Vmin🐥🐻❤🌻
26 stories
Blinded (Vmin/BTS) Completed by blackstarWrites
blackstarWrites
  • WpView
    Reads 200,198
  • WpVote
    Votes 34,227
  • WpPart
    Parts 80
برف می‌باره و من دوسِت دارم. عاشقانه‌ای لبریز از احساس، آبی و آرام. ● فصل یک : لبخندها ● فصل دو : اشک‌ها ● فصل سه : امید چاپ شده توسط نشر مانگاشاپ Highest ranking : #1 in Fiction #1 in BTS Written by BlackStar داستان در حالِ ویرایش می‌باشد :)))
Black Bloom ∥ شکوفه ی سیاه {VMin} by LiberteNovels
LiberteNovels
  • WpView
    Reads 2,032
  • WpVote
    Votes 263
  • WpPart
    Parts 6
🔴 #Full 🔴 بی صدا خندید و همونطور که جزئیات صورت پسر رو تماشا می‌کرد، زمزمه‌وار گفت: - پس تو کسی هستی که قراره سرنوشتم رو تغییر بده... بدون توجه به سرمای خنجری که روی گلوش فشرده می‌شد، ادامه داد: - خوشگلی! کشیش اخمی کرد و با حرص دندون‌هاش رو روی هم سابید. صبرش برای بریدن گلوی اون هیولای لعنتی رو به اتمام بود. - این وصیتته؟ کیم تهیونگ خون‌آشام دو رگه‌ای که سال‌ها به دنبال شخصی در رویاهاش گشت تا نفرین سرنوشتش رو بشکنه؛ اما چهارصد سال بعد زمانی که کشیش جوان با خشمی بی انتها به چشم‌هاش خیره شده بود و قصد داشت تا گلوی مرد رو پاره کنه، در همون نگاه اول اون رو شناخت. چشم‌های بنفش رنگ و خوش حالتش در تمام این سال‌ها حتی یک لحظه از یادش نرفته بود، اون پسر کسی بود که سرنوشت خون‌آشام رو تغییر می‌داد. کشیش باید بهای شکستن نفرین رو با روح و یا قلبش می‌پرداخت، آیا می‌تونست از شر اون هیولا خلاص بشه؟ ༺ Liberté Novels ༻ Name: Black Bloom نام داستان: شکوفه‌ی سیاه Couple: VMin کاپل: ویمین Romance, Horror, Fantasy, Angst عاشقانه، ترسناک، فانتزی، انگست ■ A MultiShot by Flora & Mizzle ■
‪𝗔𝗹𝗽𝗵𝗮 𝗼𝗿 𝗼𝗺𝗲𝗴𝗮؟ by BooMi_13
BooMi_13
  • WpView
    Reads 101,991
  • WpVote
    Votes 17,543
  • WpPart
    Parts 48
اخطار: ما هیچ مسئولیتی در قبال اکلیل هایی که قراره ازتون بپاچه قبول نمیکنیم :)))🌈 "سیزده سال اول زندگیم به این فکر میکردم که قرار یه آلفا باشم؛ ولی خب این دنیا همیشه خواسته های منو به تخمش گرفته‌. و از اونجایی که کارما در برابر من تبدیل میشه به مادر فولاد زره، در یه تصمیم ناگهانی منو تبدیل کرد به چیزی که خودمم نمیدونم چیه! محض رضای خدا! من یه امگام که فورومون آلفا رو داره! و موضوع جایی پیچیده تر شد که اون امگا، یعنی پارک جیمین رو دیدم. اوه! راستی خودمو معرفی نکردم؛ من کیم تهیونگم، ۲۵ سالمه و نمیدونم آلفام یا امگا..." [Complete] Name: Alpha or Omega? Genre:Smut،Mpreg، Romance، Comedy، omegaverse، fluff Couple: Vmin Written by: BoOMi #1:omegaverse #1:teahyung #2:jimin #5:mpreg
S1:TheHeart | S2:MICAH (Vmin/Kookmin) by blackstarWrites
blackstarWrites
  • WpView
    Reads 159,147
  • WpVote
    Votes 40,089
  • WpPart
    Parts 153
نیمه‌ی روح اون پسر، یک ببر بود! . . . . ژانر: تاریخی|افسانه‌ای|معمایی|رمنس|اسمات با الهام از سریال زیبای The Untamed و Dark و همچنین، رمان مشهور The Husky and his white cat Shizun تکمیل‌شده✓ به قلم بلک‌استار موزه‌ی داستان که شامل موسیقی و فنارت‌های شماست: @TheHeartFF
