در حال آپ
14 stories
Up and Down by yukieygjm
yukieygjm
  • WpView
    Reads 105,501
  • WpVote
    Votes 15,850
  • WpPart
    Parts 41
C O M P L E T E D توی این دنیا اگه یه امگا باشی فرقی نداره که خوش اخلاق یا خیلی جذاب باشی؛ تو در واقع یه وسیله واسه لذت آلفا هایی! چرخه ای که هیچوقت عوض نمیشه و این چیزیه که جیمین بیشتر از هر چیزی ازش متنفره چون او نه تنها یه امگاس بلکه مرد هم هست! اگه مادرش با اون آلفای جذاب و ثروتمند ازدواج نکرده بود هیچ وقت عاشق یه آلفای عوضی که هیچی جز لذت براش مهم نیس نمیشد! و هیچوقت وارد باتلاقی که هیچ راه خروجی نداره نمیشد! Couple: YoonMin, J-hope x boy Genre: Daddy kink, Omegaverse, Smut, Angest, Romance Writer: Yuki.YG.JM
dazouuya⁦ㄟ(≧◇≦)ㄏ by Nepenthe_00
Nepenthe_00
  • WpView
    Reads 187,565
  • WpVote
    Votes 22,522
  • WpPart
    Parts 116
وانشات هایی از انیمه های مختلف ♡ ولی اکثرا از بانگو هستن ^^ هر پارت داستان جدا داره ؛)
hardships will be ended by you by Cottonocandy
Cottonocandy
  • WpView
    Reads 178,461
  • WpVote
    Votes 24,334
  • WpPart
    Parts 65
اسم : سختی ها توسط تو پایان می یابد ( اسم قبلی فیک : prisoner of world ) کاپل : ویکوک ، مینیون ، نامجین ، چانبک ، هوشیک ژانر : تخیلی ، روزمره، رمنس ، هیبرید ، امپرگ ، اسمات ، فلاف خلاصه : تهیونگ از هول شدن جونگکوک خنده ای کرد و جونگکوک رو سفت تر بغل کرد و بوی بدنشو نفس کشید بوی خوش گوشت و عطر هلویی کوک که داخل بینی اش پیچید باعث شد تا لبخندش پر رنگ تر بشه ...پس بانی کوچولوش براش گوشت درست کرده بود آخه تا وقتی خودش هست چه نیازی به گوشت درست کردن هست تهیونگ توی یه حرکت سریع جای خودشو جونگکوک رو عوض کرد و اینبار اون بود که روی جونگکوک قرار گرفته بود جونگکوک شوکه گفت +دا..داری...چی کار می کنی؟...بهتره بریم شاممون رو بخوریم...سرد می شه اره بهتره بریم دیگه تهیونگ نیشخندی زد و با شیطنت گفت _ولی من همین الان هم دارم شاممو می خورم و سرشو خم کرد و با دندون هاش آروم گونه ی جونگکوک رو گاز گرفت و بعد سرشو بلند کرد و همی کرد و لب هاشو زبون زد .جونگکوک هینی کشید و قهقهه تهیونگ بلند شد .
Just TAEKOOK by arti_taekook
arti_taekook
  • WpView
    Reads 46,702
  • WpVote
    Votes 5,315
  • WpPart
    Parts 17
یه بوک پر از تهکوک :) [ Covered by Hiva_rwy ᵕ̈​ ]
prison- زندان by storylinekm
storylinekm
  • WpView
    Reads 15,596
  • WpVote
    Votes 2,729
  • WpPart
    Parts 15
Prison کاپل: کوکوی یونمین- نامجین ژانر: جنایی & رمانتیک & روزمره & اسمات & ماجرایی & رمزالود & درام خلاصه: تهیونگ پسر جوانی که به خاطر مسائلی به زندان مرکزی سئول فرستاده میشه و اونجا با فرد مرموزی به اسم جِی کِی اشنا میشه کسی که پروندش توی زندان به صورت محرمانه نگهداری میشه و تنها چیزی که همه راجبش میدونن اینه که برای ۷۰ سال بهش حبس خورده.. راز ها و قوانین زندان شرایط زندگی رو برای تهیونگ سخت میکنن اما باید دید که عشق نوپایی که بین چهار دیواری زندانه میتونه روح های اون هارو ازاد کنه یا نه...
