Vkook2
150 stories
City Of Dead [Vkook AU] by Vantegod_
Vantegod_
  • WpView
    Reads 161,220
  • WpVote
    Votes 26,217
  • WpPart
    Parts 13
"اون نيمه تاريكمو ديد و بهم گفت سياه رنگ مورد علاقشه"
𝙎𝙐𝙆𝙄 || 𝘝𝘬𝘰𝘰𝘬 by GryEdviL
GryEdviL
  • WpView
    Reads 49,923
  • WpVote
    Votes 9,684
  • WpPart
    Parts 37
"زن بودن" یک نقش نبود بلکه یک زندگی بود و جونگ کوک انگار این زندگی رو یاد گرفته بود! نویسنده : RÊVE نوع داستان : کوتاه
🍷 Dancing In The Dark_VKOOK 🍷 by Sonya_vkooker
Sonya_vkooker
  • WpView
    Reads 380,178
  • WpVote
    Votes 59,415
  • WpPart
    Parts 49
جونگ کوک حتی تصورش هم نمی‌کرد زندگیش اینجوری بشه🍷✨ *** Couple:Vkook-Sope-Hopemin genre: Romance- Supernatural - Smut-Vampire
TENSION🍷(vkook) by seta8603
seta8603
  • WpView
    Reads 233,421
  • WpVote
    Votes 20,600
  • WpPart
    Parts 39
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end ❗️ Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst، drama Couple: vkook ،....... Setayesh* ❗️این اولین تجربه داستان نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
•‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌࿇ KING ࿇•‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ by MPR_FIC
MPR_FIC
  • WpView
    Reads 5,880
  • WpVote
    Votes 350
  • WpPart
    Parts 14
•࿇BTS VER࿇• _"میدونم تو کی هستی...میخوای باهام چیکار کنی تو اتاقت؟" بدن بی جونش فقط کمی تونست خودش رو نگه داره و بعد از شاید فقط پنج ثانیه،به سمت زمین سنگی زیر پاهاشون سقوط کرد...اما فرمانده که میدونست دیر یا زود این اتفاق میفته،خیلی زود گرفتش و از روی زمین بلندش کرد... به سمت در و اتاق خود‌ش راه افتاد و رد نگاه وحشیش رو روی لب هاش نگه داشت.در حالی که احساس میکرد داره کنترل اعصابش رو از دست میده،با پوزخندی کثیف و طعنه آمیز جواب سؤالش رو داد: _"از چیزایی که درمورد من شنیدی و میدونی نترس...زنده نگه داشتن آدما رو هم بلدم..." ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌࿇══════ ⋯ ══════► •࿇ | Main Cᴏᴜᴘʟᴇs : VKook - YoonMin - NamJin - Krisho •࿇ | Sᴜʙ Cᴏᴜᴘʟᴇs : #Hyunlix - Unknown •࿇ | Gᴇɴʀᴇ : Rᴇɴᴀɪssᴀɴᴄᴇ ʜɪsᴛᴏʀɪᴄᴀʟ ғᴀɴᴛᴀsʏ - Sᴍᴜᴛ - Aᴅᴠᴇɴᴛᴜʀᴇ - Hᴀʀᴅ - NC-17 - Rᴏᴍᴀɴᴄᴇ ﹣ Aɴɢsᴛ •࿇ | Nᴏᴠᴇʟɪsᴛ : LuCifer_Mpr | ࿇• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌࿇══════ ⋯ ══════► _ سن و تایپ MBTI کرکتر های فیکشن در زمال حال داستان : • پادشاه - کریس : 33 • ENTJ • • پادشاه - نامجون : 30 • ESTJ • • شاهزاده - سوهو : 19 • INTP • • شاهزاده - جیمین : 18 • INFJ • • فرمانده - شوگا : 30 • INTP-T • • شوالیه - وی : 29 • ESTP • • شوالیه - کوکی : 20 • ISTJ • • شوالیه - هیونجین : 27 • ENFJ • • جاسوس - جین : 25 • INTJ • • جاسوس - فلیکس : 26 •
My Devil (Vkook) by Neginstare
Neginstare
  • WpView
    Reads 29,675
  • WpVote
    Votes 2,951
  • WpPart
    Parts 60