REBORN by NARSIUS97
NARSIUS97
  • WpView
    Reads 98,840
  • WpVote
    Votes 10,832
  • WpPart
    Parts 23
جیمین و تهیونگ دوتا دوست و هم اتاقی... اتفاقات و مشکلاتی که باهاشون دست و پنجه نرم میکنن... و ایا فقط دوست هستن؟ Couple: Vmin,Hopv,Namjin ژانر: روانشناسی، عاشقانه، روزمره، مرموز، طنز، اسمات
ته کلاس/ردیف آخر/صندلی آخر/Vmin by vmin_fiction
vmin_fiction
  • WpView
    Reads 1,989
  • WpVote
    Votes 374
  • WpPart
    Parts 10
بازگردانی شده بازگردانی شده توسط: vmin_fiction@ (برنده‌ی ۱۹ جایزه)
Emotionless  by BTS7_MK
BTS7_MK
  • WpView
    Reads 64,397
  • WpVote
    Votes 7,490
  • WpPart
    Parts 28
£ Emotionless £ کاپل : ویمین ، یونکوک ژانر: رومنس ، اسمات ، امپرگ √ازدواج اجباری پسر دایی و پسر عمه به دستور پدربزرگشون برای به دنیا آوردن یه وارث واسه ی خاندان کیم! تهیونگ و جیمینی که از بچگی باهم دشمن بودن چطوری قراره از پس همچین چیزی بر بیان؟
you are for me|minv by arame_e
arame_e
  • WpView
    Reads 35,041
  • WpVote
    Votes 5,397
  • WpPart
    Parts 42
موقعی که تنم پر شده بود از بی حسی مطلق، تو اومدی و همه چیز رو عوض کردی. تو شدی امیدم و من امیدم رو از دست نمیدم. هیچوقت! پس یادت باشه تو برای منی! Couple: minv\sope\namjin genre: Vampire\School\A little humor\and... |پایان یافته|
■□ 𝑊ℎ𝑒𝑟𝑒 𝑠ℎ𝑎𝑙𝑙 𝐼 𝑔𝑜? □■ by user29843072
user29843072
  • WpView
    Reads 40,484
  • WpVote
    Votes 4,343
  • WpPart
    Parts 23
کیم تهیونگ الفایی که هنوز نتونسته عشق گذشته خودشو فراموش کنه و هر روزِ خودشو، با دلتنگی برای امگاش میگذرونه....با تمام حسرت ها و درد های نبودنش...... جوری که تمام محبت عشق رو از قلبش بیرون کرده.... یعنی روزی میرسه که دوباره احساساتش بیدار بِشن؟ میتونه اون عکس ها و خاطراتو کنار بزاره؟ دوباره عاشق میشه؟ ■□ قسمتی از داستان□■ نامجون: هواستون کجاست ؟ پسر که بخاطر درد بیش از حد پاهاش خم شده بود دستشو بالا اورد و ضعیف زمزمه کرد: ب...بخشید. اما وقتی نگاه پسر بالا اومد. زمان بین دونگاه متوقف شد. تهیونگ مستقیم به اون چهره نگاه میکرد. نفسش حبس شده بود...... این غیر ممکن بود...تپش قلبش!.....اون لرزش..... حسش میکرد..... □■□ کاپل: vmin# ژانر : رمنس _ قسمتی از زندگی _ امگاورس _ اسمات ■□امیدوارم از این داستان لذت ببرین□■
「Greenland_vmin」 by aluckykoyadoll
aluckykoyadoll
  • WpView
    Reads 580
  • WpVote
    Votes 140
  • WpPart
    Parts 5
احتمالات اونقدری ضعیف نیستن که بی اهمیت باشن، اینطور نیست؟ مثلا ممکنه توی یه روز عادی از خونه بری بیرون و همون موقعی که به یکنواختی زندگی بد و بیراه میگی، ناگهان توسط یه سگ دنبال بشی و الگوی همیشگی، حسابی بهم بریزه! این، اتفاقی بود که برای کیم تهیونگ و خانواده ی کوچیکش افتاد‌. بین تمام روزمرگی ها، ناگهان سر و کله ی شهاب سنگ عجیب و ناشناخته ای پیدا شد تا پای هرسه شون رو به ماجرای پرمخاطره ای باز کنه. "کلارک"، ظاهرا منفور ترین کلمه ای بود که به گوششون خورده. ×این چندشاتی، برداشتی آزاد از فیلم سینمایی به همین نام است! (با کمی تغییر) کاپل: ویمین ژانر: آخرالزمانی، اکشن، ماجراجویی