My sweetheartss
41 stories
ミ🌠Till I Reach Your Star 🌠ミ(Book #𝟸 ᴏғ sᴛᴀʀ sᴇʀɪᴇs🌟) by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 284,224
  • WpVote
    Votes 62,594
  • WpPart
    Parts 33
🌠نام فیکشن: Till I reach Your star 🌠کاپل : چانبک 🌠ژانر: رمنس.فلاف. زندگی روزمره 🌠محدودیت سنی : NC 18+ 🌠نویسنده : Silver Bunny 🌸🌿🐰 بکهیون تنها چیزی بود که چانیول رو به این زندگی وابسته میکرد. یه پسر پونزده ساله یتیم مگه چی میتونست داشته باشه؟ تمام مسیرهای زندگیش به پسر کوچولوی شیش ساله ای ختم میشدن که از گردنش اویزون میشد و با اون لحن شیرین و معصومش هیونگ صداش میکرد...اما زندگی هیچوقت بویی از دلرحمی نبرده... یه روز توی زمستون چانیول بکهیونش رو از دست داد و یهو یه دنیا بینشون فاصله افتاد... یعنی بکهیونی که از روزهای بچگیش فقط یه خاطره دور یادشه میتونه این فاصله ها رو از میون برداره؟ 🌠"منتظرم بمون... تا وقتی که راهم رو برای برگشت بهت پیدا کنم. تا ستاره هامون دیگه هیچوقت دلتنگ هم نشن. فقط یه کوچولو منتظر بمون تا وقتی که به ستاره ات برسم... " 🌠
•• Supreme ••  by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 523,014
  • WpVote
    Votes 132,870
  • WpPart
    Parts 92
آلفاها همیشه نژاد برتر بودن. این یه اصل بود. همه این رو می‌دونستن. اما اگه این جایگاه همیشگی توسط یه نژاد دیگه تکون بخوره دنیا چه شکلی میشه؟ ♟ • فیکشن : #Supreme ♟ • کاپل‌ها : چانبک.ویکوک.کایسو ♟ • ژانر: امگاورس. درام. رمنس ♟ • محدودیت سنی : 🔞 ♟ • نویسنده : @SilverBunny 🐰
Outlaw by CynthiaPaul2002
CynthiaPaul2002
  • WpView
    Reads 53,100
  • WpVote
    Votes 10,120
  • WpPart
    Parts 20
بکهیون گیتاریست اصلی یه بند راک و چانیول دانشجوی دکتری زبان فرانسه، درست وسط دل شهر عشاق همو جوری که نباید ملاقات میکنن. قصه‌ی ماجراجویی های دو نقاب‌دار قهار تو کوچه پس کوچه‌های شهر رو، خود پاریس از همون اول براتون تعریف میکنه... 𖤐⃟🎸Fɪᴄ: 𝙊𝙪𝙩𝙡𝙖𝙬 𖤐⃟🎸Cᴏᴜᴘʟᴇ: 𝘾𝙝𝙖𝙣𝘽𝙖𝙚𝙠 𖤐⃟🎸Gᴇɴʀᴇ: 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚, 𝙁𝙡𝙪𝙛𝙛, 𝘾𝙤𝙢𝙚𝙙𝙮, 𝙉𝙘18 این دفعه مهمون یه داستان به شیرینی قند هستید!
