fan fiction's and ...
119 stories
The Broken Mafia & His wounded angel (translate)    by nikolasrothschild666
nikolasrothschild666
  • WpView
    Reads 423
  • WpVote
    Votes 97
  • WpPart
    Parts 2
ارباب مافیا وانگ ییبو نگاهی به حیوان خونگی اش انداخت و گفت : -یکم خوراکی میخوای پِرسی؟ حیوون خونگی ارباب مافیا غرش بلندی کرد و اونم فهمید که حیوون خونگیش چی میگه ، به سردی سرش رو تکون داد . هر سه نفر اونها روی زانو هاشون سریع زانو زدند و شروع کردند به گریه کردن و التماس کردن برای رحم و بخشیده شدن . - ارباب خواهش میکنم یکم رحم داشته باشید ... -ارباب... لطفا ... التماس میکنیم -ارباب لطفا رحم داشته باشید... ما رو ول کنید لطفا .... هر سه ی اون ها شروع کردند به خم کردن سر هاشون نزدیک به زمین . ارباب مافیا وانگ ییبو برای لحظه ای ساکت شد . به سردی گفت : -به جز کسی که اون حرف رو زده همه میتونند برند . مرد اول در حالی که سریع از روی زمین بلند شد گفت -ممنون ... ممنونم ارباب مرد دوم هم بلند شد و گفت -خیلی ممنونم ارباب مرد سوم داد زد و سعی کرد اونها رو نگه داره -نه ... نه ... من رو اینجا ول نکین ... این کارو نکنین ولی اون دوتا مرد بدون گوش کردن به حرف های اون مرد از اونجا خیلی سریع فرار کردند . حالا فقط اون مرد روبه روی اباب مافیا بود .شروع کرد به بلند گریه کردن و التماس بیشتر . -ارباب ... من متاسفم ... لطفا من رو ببخشین... ارباب دوباره فریاد زد -ارباب ، التماستون میکنم ... لطفا
The Tattoo on my Heart by TaeMyGawd
TaeMyGawd
  • WpView
    Reads 1,072,086
  • WpVote
    Votes 48,395
  • WpPart
    Parts 56
Taehyung became blind in an accident that killed his father and Jungkook's father. Jungkook is a tattoo artist who has completely closed himself off from the world. Will Taehyung succeed in unraveling Jungkook? "Hyung, I'm scared" Taehyung said. "Why are you scared? I am the one getting the tattoo. Not you" Namjoon laughed.
-walk in Paris- by aidavlove123456
aidavlove123456
  • WpView
    Reads 17,943
  • WpVote
    Votes 1,304
  • WpPart
    Parts 27
+به نظرت بعد ها راجبمون توی کتاب های تاریخ میگن؟ -عشق همیشه دفن میشه -------- ژانر:اسمات🔞 عاشقانه روزمره کاپل:ویکوک سپ نامجین (فصل اول)
To Live |kookv| by land_of_kookv
land_of_kookv
  • WpView
    Reads 235,265
  • WpVote
    Votes 27,550
  • WpPart
    Parts 25
~ تهیونگ و جونگکوک تنها سکس پارتنر همن اما جونگکوک اهمیت زیادی برای این رابطه قائل نیست چی میشه اگه یه رازی این بین وجود داشته باشه؟! کاپل اصلی : کوکوی کاپل فرعی : سپ نامجین ژانر : انگست ، رومنس ، فیک چت ، اندکی اسمات
Devil wears prada || VKook by Nyctowx
Nyctowx
  • WpView
    Reads 163,295
  • WpVote
    Votes 29,472
  • WpPart
    Parts 31
[ شیطان پرادا میپوشد. ] پایان یافته ژانر : رمنس/ انگست / فانتزی / سوپرنچرال / اکشن / حاوی اسمات کاپل : اصلی ؛ تهکوک - فرعی ؛ یونمین "این چرخه‌ی تکراری تا ابد ادامه داره و درمان عشق نافرجامی که هر روز و هر روز بهت یادآوری میشه، دست نیافتنیه! برای همینه که عشق برای ما درست نیست، ما نمیمیریم تهیونگ؛ هزار سال من رو حبس کن و من هزار سال و یک روز دیگه میام و میبوسمت. پس اگه میخوای قیدم رو بزنی باید من رو بکشی." - عشق بین یک شیطانِ پرادا پوش و رییس مافیا بی‌نهایت غیرقابل‌باوره؛ ولی اتفاق افتاده... یا شاید این هم یک بازی دیگه بود؟
Alpha and omega by melika_suga
melika_suga
  • WpView
    Reads 62,688
  • WpVote
    Votes 6,030
  • WpPart
    Parts 10
