Saaba9407
- Reads 117,279
- Votes 17,364
- Parts 59
تهیونگبرادر ناتنی نامجونه با این که از یک خون نیستن اما عمیقا بهم نزدیکن
جونگکوک پسرک دوس داشتنی پدرش یعنی کیمنامجونه و چی می شه اگه تویه مسافرت تفریحی بزرگ
خانواده کیم به قتل برسن؟
و تنها چیزی که برای کیمتهیونگ سرما خورده ای که به مسافرت نرفته باقی مونده
ثروت بزرگ و یادگار برادرش جونگکوک کوچولوی هفت سالس که دیگه نمی تونه روی پاهای کوچولو و قشنگش بدو و مجبوره روی ویلچر بشینه در حالی که تهیونگ خودش فقط شونزده سال سن داره
چندین سال گذشته و حالا کیمتهیونگ شونزده ساله بیست و شش سالشه و جونگکوک کوچولوش هفده ساله شده
تهیونگ قدرتمنده و باهوشش تونسته ثروت خانوادگیشو حفظ کنه و حتی بیشترش هم بکنه اما هرگزموفق نمی شه جونگکوک رو ترقیب به دنبال کردن مراحل درمان بکنه
چی می شه اگه تهیونگبفهمه برادر زاده برادر ناتنیش و تنها الماس باقی مونده براش
به اون احساساتی داره و از ترسش اون هارو پنهان می کنه؟
چی می شه اگه جونگکوک از شدت علاقه به عموی غیر همخونش مریض بشه و بعد از کلی پزشک
فقط یک راه درمانباشه؟
کیم تهیونگ