🌈Chanbeak🌈
63 stories
𝙏𝙬𝙚𝙣𝙮𝙁𝙤𝙪𝙧 by Demon_fictions
Demon_fictions
  • WpView
    Reads 165
  • WpVote
    Votes 29
  • WpPart
    Parts 1
-نپرسید چون فهمیده بود من چقدر کثیفم! ولی با تمام کثافت بودنم تورو لو ندادم...با اینکه میدونستم قربانیم کردی بازم منتظر بودم کمکم کنی...وقتی کتکم میزدن اسم تورو فریاد میزدم...انقدر کلمه ی "هیونگ" رو ناله کرده بودم که توی لیست سیاه دنبال آدمی به اسم هیونگ بودن چون نمیدونستن هیونگ توی زبان ما اسم نیست...ولی الان حتی یادم نمیاد معنیش چیه...یادم نمیاد هیونگم بوده باشی کایا...میدونی چرا؟...چون من چانیول نیستم...چانیول خیلی وقته مرده و من هیچ شباهتی بهش ندارم...شنیدی؟...چانیول بیست و چهار ساله دیگه زنده نیست پس انقدر صداش نکن.
" BLUE MOON "[Uncomplete] by RayPer_Fic
RayPer_Fic
  • WpView
    Reads 1,693
  • WpVote
    Votes 257
  • WpPart
    Parts 6
•¬کاپل: چانبک •¬ژانر: تخیلی | امگاورس | فانتزی | مدرسه ای •¬خلاصه: بکهیون جانشین پدرش بود، یک آٖٖلفای حقیقی، پسر بازیگوشی که توی بیشتر مدرسه شناخته شده و محبوب بود. حتی پسرخاله اش یشینگ هم به این موضوع که بکهیون جاذبه ی عجیبی برای جلب توجه بقیه داشت اعتراف کرده بود و معتقد بود این شانس بکهیون توی زندگیشه. بکهیون پسر سر به هوایی بود، توی روستای چودونگ که یکی از توابع استان جئونسانگام-دو محسوب میشد،زندگی میکرد. ادم های عادی، روزهای یکسان، زندگی همینقدر یکنواخت در روستایشان جریان داشت تا وقتی که امگایی به پدرش پناه اورد و ازش اجازه خواست برای مدتی توی روستاشون زندگی کنه، به خونه ی ارثی مادریش برگشته بود. همون خونه ی قدیمی بی استفاده ای که بکهیون هر روز برای رفتن به مدرسه از کنارش رد میشد و فکر میکرد این خرابه اصلا بدرد میخوره؟ و وقتی اون امگا به اصرار پدرش به مدرسه ی اونها اومد، این بکهیون بود که نمیتونست جلوی خودش رو بگیره تا بیشتر نشناستش،چیز عجیبی درباره ی امگای قبیله ی پارک وجود داشت که میخواست پیداش کنه و محض رضای هرکسی که میشناسید، اون بیون بکهیون بود! محال بود از انگیزه ی تازه و هیجان جدیدی که روبه روش تجربه میکرد، دست بکشه. ═ ∘♡༉∘ ═ #Gamer
" infiltration of love " [Uncomplete] by RayPer_Fic
RayPer_Fic
  • WpView
    Reads 2,986
  • WpVote
    Votes 664
  • WpPart
    Parts 15
•¬کاپل: چانبک •¬ژانر: جنایی | رمنس | اسمات •¬خلاصه: همه چیز از کنجکاوی نا بجای بکهیون شروع شد اگه اون روز پشت سر چانیول راه نمی افتاد تا از کار آقای پارک سر در بیاره هرگز مجبورش نمیکردن در ازای زندگیش دست به همچین کار وحشتناکی بزنه. اما چانیول درست وقتی فهمید عاشق پسر شده، که برای بهدست آوردنش باید وارد بازی پدرش میشد؟ ═ ∘♡༉∘ ═ #Reli (Respina & Limu)🍂🌻
[ Black wine ] chanbaek - krisyeol - Sekaiyeol - Krischanbaek by BLnovels_World
BLnovels_World
  • WpView
    Reads 14,516
  • WpVote
    Votes 3,153
  • WpPart
    Parts 42
