانشات
1# امگاورس
باید دید تو اتاق شماره 13 چی میگذره!
جئون جونگکوک روانپزشکی که به تازگی برای کمک به پدربزرگش به کره برگشته و توی بزرگترین مرکز تخصصی اعصاب و روان مشغول به کار شده
و پارک جیمین بیمار مر موز اتاق ۱۳ که بعد از چندین روز بستری شدم توی بیمارستان لب هاش میلیمتری از هم تکون نخورده و هیچ ارتباطی با دیگران برقرار نمیکنه
باید دید مهارت و توانایی های دکتر جئون به داد پارک جیمین میرسه یا قلب و احساساتش به اون کله صورتی قراره کمک کنه!
ژانر:رومنس، روانشناسی، مدیکال، انگست،اسمات
لطفا بهش عشق بورزید و بزارید کاراکتر ها شمارو با دنیای خودشون آشنا کنن و غرق کننتون(((:
@tari_strawberry
جیمین ،پسری که از ۵سالگی توسط پدرش در حال شکنجه بوده ،اما بالاخره خداوند فرشته نجاتی رو به سمتش فرا میخونه.
کوک،پسری که تصمیم داره انتقام مرگ پدرش رو بگیره.
مافیا ها همیشه قرار نیست ادم بدِی داستان باشن.
زمانی درد رو بیشتر حسم میکنیم که چیزی رو از دست میدیم.
مثل از دست دادن یکی از عزیزانمون.مثل از دست دادن سلامتی.مثل وقتی که بچه ایم و بستنیمون از دستمون میوفته زمین.مثل زمانی که اعتماد یک نفر رو از دست میدیم.مثل زمانی که عشق کسی رو از دست میدیم.
اما تمام این از دست دادن ها ماله زمانیه که از اول چیزی رو داشته باشیم.
اما اگر چیزی از اول وجود نداشت چی؟
اونوقت دیگه درد نمیکشیم؟
یعنی دیگه عذابی در کار نیست؟
پس چرا اون هنوز داشت درد میکشید؟
چرا هنوزامید داشت وقتی در اتاق باز میشد کسی به کمکش بیاد در حالی که میدونست قراره درد جدیدی رو تجربه کنه؟
ایا کسی برای نجات جیمین میومد؟
ایا کوک موفق به گرفتن انتقام مرگ پدرش میشد؟
پایان :۱۵شهریور ۱۴۰۳
ورژن ویمین هم داره و میتونید ازش لذت ببرید
عشق درست مثل یه قاصدک ،زیبا و فریبنده است و نظر هر کسی رو به خودش جلب میکنه .اما متاسفانه به همون اندازه هم اسیب پذیر و شکننده است .باید همیشه حواست بهش باشه و ازش مراقبت کنی تا اسیبی نبینه .
+فکر کنم هرزتون نیاز به تربیت داره تا دیگه مزاحم خلوت و جمع بقیه نشه .
باورش نمیشد که به همین راحتی اخرین شانس خودش رو برای فرار کردن از دست اون حرومزاده ها از دست داده.
نه.
نه.
نه .جیمین نمیتونست به این راحتی ها تسلیم بشه.
روزهای اپ:سه شنبه و پنجشنبه ها
کاپل اصلی:کوکمین
کاپل های فرعی:نامجین
یونگی و هوسوک
شروع:۳۱تیر۱۴۰۳
پارک جیمین، پسری که تو خانوادهی مافیا به دنیا اومده و بازیچهی دست انتقام دایی و پدرش میشه. اما درست وقتی که بهش دستور میدن جئون جونگکوک رو بکشه، ورق برمیگرده و همه چیز عوض میشه!
بخشهایی از داستان🥹👇🏻
"یا اون اسلحهی کوفتیت رو برمیداری و مثل همیشه کلک جئون جونگکوک رو میکنی یا با خواهرت خداحافظی میکنی و تا آخر عمرت با عشق قدیمیت به خوبی و خوشی زندگی میکنی!"
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
"_کارت و جبران کن جیمین.
جیمین که هنوز شکه بود گفت:
_چه...چجوری؟
جونگکوک از پنجره، نگاهش رو به دریای متلاطم دوخت و گفت:
_سه ماه دیگه، ۱۴ فوریه باهام بیا سر قرار. درست همون روزی که ترکم کردی!"
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
"سرش رو توی موهای لطیف دوست پسرش فرو برد و عطرش رو با تمام وجودش نفس کشید. دستش رو نوازش وار روی کمرش کشید و گفت:
_جیمین من تنهات نمیزارم.
جیمین دستهاش رو دور جونگکوک حلقه و با تمام زوری که داشت بغلش کرد. سرش رو تو سینهاش قایم کرد و گفت:
_من هنوز کامل حرفم و نزدم جونگکوک، انقدر زود تصمیم نگیر.
جونگکوک چونهاش رو، روی سر جیمین گذاشت و
چرخ و فلک🎡
°•○°•○°•○°•○°•○°•○
خلاصه:
جیمین امگایی که توی خانوادهی امگا ستیز متولد شده و همهی درهای آزادی و پیشرفت به روش بسته شده.
اما اون کسی نیست که به این زندان تن بده و تمام تلاشش رو برای فرار از این زندان میکنه.
اما هیچ چیز به اون راحتی که فکرش رو میکنه نیست و در این بین درگیر عشقی یکطرفه و دست نیافتنی میشه ؛)
°•○°•○°•○°•○°•○°•○
ژانر: انگست، امگاورس، امپرگ، عاشقانه
کاپل:کوکمین_نامجین
روزهای آپ: اطلاعی ندارم🦦