🍷The 100 million dollar prostitute 🍷{ Vkook Ver.} by PARIII_LAND
PARIII_LAND
  • WpView
    Reads 140,610
  • WpVote
    Votes 12,051
  • WpPart
    Parts 21
جنده ی کیم تهیونگ بودن....۵ کلمه...۱۸ حرف.....محض رضای فاک به این سادگیا نیست ...نیست اگه اون کیم لعنتی رئیس بزرگترین باند قاچاق اعضای بدن اوراسیا باشه.....نوچ نوچ این همش نبود....نه تا وقتی که مجبوری تا خرخره تو کثافت کاریاش فرو بری...فقط خفه شو...تو فقط جندشی کوک....ولی قراره جندش بمونی؟ 🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷 -نگاش کن...هنوز نگاهش رو ماست...فکر نمیکنی باید یه نمایش خوب بعد از مرگش نشونش بدیم؟ محال بود....سکس جلوی یه جنازه...جنازه غرق خون نفسشو بیرون داد +ار...اربا.. -زبونت باز شد؟....خوبه...برای جیغ زدن بهش نیاز داری دست ارباب داشت میرفت سمت پنتیش -بیا یه ذره متفاوتش کنیم...هوم؟ انگشتای ارباب به پنتی توری چنگ زد....یه تجاوز دیگه ولی این بار تو تخت نبودن...سالن اپرا...جای مقدسی بود که داشت کثیف میشد. یا مادرمقدس مارا بیامرز و ببخش. 🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷 -کسی رو هم کشتی؟ +فقط چندتا پلیس -ادم چی؟ +نه فقط پلیس 🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷 قبل از اینکه به خودم بیام اون سیگار لعنتی تنها یادگارم از تو شد...سیگار نم دارم...لبای زخمیم...لباسای فاحشه ها زیادی بهم میاد...اینجا موهای فاحشه ها رو نمیتراشن....موهام بلند شده...این شهر بدون نقاب قبولم نمیکنه. ژانر:اسمات/انگست/خشن/بی دی اس ام/هپی اند
👻 𝙏𝙤𝙪𝙘𝙝 𝙔𝙤𝙪𝙧 𝙎𝙘𝙚𝙣𝙩👻⇝𝗩𝗞 by StellaIsdreaming
StellaIsdreaming
  • WpView
    Reads 19,595
  • WpVote
    Votes 4,195
  • WpPart
    Parts 26
✄ 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄 ᰔ ✄ 𝘎𝘦𝘯𝘦𝘳: 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾 ୭ 𝖮𝗆𝖾𝗀𝖺𝗏𝖾𝗋𝗌𝖾 ୭ 𝖥𝗅𝗎𝖿𝖿 ୭ 𝖲𝗆𝗎𝗍 ᰔ ✄ 𝘈𝘶𝘵𝘩𝘰𝘳: 𝖲𝗍𝖾𝗅𝗅𝖺 ᰔ 👻خلاصه فیکشن: ↺تهیونگ پرستار آلفایی که در حال حاضر بزرگترین مشکلش همسایه رو مخشه!!! یه تتو آرتیست که تو تصوراتش همه کار برای اذیت کردنش انجام میده... جونگ کوک تتو آرتیستی که شاید از نظر دیگران و مخصوصا همسایه‌اش عوضی به نظر بیاد، اما اون فقط تلاش میکنه که خوشحال باشه و زندگی گذشته‌اش رو رها کنه... آلفا هایی که گیر هم افتادن بدون دونستن قوانین، قرارداد "متنفر بودن از هم" رو امضا کردن! روز های آپ ~ نامشخص.