جونگ کوک و تهیونگ دوستای خیلی صمیمی از دوران کودکی بودن و هستن تهیونگ به آلفای قدرتمند با چشمای آبی آسمانی هستش و از زندگیش راضیه و میخواد هرچه سریعتر امگاش رو پیدا کنه ولی از اون طرف جونگ کوک امگا ضعیفی که به خاطر اینکه امگا هستش مادرش ترکش کرد و پدرش هم کتکش میزنه برای همین شناسنامه خود را به جای امگا به بتا تغییر داد . چه اتفاقی میفته که تهیونگ متوجه امگا ضعیف و ترسیدش میشه ؟ ❌❌❌متوقف شده❌❌❌
Lips on your skin|Kookv by nasi_lynx
nasi_lynx
  • WpView
    Reads 451,073
  • WpVote
    Votes 49,220
  • WpPart
    Parts 33
[] Completed [] •• - " من مجانی برات مسابقه نمیدم کیم تهیونگ! باید در ازای بدهکاریای تو به اون هیوک عوضی یه چیزی هم نصیب خودم بشه ، درست نمیگم؟!" - "من...من چیزی ندارم که بهت بدم جانگکوک..." - " اشتباه نکن! تو خودتو داری! " •• Kookv 🔞 •• - " میخوای بگی که همه عمرت رو توی یه گاراژ گذرونده بودی؟! " - " یونگی هیونگ...حالا ازم متنفر شدی؟! " - " متنفر؟! اونم بخاطر اینکه بابای روانیت کل زندگیت تو رو زندانی کرده بود؟! تو یه احمقی جیمینا! " •• Yoonmin 🔞 ~ تایپ فن‌فیک : INTP •° این فیک خودمه و به هیچ عنوان حق ندارید جای دیگه بذاریدش! °•
lovely life  by Mhd_wangxin
Mhd_wangxin
  • WpView
    Reads 12,953
  • WpVote
    Votes 1,993
  • WpPart
    Parts 14
وقتی که رهبر قبیله یونمنگ جیانگ از استاد بزرگ قوم گوسو لان ، لان چیرن ، میخواد که دوباره به پسراش آموزش بده ، وی ووشیان چجوری میتونه امگا بودنش رو پنهان کنه ؟ موفق میشه که بتونه امگا بودنش رو در قبیله ی گوسولان ، قبیله ای که معتقد به آزاد گذاشتن فورمون های طبیعی هر دسته هستن ، مخفی نگه داره؟ برشی از داستان : _ فردا بعده اموزشون آماده باشید که تنبیه تون رو انجام بدین _ رابطه داشتن دو تا الفا توی مقر ابر ممنوعه مهم ترین قانون در گوسولان + دقیقا به چه دلیل مزخرفی فکر کردی من و برادرم با هم تو رابطه ایم؟ _ از اونجایی که دوتا برادررر هم رو نمیبوسن Wangxian Xicheng omegavers
🔱devil's mistress🔱 by bbh_yeoll
bbh_yeoll
  • WpView
    Reads 40,276
  • WpVote
    Votes 10,099
  • WpPart
    Parts 36
🔱🔥معشوقه شیطان🔥🔱 ❌بعد از اینکه خدا برای تنبیه لوسیفر نصفی از روحشو گرفت و به تن آدمیزاد داد لوسیفر از پادشاهی تمام جهنم پس زده شد و تمام وقتشو صرف پیدا کردن ادمیزادی کرد که نصف روحشو به مالکیت گرفته بود و همه اینها یه دلیل داشت تا اینکه بتونه تمام جهنمو زیره دسته خودش برگردونه❌ حالا لوسیفری که بعد از چن بیلیون سال خسته از پیدا کردن اون آدم وقتشو صرف دیدن با حسرت دنیای آدما میکنه و کلمه ای که درکی ازش نداشت و بارها و بارها از طریق قدرت خاص خودش میشنوه🤷‍♀️ کلمه ای که زئوس برای تنبیه آدما اونو به دو نیم تقسیم کرد نیمی در قلب دیگری و نیمی در نیمه گمشده... و اما لوسیفر خسته از نگاه کردن پرونده اعمال آدما و پیدا کردن نیمه روحش پاهاشو رو پاهاش میندازه و خسته تر از همیشه تصمیم میگیره چیزیو تجربه کنه تا حداقل کارکنای جهنم برچسب احمق بودن و بی تجربگی رو روش نزنن و شرطی میزاره تا معشوقه خودشو هر چه سریعتر و با شرایط خودش جور کنه🔥⭕ و حالا زمین...🌍 اگر یه شیطان داشته باشه و روح لوسیفره بیچاره بیکار روی زمین نمونه قطعا اسمش یه حروف سه حرفیه که تمام زمین از دستش کفرین 🔥B. B. H🔥
🍷Vampire by jiho85
jiho85
  • WpView
    Reads 88,052
  • WpVote
    Votes 8,990
  • WpPart
    Parts 36
🍷 فن فیک خون اشام🍷 🕯اسم داستان:Vampire 🕯ژانرها: رمنس/تخیلی/اسمات/فانتزی/ 🕯رده سنی:+۱۸ 🕯️ وضعیت آپ: نامعلوم 🕯نویسنده: جیهو 🕯کاپل ها: تهکوک/سپ/ نامجین 🕯خلاصه داستان:کیم تهیونگ جزو خون آشام برتر سیاه بود، و برای افکار متفاوتی که داشت سال ها از خانوادش دور بود. یک روز که برای خون خوردن به بیرون رفته بود سبدی که بچه ی کوچکی داخل قرار داشت رو پیدا کرد،برای اولین بار لبخند زد و تصمیم گرفت اون بچه رو بزرگ کنه اما چی میشه که کیم تهیونگ روزی عاشق فرزند خوندش جئون جونگکوک بشه ؟!تنها کسی که تونسته افکار متفاوتش رو درک کنه و بهش عشق بورز؟! #Vampire🥇🏆✨ #jimin🥇🏆✨ #گی🥇🏆✨ #jin🥇🏆✨