Hidden Beauty || Kookv_Vkook_Sope
|کامل شده| گذشته، درد، زیبایی- ______________________________________________ 🎨کاپل: کوکوی/ویکوک، سُپ 🎨ژانر: درام، رومنس، برومنس، کلاسیک شروع: 11 سپتامبر 2020 پایان: 14 ژوئن 2021
|کامل شده| گذشته، درد، زیبایی- ______________________________________________ 🎨کاپل: کوکوی/ویکوک، سُپ 🎨ژانر: درام، رومنس، برومنس، کلاسیک شروع: 11 سپتامبر 2020 پایان: 14 ژوئن 2021
***Previous name~~~Mafia in love with quiet boy. A story that reflects how love can be elicited in silence. " His quietness captivated me into his spell " Can a heart hardened by the ruthlessness of the mafia be softened by the quiet, delicate touch of a boy who seems too innocent for this world? top Kook bottom Tae...
[Completed] "ارباب جوان، یک پسربچه یتیمه؟!" سال نو مبارککک🎊 توی سیزده روز تعطیلات عید هر روز یک پارت از این مینی فیک آپ میشه.*-*
بگذار زمان و جهان متوقف شوند، عشق جوانه زده بود. عشق میان خاک، گل و خون ریشه دوانده بود. حال هر چه میخواهی برسرش اسلحه نگه دار. همراه بلوندی و فرمانده باشید. ♡ ___________❄__________ иαмє: ᵀᴴᴱ➣иιgнτмαяє ϲουρℓє: κοοκν ωяιτєя: ƒαяαиακ gєияє: нιѕτοяιϲαℓ, ϲℓαѕѕιϲ, яοмαиϲє, ωαя, ѕмυτ, 🔞
"The least you could do is greet me. You almost come here every day." JJK. ..... "I haven't met a person more rude than you." JJK. ....... In which Taehyung is a pizza delivery boy, but he don't talk. A poor boy who is mute, or does the abuse from his boyfriend forced him to stay silent. The world knows nothing about...
●Where Taehyung is a poor, hardworking boy, trying his best to survive each day, and Jeongguk is a rich CEO, who only knows how to brag about his wealth and power. Release Date: July 2020
(ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ) 《عشق 》 ▪گاهی باعث نفرت میشه ▪گاهی کورت میکنه ▪گاهی اونقدر قشنگه که حس میکنی تو خیال زندگی میکنی ▪گاهی انقدر شیرینه که دلت رو میزنه 《عشق، به اندازه زیباییش دردناکه》 عشقی که باعث میشه با وجود همه ی درد ها و غم ها ،با اینکه سخته ولی قوی بمونن و بجنگن ... Geɴre : Roмαɴce , Drαмα ,Aиgυšт, S.. Coυple : Kooĸv ❅...
تهیونگِ دانشجو نمیدونست زندگی ساده و بی دردسرش به وسیلهی رئیس مافیای نیویورک به تاریکترین سمت و سوی ممکن کشیده میشه. از همون شبی که بهترین دوستش جلوی چشماش به قتل میرسه. ژانر: عاشقانه، درام، مافیایی، اسمات کاپل: کوکوی تلگرام نویسنده: taekooki_lvee
𝗪here Taehyung and Jungkook are happily married but everything crumbles down when jungkook finds a new way of his life... More like a new life without Taehyung. "You'll regret this jungkook once you see him in tears" His hyung warned him curtly. "That was my past hyung, his tears have no effect on me now" "We'll se...
𝗢nce a cheater is always a cheater they said. Jungkook is ready to prove it wrong---ready to be not a repeater and gain back the pure trust he once lost. "Say it, you love no one!" "I love taehyung" When the 𝘮𝘦𝘮𝘰𝘳𝘪𝘦𝘴 flashed across his mind, most of it was beautiful and soothing but some of it were greatly p...
[کامل شده] 🤎هر دو عاشق بودند اما دور از هم، هر دو برای هم زندگی میکردند، اما بی هم. قلبهایشان به هم گره خورده بود و گویا هیچ چیز توان باز کردن این گره را نداشت اما توان دور کردنشان از هم را چرا. بعد از رفتنش تنها کسی که برایش مانده فرزند کوچکش بود اما حتی فرزندش هم آینهای بود از او. به بودن بی هم عادت کرده بودند،...
