vaniaasghari's Reading List
Истории 9
LACK OF IDENTITY [Z.M] [Completed] на anaw_73788
LACK OF IDENTITY [Z.M] [Completed]
anaw_73788
  • ЧИТАТЕЛЕЙ 40,786
  • Всего голосов 7,437
  • Части 25
با دست های لرزان به بازو هایت چنگ بزن و خودت را در اغوش بگیر. به صدای غم انگیز موسیقی مورد علاقت گوش بده و ارام اشک بریز. در این دنیای خاکستری تنها بنفش کبود تو ترکت کرده و حالا رنگی در بین هاله های تیره وجود ندارد. ناخن هایت را در پوستت فرو کن تا حداقل رنگ سرخ خون، دنیایت را از یکنواختی دربیاورد. نوشیدنیه سرد و تگریت را بنوش رو از درصد الکلش لذت ببر. کمی دود و بعد قرص ارامش بخش و ارامش... به همین سادگی.
ещё +11
It's not what you think ||•ZIAM MAYNE•|| на sogiwxx
It's not what you think ||•ZIAM MAYNE•||
sogiwxx
  • ЧИТАТЕЛЕЙ 178,130
  • Всего голосов 19,507
  • Части 59
_ما دونفر هستيم كه با هم تاب بازي ميكنن، اون بالا ميره و من پايين، اون پايين مياد و من بالا ميرم، هيچ وقت نميتونيم همزمان حركت كنيم .
I'm Not Yours {ziam} на Heyfaezh
I'm Not Yours {ziam}
Heyfaezh
  • ЧИТАТЕЛЕЙ 213,609
  • Всего голосов 28,809
  • Части 44
Highest ranking : #2 in Fanfiction _تو متعلق به منی +اشتباه میکنی . من متعلق به تو نیستم . من متعلق به هیچکس نیستم !
If на kimissleo
If
kimissleo
  • ЧИТАТЕЛЕЙ 47,436
  • Всего голосов 8,191
  • Части 38
Wish I was Zayn just only to have you... کاش فقط زین بودم تا میتونستم تو رو داشته باشم.... [completed]
NOBODY [Z.M] [L.S] [Completed] на anaw_73788
NOBODY [Z.M] [L.S] [Completed]
anaw_73788
  • ЧИТАТЕЛЕЙ 210,778
  • Всего голосов 32,135
  • Части 64
به کثیف ترین مقدس،یعنی عشق...قسم میخورم که دوستش دارم. اندازه ی تمام قطرات اشکی که مسبب رها شدنش بود،دوستش دارم. اندازه ی تمام ترک های روی قلبم دوستش دارم. اندازه ی تمام التماس هایی که برای دوست داشته شدن به خرج دادم؛ دوستش دارم. نه مرد...منو سرزنش نکن،این دست من نیست. تا به خودم اومدم دیدم که تنها کسی که دوستم داره هیچکسه... پس منم عاشق هیچکسم شدم.
ещё +9
Fool For You [Z.M] на qhzzzl
Fool For You [Z.M]
qhzzzl
  • ЧИТАТЕЛЕЙ 50,350
  • Всего голосов 7,845
  • Части 33
فصل دوم " ps , I love you " يك روز مي آيي كه من ديگر دچارت نيستم .. [ با حرص سرش فریاد زدم و گفتم: مگه دوسش نداشتی؟ پس چرا نجنگیدی؟ پس چرا دوست داشتنت اینقدر زود تموم شد؟ با صدایی که غم ازش میبارید گفت: دوست داشتن تموم نمیشه فقط از یجایی به بعد دیگه زیاد نمیشه، خودش نذاشت زیاد بشه، خودش نخواست، میفهمی؟!:) نمیفهمیدم، نمیتونستم نَجَنگیدن رو بفهمم، نمیتونستم و به تمومِ دوست داشتن هایی فکر کردم که در لحظه ی ابرازشون متوقف شدن، به تموم دوست داشتن هایی که بدونِ ذَره ای جنگیدن نیمه ی راه موندنو بال و پر نگرفتن، که اگه میگرفتن تهِ تهِش اونقدر قشنگ بودن که رنگِ عشق دنیارو پٌر کنه و آدمای بلاتکلیفِ نیمه ی راه مونده رو از انتظار نجات بده... از جام بلند شدم و رفتم سمتِ پنجره: خودش نخواست؟ تو چه میدونی از خوشحالیاش وقتی فهمید دوسش داری؟ تو چه میدونی از بدحالیاش که تا یه نه ازش شنیدی، رفتی و تموم!! دوست داشتن واسه آدمایی مثلِ تو شبیهِ تیر تو تاریکیه، که پرت میشه و مهم نیست به هدف بخوره یا نخوره ... متأسفم که نجنگیدی و از دستش دادی، متأسفم که اون با کسی ازدواج کرد که دوسش نداشت اما مثلِ تو ترسو نبود!! #نازنین_عابدین_پور ]
ps, I love You |Z.M| • |L.S| на qhzzzl
ps, I love You |Z.M| • |L.S|
qhzzzl
  • ЧИТАТЕЛЕЙ 128,472
  • Всего голосов 18,295
  • Части 61
Highest Ranking : #1 in zayn malik #1 in liam payne #2 in romance پایم را روی مین گذاشته‌ام! اگر تِکان بخورم مرده‌ام... باید همینجا که هستم بمانم تا آخر دُنیا دُرست وضعیت ِسرباز جنگی را دارم، کنار تو و زیبایی‌ات... 👈🏻 لیام پین عاشق دو تا گوی خورشیدی بی احساسه‌‌.. چشم هایی که قراره زندگیش رو نابود کنن :) #liamTop #HarryTop
sour apple [Z.M] на kimissleo
sour apple [Z.M]
kimissleo
  • ЧИТАТЕЛЕЙ 151,029
  • Всего голосов 23,728
  • Части 129
[Complete] صداش پیچید که گفت: من حتی صدای نفساتو میشناسم چرا این موقع از شب بیداری بیب؟ خواب بد؟ جواب ندادم فقط دستمو محکم جلوی دهنم گرفتم و تا صدای هق هقم بلند نشه لیام دوباره گفت : تو جات توی بغل منه منم بدون تو خوابم نمیبره.... عزیزم برگرد... هرجایی که هستی خونه ی تو نیست.... برگرد خونه ت میشنوی زینی؟ من دوستت دارم... بی وقفه دوستت دارم.... برگرد بیبی.... دیگه نتونستم ادامه بدم و تماس رو قطع کردم و بلافاصله گوشی رو خاموش کردم.... https://telegram.me/dar2delbot?start=send_175PA4J
Force And Hate(L.S/BDSM) на nitara70
Force And Hate(L.S/BDSM)
nitara70
  • ЧИТАТЕЛЕЙ 673,789
  • Всего голосов 53,127
  • Части 87
هری لبای خشکش رو از هم باز کرد ولی صدایی ازشون خارج نشد.لویی گفت من یه قرارداد نوشتم تو اونو امضا میکنی و بعد منم اجازه میدم بهت غذا بدن و بعدشم میتونی بخوابی.نظرت چیه فرفری؟ هری دندوناش رو از خشم روی هم فشار داد.