- 𝖿𝖺𝗏𝗈𝗋𝗂𝗍𝖾
6 stories
Oneshot Stories- by gloris_army
gloris_army
  • WpView
    Reads 888
  • WpVote
    Votes 115
  • WpPart
    Parts 4
یه چند تا سری وانشات سد اند و اگر شد هپی اند . 𝙲𝚘𝚞𝚙𝚕𝚎: kookMin 𝙶𝚎𝚗𝚛𝚎: Romance, 𝙱𝚢: gloris
⌞ 𝙏𝙖𝙣𝙜𝙚𝙧𝙞𝙣𝙚 𝙁𝙖𝙞𝙧𝙮 ⌝ by ovismoon
ovismoon
  • WpView
    Reads 4,994
  • WpVote
    Votes 1,070
  • WpPart
    Parts 15
بوی نم بارون و عطر نارنگی، تند تر تپیدن قلبم و بال شکسته اون موجود کوچک، تنها چیزی که هیچوقت از یادم نمیره. --- 🔸داستان و ادیت متعلق به من نیست و من تنها کار ترجمه رو به انجام می رسونم. این داستان متعلق به Affordance_ARMY@ هست و می تونید کار های ایشون رو داخل توییتر دنبال کنید! ^^🔸
Silent words [Vkook Oneshot] by Bts_fics_Ir
Bts_fics_Ir
  • WpView
    Reads 3,430
  • WpVote
    Votes 467
  • WpPart
    Parts 2
💙کلمات خاموش💙 -ورژن ویکوک- از همون موقعی که رویای پرواز داشت باید میفهمیدم باید حدس میزدم که سقوط...از پرپر زدن نشئات میگیره بال هاش رو گرفتم و گذاشتم بپره پروازش رو نه!...اما سقوطش رو دیدم کلمات میتونن قاتل باشن مخصوصا وقتی گفته نشن به اندازه ی دو ضربان قلب، یعنی کمتر از یک ثانیه زمان لازم بود تا اونو نجات بدم فقط با گفتن دو کلمه دو کلمه که هرگز نگفتم • ~ • ~ • ~ • ژانر: رمنس، انگست • کاپل: ویکوک • نویسنده: @Sheix_12 • تاریخ شروع: 13 آپریل 2020
Suicide Notes by kindakaa
kindakaa
  • WpView
    Reads 264,674
  • WpVote
    Votes 37,195
  • WpPart
    Parts 37
مجموعه اى از يادداشت هاى خودكشى.
Van Gogh was his god! • [Completed] by amaraaa_7
amaraaa_7
  • WpView
    Reads 94,720
  • WpVote
    Votes 15,683
  • WpPart
    Parts 45
•Name: Van Gogh was his god! •Couple: Vkook •Sub couple: Hopemin •Writer: Amara •Genre: Romance, Angst, smut •Channel: @papacita01 ~•Teaser: _چرا هیچ وقت از ته دلت نمیخندی؟ از اون لبخند‌هایی که به چشمات میرسن و برق خوشحالی رو توشون روشن میکنن! سرش رو تکون داد و از پنجره به زمستونی که سفره‌ی سفیدی و غم‌هاش رو روی سر شهر پهن کرده بود، خیره شد: _من تفاله‌های باقی مونده از تنهایی‌های یک نقاش دیوانه‌م... حاصل مرگ بی‌رحمانه‌ش توی تنهایی... چطور میتونم بخندم یا اشک بریزم وقتی فراموش کردم که چطوری باید زندگی کنم؟ من همه چیز رو فراموش کردم، دوست داشتن رو، فکر کردن، نقاشی کردن و حتی فریاد زدن... خیلی وقته مردم... مرده‌ها که لبخند نمیزنن!
City Of Dead [Vkook AU] by Vantegod_
Vantegod_
  • WpView
    Reads 161,664
  • WpVote
    Votes 26,242
  • WpPart
    Parts 13
"اون نيمه تاريكمو ديد و بهم گفت سياه رنگ مورد علاقشه"