خلاصه :جونگکوک پسری که دارای اختلال اسکزویید هست که به خاطرش نمیتونه به کسی اعتماد کنه و تنهایی رو ترجیح میده، چون اگر وارد رابطه با کسی بشه اون رابطه رو به شدت روش تاثیر میزاره اما یک روز که پسر خالش رو در حال گریه کردن میبینه جویای حالش میشه، و متوجه میشه که جیمین عاشق مردی بنام تهیونگ که وان نایت های معروفی داره شده پس به اسرار پسر خالش تصمیم میگیره واسطه بین اونها بشه تا اون هارو بهم برسونه. اما تهیونگی،که از اول قصد ازدواج با دختر عمش رو داره، چی میشه اگر جونگکوک چشمش رو بگیره و بخواد تا قبل از ازدواجش با پسرک سرگرم بشه؟ ******************************************** هشدار این فیک دارای اسمات میباشد کاپل اصلی: vkook کاپل های فرعی :yoonmin ،namjin ژانر:slice of life، romanc ،smut، Happy end آپ: پنجشنبه و جمعه ها
𝐥𝐨𝐯𝐞𝐝 |جڱرڴۉشۂ(𝐯𝐤𝐨𝐨𝐤) by SUNSET_Vk
SUNSET_Vk
  • WpView
    Reads 52,560
  • WpVote
    Votes 5,367
  • WpPart
    Parts 23
_اگه دیدی این‌طور اینجا افتادم چیکار می‌کنی؟ با چهره متمرکزی دوباره آدامسش رو جوید و نگاهش کرد؛ به معنی اینکه یادش نمیاد سرش رو به طرفین تکون داد مرد بزرگتر دو دستش رو که رویِ سینش قرار گرفته بودن به آرومی بوسید _میری پایین به؟ +میرم پایین به جیمینی خبر میدم! دستی به کمر و لگن پسر که روی شکمش قرار داشت کشید _آفرین جگرگوشه من ____________________ اهمیتی نداشت کجا و کی؛ اون از پسرش محافظت می‌کرد،باید ازش مراقبت می‌کرد حتی اگه دیگه فرصتی برای موندن نداشت! ____________________ ~🅅𝒌𝒐𝒐𝒌_🅈𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏_🄽𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 ~🅁𝒐𝒎𝒂𝒏𝒕𝒊𝒄_🄰𝒏𝒈𝒆𝒔𝒕_🄳𝒂𝒊𝒍𝒚 𝒍𝒊𝒇𝒆_🅂𝒐𝒇𝒕_ 🄿𝒔𝒚𝒄𝒉𝒐𝒍𝒐𝒈𝒚_(🅂𝒎𝒖𝒕 𝒂 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆) •🅆𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓:🅂𝒖𝒏𝒔𝒆𝒕 "شروع 1402/11/24" "پایان 1403/08/18" *توجه؛ فیک به‌زودی تحت ویراستاری قرار خواهد گرفت*
Solivagant by Saaba9407
Saaba9407
  • WpView
    Reads 117,279
  • WpVote
    Votes 17,364
  • WpPart
    Parts 59
تهیونگ‌برادر ناتنی نامجونه با این که از یک خون نیستن اما عمیقا بهم نزدیکن جونگکوک پسرک دوس داشتنی پدرش یعنی کیم‌نامجونه و چی می شه اگه تویه مسافرت تفریحی بزرگ خانواده کیم به قتل برسن؟ و تنها چیزی که برای کیم‌تهیونگ سرما خورده ای که به مسافرت نرفته باقی مونده ثروت بزرگ و یادگار برادرش جونگکوک کوچولوی هفت سالس که دیگه نمی تونه روی پاهای کوچولو و قشنگش بدو و مجبوره روی ویلچر بشینه در حالی که تهیونگ خودش فقط شونزده سال سن داره چندین سال گذشته و حالا کیم‌تهیونگ شونزده ساله بیست و شش سالشه و جونگکوک کوچولوش هفده ساله شده تهیونگ قدرتمنده و باهوشش تونسته ثروت خانوادگیشو حفظ کنه و حتی بیشترش هم بکنه اما هرگز‌موفق نمی شه جونگکوک رو ترقیب به دنبال کردن مراحل درمان بکنه چی می شه اگه تهیونگ‌بفهمه برادر زاده برادر ناتنیش و تنها الماس باقی مونده براش به اون احساساتی داره و از ترسش اون هارو پنهان می کنه؟ چی می شه اگه جونگکوک از شدت علاقه به عموی غیر همخونش مریض بشه و بعد از کلی پزشک فقط یک راه درمان‌باشه؟ کیم تهیونگ
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) by RAHILRad2
RAHILRad2
  • WpView
    Reads 1,469,594
  • WpVote
    Votes 66,366
  • WpPart
    Parts 56
_اسـلـحـه_ نویسنده: راحیل کاپل: ویکوک ژانر: جنایی، دارک، اکشن، انگست، ماجراجویی، اسمات، رمنس خلاصه: فرمانده تهیونگ، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام قتل دوست‌پسرش تراشه ای رو می سازه که عاقبت همه‌اشون رو نامعلوم میکنه و جئون‌ جونگ‌ کوکی که ادعا میکنه فقط یک کافه‌داره و دوست دبیرستان تهیونگه وارد زندگیش میشه اما آیا واقعا جونگ‌کوک همونیه که نشون میده یا چیزهای دیگه ای توی فکرش داره؟