Black Rose🥀 by Thek4Dib
Thek4Dib
  • WpView
    Reads 6,238
  • WpVote
    Votes 1,186
  • WpPart
    Parts 35
~رز مشکلی🥀~ ~فیک بلند~ ~ویکوک، نامجین~ ~درام، رمنس، تخیلی~ ~روز‌های آپ: سه‌شنبه‌ها~ نفس نفس میزد. خون قرمز‌رنگش مثل لباسی زننده بدن زخمی و کبودش رو پوشانده بود. اما طرف دیگه‌ی اون در لعنت شده جونگ‌کوکی ایستاده بود که با هر نفس دردناک تهیونگ حس میکرد بغض توی گلوش داره بزرگ‌تر میشه :《خب، تصمیمت چیه؟ میمونی و عذابش میدی یا میری و میذاری با آرامش زنده بمونه؟》 چشماش رو بست و قطره‌های اشک روی گونه‌هاش رها شد. :《مگه انتخاب دیگه ای هم برام گذاشتین؟ شنیده بودم برای عاشقی کردن باید فداکار باشی اما این...نامردیه》 پوزخندی روی لب های مرد نشست :《باید قبل از اینکه قلب احمقتو به یه عنصر ممنوعه میباختی فکرشو میکردی. ناتوان‌تر از اونی که بتونی نجاتش بدی؛ یه عنصر آب بی‌عرضه.》 چقدر شنیدن حقیقت در اون لحظه دردناک بود. چقدر سرنوشت ناجوان‌مردانه بازی میکرد :《باشه من دلش رو میشکنم و ترکش میکنم. نه بخاطر شما عوضی‌ها. برای اینکه از جونم برام عزیز تره و نمیخوام موجوداتی مثل شما حتی بهش نگاه کنین.》 و این جمله پوزخند مرد تو پررنگ تر کرد.
Blue Orchid_PersianTranslate{kookv} by Lin_world
Lin_world
  • WpView
    Reads 78,440
  • WpVote
    Votes 10,905
  • WpPart
    Parts 13
⚠️ Warning ⚠️ امگا زیر نگاه خیره آلفا که مثل طعمه ای بهش نگاه میکرد لرزید. اون نشسته روی تخت و پوشیده شده تو لباس حریر سفید رنگ دعوتی برای آلفا بود تا بدون توجه به هر مخالفتی تصاحبش کنه. آلفا غرشی کرد، امگا لرزید و با چشم های اشکی بهش چشم دوخت. "تو مال من متعلق به منی، مال منی برای درست کردن توله هام، مال منی تا از خود بیخودم کنی و تا آخرین نفست تصاحبت کنم!" *** "ازت خواستم اون چیزو بندازی...نخواستم؟!" آلفا غرشی کرد همونطور که به شکم برآمده امگایی که به شدت میلرزید و با قرار دادن دست هاش مقابل شکمش سعی در محافظت از توله به دنیا نیومدش داشت، اشاره کرد. کی فکرش رو میکرد عاشق ترین و مراقب ترین آلفا اینطور تغیر کنه و دستور انداختن بچه های خودش رو بده؟! *** آلفا با صدای خشن و آزرده ای به حرف اومد: "پشیمونم که چرا قبلا و درست همون زمان نکشتمت! اینطوری خیلی بهتر بود!" امگا همونطور که نگاه تیزی بهش انداخت فریاد زد: "حرفامو خوب گوش کن آلفا، اگه از این در رفتی بیرون، دیگه هیچ وقت حق نداری برگردی!" ────────── 𝐍𝐚𝐦𝐞 : ارکیده آبی 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : KookV, namjin, sope 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 : Omegaverse, werewolf, Mpreg, force Writer: @rabisword02 Translators: @lin_world & @Twilisha @MprJiny
Sweet Sense | حِسِ شیرین by callmeParvaz
callmeParvaz
  • WpView
    Reads 469,151
  • WpVote
    Votes 65,407
  • WpPart
    Parts 39
A Hybrid Story (Kookv) خواندن این فیکشن عواقبی نظیر بالا آوردن رنگین کمان و اکلیل و دچار شدن به مرض قند را به دنبال دارد. از این رو، از خوانندگان عزیز خواهشمندیم تمامی عواقب کار خود را به عهده بگیرند. لطفا با 'منطق' وارد نشوید. متشکرم. ---------------------------------- ◾ (در حال آپ) تایم آپ: نامشخص کاپل اصلی: کوکوی ساید کاپل: یونمین/نامجین ژانر: فانتزی، فلاف، کمدی، زندگی روزانه، +18❌