Select All
  • Orange Priest ∥ کشیش پرتقالی {NamGi}
    1.6K 503 3

    🔴 #Full 🔴 به عنوان یه پسر همجنسگرا که کوچک‌ترین اعتقادی به قدرت برتری به اسم «خدا» نداره، هیچ دلیلی برای رفتن به اون کلیسای بزرگ نداشتم؛ جز اینکه مارمالاد‌های مادربزرگم رو به اسقف بزرگ پیشکش کنم. از کجا باید می‌دونستم که همون شیشه‌های فسقلی دلیل آشناییم با اون کشیش پرتقالی می‌شن؟ پسری با موهای نارنجی که راز کوچیکی ر...

    Completed  
  • Hidden Beauty || Kookv_Vkook_Sope
    300K 53.8K 56

    |کامل شده| گذشته، درد، زیبایی- ______________________________________________ 🎨کاپل: کوکوی/ویکوک، سُپ 🎨ژانر: درام، رومنس، برومنس، کلاسیک شروع: 11 سپتامبر 2020 پایان: 14 ژوئن 2021

    Completed  
  • Monsieur ∥ موسیو {VKook, KookV, NamJin}
    279K 28.3K 60

    🔴 #Full 🔴 توجه‼️این داستان سیاسی، جنایی و دارای محتوای بزرگسالانه است و ابدا به افراد زیر 20 سال توصیه نمی‌شه!! با آگاهی و درک درست و نسبی درمورد این مسائل، داستان رو مطالعه کنین.❤️‍🔥 موسیو با گام های موقر و جدی توی راهروی بلند شرکت قدم برداشت، راه رفتنش شبیه صحنه ی اسلوموشن یک فیلم اکشن بود و وقتی تار موهاش روی پی...

    Completed   Mature
  • COLORS | VKOOK-HOPEMIN
    408K 50.9K 60

    رنگ ها🎨 دل بستن به کسی که تمام شهر دلداده‌ی اون بودند آسون نبود... پسری که با موهای بلند پرکلاغیش یک شبه از میون رویاهاش سر در آورده و حالا تمام هستی رو ازش گرفته بود! دل به کسی بسته بود که میون رنگ ها غلت می‌خورد، رد بدن برهنه‌اش رو روی بوم‌های سفید به جا می‌گذاشت و حالا اون رو به همخوابی روی بوم با بدن‌های برهنه و...

    Completed  
  • •° Black Tattoo °• [ KookV, Namjin] Completed
    252K 40.3K 55

    "نگاهم دوباره به دست های پر از تتوی جونگ کوک افتاد و بی معطلی چیزی که از ذهنم می گذشت رو به زبون اوردم: تو چند سالته؟ گوشه ی لبش رو کج کرد که باعث شد لپ سمت چپش بیرون بزنه و شبیه یه بچه خرگوش بشه. از دیدن چهره کیوتش لبخندی ناخودآگاه رو لبم نشست و با شنیدن صداش که گفت: بیست و دو... سعی کردم جلوی بزرگ شدن لبخندم رو بگیر...

    Completed   Mature
  • Blind Guy [Vkook|Yoonmin]
    112K 21.7K 23

    ‌‌‌๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Blind Guy 」 • پسر کور Complete • کاپلی° • ژانر : عاشقانه | روزمره [-اگر یک روز بگم که من اون مردی که فکر میکنی نیستم... اگر بگم یک هیولای زشتم...چیکار میکنی؟ پسر خنده ی قشنگش رو دوباره نشونم داد. -ماسک لعنتیت رو از روی صورتت پایین میکشم و بهت ثابت میکنم: هیولاها وجود ندارن...] 💎°آیدی تلگرام و واتپد نو...

    Completed   Mature