•BLACK WINE• •Ganer: Romance. Smut .Dram .School. Action .3some •Couple: Krisyeol. Chanbaek . Chanhun . Sekai . KrisHan •Writter: IM DIAMOND •خلاصه: پارک چانیول وقتی ۱۵ سالشه وبخاطر ظاهر چاق و زشت و وضع مالی بدش مورد آزار و اذیت بکهیون و اکیپش قرار میگیره خیلی میشکنه!.. بکهیون پسریه که دچار اختلال شخصیت هست و مربوط به حادثه خوفناک بچگیشه..و همین بیماری باعث میشه که چانیول رو سمت کامیون هل بده و.. وقتی که چانیول ۳ سال توی کما بود و همه فکر میکرد مرده، با کمک پدر بکهیون به یه آیدول خفن توی آمریکا تبدیل میشه و حالا کیه که روش کراش نداشته باشه؟ و خب حتی بکهیون هم عاشق آیدول عزیزش PCY هست و بدون اینکه بدونه اون همون پارک چانیولیه که عذابش میداد:) انتقام شیرینه نه؟ "کاش میدونست خنده هاش برای کسایی که نمیشناختنش بهترین ملودی دنیاس اما...برای من که نیومده زندگیم و جهنم کرد مثه ناقوس مرگ میمونه... ناقوسی که با هربار به صدا درومدنش کل شیشه غرور وجودم میشکنه و جوری از بین میره که انگار بی ارزش ترین آدم روی زمینم...اما....هیچ خنده ای ثابت نمیمونه..روزی کاری میکنم بپام بیوفتی... خودم جونت رو نجات دادم و جوابش شد این.. این تشکر کشنده با تحقیر کردنم.. تضمین نمیکنم دوباره نجاتت بدم..اونم تو روزی که بخوای خودت رو برام بکشی!!"
⊰Black Rain⊰ by Enemy_Sweet
Enemy_Sweet
  • WpView
    Reads 22,028
  • WpVote
    Votes 2,310
  • WpPart
    Parts 27
داستان ما در طرف سایه ی تنهایی است... جای گره خوردن احساس و اس ام... داستان ما شاید... قوسی از دایره ی سرخ پر درد باشد... couple : baekyoel,chanbaek , hunhan , sebaek gnere : action , bdsm , smut , romance Writer : beat_pcy Up: friday
💛🃏نفوذی🗡🔫 by B_Moo0on
B_Moo0on
  • WpView
    Reads 3,141
  • WpVote
    Votes 535
  • WpPart
    Parts 8
داستان حول محور تمام شخصیت ها می گرده مخصوصا لوهان و بکهیون سرنوشتی عجیب که برای هر دوشون نوشته شده. بکهیونی که تو آزمون افسری قبول می شه اما لوهان با وجود اینکه رتبه اول رو می آره به خاطر سابقه ی پدرش از دانشکده ی افسری بیرون می اندازنش. داستان سهونی که جونش به بکهیون و کامیلا بنده اما باید یه روزی تصمیم مهمی بگیره، چانیولی که دانشکده افسری رو رها می کنه تا روانشناس بشه اما بازم به اداره ی پلیس بر می گرده، کیونگسویی که راز بزرگ و دردناکی داره، کای ای که برخلاف پدرش کاملا معصومه، ژان ای که هنوز خاطرات قدیمی رو به یاد داره و ییبو ای که دنبال گمشده اش می گرده. داستان زندگی هایی رو بیان می کنه که هر کدوم پیچیدگی خاصی رو دارن. ژانر:رمنس، اکشن، جنایی_مافیایی، فلاف، اسمات کاپل:چانبک، هونهان، کایسو، ییژان
Rat poison by _coraline___
_coraline___
  • WpView
    Reads 9,052
  • WpVote
    Votes 1,054
  • WpPart
    Parts 25