- واقعا که یه امگای احمقی! - و تو از امگاهای باهوش و قوی خوشت میاد. مگه نه؟! - آره، همینطوره. چیزی که تو اصلا نیستی! - قسم میخورم یه روزی میفهمی هوش و قدرت واقعی اون چیزی نبوده که فکر میکردی. - منتظر اون روز میمونم. کاپل: کوکوی ژانر: امگاورس، فانتزی، اسمات، رمنس، امپرگ
هفت سال از ازدواج تهیونگ و جونگکوک میگذره.شب تولد 29 سالگی تهیونگ، شبیـه که تصمیم میگیره به زندگیش پایان بده و جونگکوک رو برای همیشه تنها بزاره. ______________________________________ "انگار لحظات ارزشمندش مثل سنجاقکهای بهاری به سرعت از توی هوا میگذشتن و اگه میخواست اونها رو بگیره و مزه مزهشون کنه، باید بلندتر پر...
_اسـلـحـه_ نویسنده: راحیل کاپل: کوکوی ژانر: جنایی، اکشن، پلیسی، انگست، ماجراجویی، اسمات خلاصه: فرمانده جونگکوک، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام قتل دوستپسرش تراشه ای رو می سازه که عاقبت همهاشون رو نامعلوم میکنه و کیم تهیونگی که ادعا میکنه فقط یک کافهداره و دوست دبیرستان جونگکوکه وارد زندگیش میشه اما آیا و...
[Completed] "- این موضوع به تو مربوط نیست جئون. بکش کنار. ارباب کیم با سردی گفت و قلب تهیونگ با وحشت توی سینه اش کوبید. اسلحه مشکی توی دست پدرش پر بود و تنها چیزی که بین اون و مرگ ایستاده بود جئون جونگ کوک بود. - اسلحه رو بزار کنار کیم. جونگ کوک با خونسردی گفت و این بار ارباب کیم با عصبانیت فریاد کشید: - بکش کنار عوض...
[Completed] "خیره به چشمای تخس تهیونگ که با اون خط چشم گربه ای انگار داشتند براش چاقوکشی می کردند عصبی لب زد: - این ازدواج اندازه مدارک مالکیتی که ازت دارم واقعیه کوچولو... اینچ به اینچت مال منه! سرشو نزدیک تر برد و درحالی که لب هاش موقع حرف زدن تقریبا لب های تهیونگ رو لمس می کردند غرید: - و این یعنی دست از پا خطا کن...
نمیخوام دوستت باقی بمونم... میخوام به عنوان یه معشوقه، مالک قسمت بزرگی از ماهیچه ی تپنده ی سمت چپت باشم! لطفا بهم نگو ما دوستیم...! ___ تعطیلات کریسمس 1993، چیزی فراتر از یک تعطیلات عادی برای کیم تهیونگ بود... اونم وقتی بعد از 11 سال دوری به کره برمیگرده و درست همون شب اول با جونگکوک، دوست صمیمی دوران بچگیش رو به رو م...
(Completed) _ نگو که فکر میکردی دیگه منو نمیبینی! قدمی سمت جونگکوک برداشت و با پوزخند غلیظی که روی لبهاش نقش بسته بود ادامه داد: _ فکر میکردی تموم میشه؟؟ باید احمق باشی من 12 سال عاشقت نبودم که به اون بچه ببازمت. _ حق نداری حتی بهش اشاره ای کنی... میفهمی؟! روبروش ایستاد و اجازه داد نفس هاشون فاصله کم بین صورت هاشون رو...
( Completed ) «جایگزین» _ من مجبور بودم ...مجبور بودم اون خودکار لعنتی رو بین انگشتهام بگیرم و اون سند ازدواج رو امضا کنم ... من مجبور بودم که برای تک تک لحظه هایی که کنارت بودم بترسم ... حتی همین الان هم مجبورم ... مجبورم روبروت بشینم و تو چشمهات که عاشقانه به من نگاه میکنه و لبخندت که رو لبهای خطی و ارومت میشینه و...
چی میشه اگه کیم تهیونگ برای این که دوستاشو از دست رئیس یاکوزا " جئون جونگکوک " نجات بده ، قبول کنه باهاش توی یه رابطه ی فیک بره ... ولی ایا اصلا جئون قراره سر قولایی که به تهیونگ وایسته ؟! اون واقعا دیگه کاری به تهیونگ و دوستاش نداره ؟! ژانر : دارک ، فول اسمات ، تناسخی ، مافیایی 🩸 اگر دنبال یه داستانی هستید که سافت...
+ دوستت دارم! _ بخاطر سیب ترشهام؟ + اونم هست...ولی حتی اگه اونها هم نباشن، بازم دوستت دارم. 🍏 کاپل: کوکوی 🍏 ژانر: امگاورس، رمنس، فلاف 🍏 وضعیت: تکمیل شده.