📌بیون بکهیون،یکی از اعضای سازمانیه که مخفیانه در حال ساخت یه ویروس مرگباره... اون ماموریت داره تا بره و به هر قیمتی که شده،پارک چانیول رو به این سازمان بیاره.. حتی اگه لازم باشه،باید اون رو بدزده! 📌نام:Rat poison | مرگ موش 📌ژانر:عاشقانه | جنایی | اکشن 📌کاپل:چانبک | کایسو | هونهان 📌دارای محدودیت سنی +18 📎_ تا حالا شده اشتیاقت برای مزه کردنِ بیشتر و بیشترِ چیزی اونقدر زیاد باشه که فراموش کنی از داشتنش لذت ببری؟🥀 📎اون که هیچوقت باکی از مردن نداشت....هیچوقت براش مهم نبود که توی ماموریتهاش کشته میشه یا نه.از نظر اون،زندگی اونقدر باارزش نبود که بخواد بخاطر از دست دادنش نگران باشه یا برای حفظش بجنگه!اون فقط روزهاش رو سپری میکرد...بدون اینکه حتی هدف خاصی داشته باشه!زنده مونده بود؟پس ادامه میداد...زمان مرگش رسیده بود؟پس میمرد... این اعتقادی بود که بیون بکهیون همیشه توی سرش داشت! 📎 لبهاش رو آویزون کرد و دستش رو به حالت نوازش روی خشتک چان حرکت داد:نوچ نوچ نوچ..بیچاره..چرا اینهمه مدت بهش سخت گرفتی پارک؟!حداقل خودت میتونستی یه دستی به سرش بکشی..هوم؟
My Love Is VENGEANCE 🌌 [#2 : Behind Blue Eyes] by PnyFanfic
PnyFanfic
  • WpView
    Reads 20,293
  • WpVote
    Votes 3,588
  • WpPart
    Parts 11
👀 "هرکسی دنیارو مثل یه بازی شطرنج ببینه باید ببازه!" 👀 این شعارِ خاندانِ آنجله... [ یه اسم: "آنجلو پاگانینی" ] [ یه خاندان: "آنجل" ] ۶ساله که کریپر تقریبا تو تمام معاملات زندگیش با این اسامی برخورد کرده و اغلبِ معاملاتِ بزرگش دچار مشکل شده. حالا که بعد از ۶سال تونسته رد رئیسِ خاندان رو بزنه ۳تا بلیت گرفته. ۳تا بلیت گرفته تا تو بزرگترین جشنِ سالیانه‌ی آنجل شرکت کنه... اون مجبوره برای بقاء راه دیگه‌ای پیدا کنه. و بالاخره تصمیم گرفته خودش وارد صحنه بشه! ~~~~~~~~~ ● عشقِ من انتقامه! ● فصل دوم: پشتِ چشمایِ آبی 💙 🏳️‍🌈ژانر: جنایی، فانتزی(تخیلی)، عاشقانه، معمایی و رازآلود. 👬کاپل: چانبک، هونهان 🌻نویسنده: آتناتایپ
Death Seller  by realwoona
realwoona
  • WpView
    Reads 947
  • WpVote
    Votes 308
  • WpPart
    Parts 10
کاپل:چانبک، کایسو ژانر:رمنس-روزمره-انگست روز های اپ: جمعه خلاصه: بکهیون پسری بی تفاوت و بی هیجانه که تو مغازه ی کوچیکش ابزاری برای خودکشی می فروشه و چانیول تنها مشتری ایه که بارها پاشو تو اون مغازه گذاشته و دوباره برگشته!
Fance by ViolinistFICTION
ViolinistFICTION
  • WpView
    Reads 21,748
  • WpVote
    Votes 7,043
  • WpPart
    Parts 53
(complete) همه چیز در زندان های ADX فلورانس اتفاق افتاد،در دنیایی که بخاطر پرونده ی قتل های زنجیره ای و یک قاتل مقلد بهم ریخته،هیچکس حتی تصورشو هم نمیکنه یک کارآگاه شرقی در لس آنجلس که لقبش بازنده تمام عیاره، همراه با خبرنگار فضولی که فقط به پیشرفت خودش اهمیت میده و پارک چانیول صداش میکنن، درگیر حل پرونده ای بشن که حتی اسمش باعث وحشت خیلی ها شده و دایره جنایی آمریکا رو فلج کرده.داستان اصلی از روزی شروع میشه که بکهیون تصمیم میگیره دراکولا رو ملاقات کنه... ⟝ Writer : 🌨 tara ↳🩸 Genres໑ ↲جنایی~خشن~درام~رمنس ↳🩸Couples໑ ↲چانبک