The Type [ Completed ] by RahaAisha
RahaAisha
  • WpView
    Reads 222,467
  • WpVote
    Votes 42,987
  • WpPart
    Parts 68
دو نفر که آشنا شدنشون یه حادثه، عاشق شدنشون یه اتفاق و جدا شدنشون یه فاجعه بود. دونفری که کنار هم بهترین، شادترین و جذاب‌ترین کاپل رو تشکیل میدادن و به دور از هم پر از نقص بودن. دو نفر که سال‌ها پیش مسیرشون رو از هم جدا کردن. یکی برای تحصیل به آمریکا میره و روز به روز پیشرفت میکنه و دیگری، توی کره میمونه و... به قعر جهنم سقوط میکنه. پارک چانیول... آلفای مغرور و جدی‌ایی که به زودی قراره ازدواجش با دختر بزرگترین سهامدار شرکت‌های زنجیره‌ایی Mitchel اتفاق بیوفته. بیون بکهیون، امگایی که خانواده و دوستانش طردش میکنن، مجبور میشه درس و دانشگاهش رو ول کنه تا... بچه‌ایی رو که پدرش خبری از وجود داشتنش نداره بزرگ کنه. زندگی بعد از چهار سال... چه چیزی براشون داره؟ این دیدار مجددشون چطور میتونه رخ بده؟ آیا اون دلخوری‌ایی که از هم دارن، مانع این میشه که باز هم عاشق همدیگه بشن؟ ژانر داستان: فانتزی،امگاورس، رمنس، درام،اسمات، انگست، امپرگ
Church Bells Fall ^ Completed by IreneAO_O
IreneAO_O
  • WpView
    Reads 48,079
  • WpVote
    Votes 13,877
  • WpPart
    Parts 59
«تویی که میگفتی دنیا رو بهم میدی، میشه پس بگیریش و برگردی؟» _______ یه شمع روشن کردم و با خودم گفتم "وقتی شمع ذوب بشه، دیگه بهش فکر نمیکنم" اما پنجره باز شد و شمع خاموش شد. گمشده ی من، حالا که دنیا نمیخواد فراموشت کنم. بالاخره یک روز... تمام شمعای دنیا رو خاموش میکنی، و برمیگردی؟ _______ «این داستان منه، داستان عاشقانه ی پزشک ضد دین و کشیش متعصب در تاریکترین روزهای تاریخ کلیسا...میشه تو روزایی که عشق دوتا مرد نتیجه ای به جز چوبه ی دار نداره، پا روی تمام تفاوتامون بزاریم و عاشق بمونیم؟» Church Bells Fall By Irene Genner : Historical , Angst, Classic Channel @Pny_Fiction
Revenge [ S1 Completed ] by RahaAisha
RahaAisha
  • WpView
    Reads 87,806
  • WpVote
    Votes 16,499
  • WpPart
    Parts 46
احساس گناهی که بخاطرش راضی به ازدواج با اون مرد شده بود، باعث میشد زندگیش بطور کامل عوض بشه. راضی شد کنار کسی زندگی کنه که تمام فکرش رو انتقام و نفرت پر کرده بود. چی میشه وقتی یکی از بهترین دوست‌هات، همسرت میشه و قسم میخوره نابودت کنه؟ چی میشه وقتی مرگ آرزوهات رو به چشم میبینی و حتی برای اعتراض هم صدات در نمیاد؟ چی میشه وقتی حتی خودت هم، خودت رو لایق اون مجازات‌ها میدونی؟ ********************* _ چطور؟ وقتی برگردی دیگه دیوونه نیستم؟ + وقتی برگردم... دیگه من دیوونه نیستم. اینطوری شاید بتونیم راحت‌تر زندگی کنیم. _ زندگی کنیم؟ با خنده‌ی هیستریکی پرسید. _ زندگی نه یول... میتونیم باهم بمیریم. + با هم نه بک... تو بمون و من به جای هردومون، میمیرم. ******************** کاپل: چانبک، هونهان ژانر: رومنس، درام، روانشناسی، انگست تایم‌های آپ: یکشنبه و چهارشنبه
The flaws in Park Chanyeol by blehmeh2014
blehmeh2014
  • WpView
    Reads 54,476
  • WpVote
    Votes 3,005
  • WpPart
    Parts 11
They are going so well. Chanyeol spends every day seeing the light sparkle in Baekhyun's eyes and watching the love of his life return to his old self. He doesn't think anything can happen to Baekhyun, or come in between them, especially when he promises himself he will let nothing hurt Baekhyun ever again. Especially when he sees that the way Baekhyun looks at him is different from the way Baekhyun looks at everyone else. "Do you love me?" He asks. Baekhyun opens his mouth, but he never has the chance to answer. "Baekkie?" Joo-hyung returns, and this time, it is for a completely different reason.
Sᴇʜᴜɴ  𖥧 by lbluesfoxl
lbluesfoxl
  • WpView
    Reads 5,644
  • WpVote
    Votes 1,324
  • WpPart
    Parts 11
_Sᴇʜᴜɴ ____ ׂׂૢ་༘࿐ سهون بعد از ده سال عشق اولش رو میبینه... در حالی که توی قلبش احساسات تازه‌ای جوونه زده. ╰┈➤ ✎ +همه میگن اولین عشق اونیه که هیچ وقت از یادت نمیره. من لو رو فراموش نکردم. اون ... اون اولین عشق، اولین بوسه، اولین رابطه، اولین امید من بود... جونگین شبیه یه لیوان شیشه‌ای زیر چرخ‌های یه ماشین پودر می‌شد. چقدر اولین بودن‌های لوهان دردناک بود وقتی قرار بود اینبار بشه آخرین. به همه‌ی چیزهایی که برای سهون به دست می‌آورد فکر کرد و به اینکه هم‌چنان برای اون مرد یه هیچ باقی مونده. دلش می‌خواست جلو بره. سهون رو ببوسه. محکم... به لب‌های باریکش مک بزنه و اسم لوهان رو از روی شکاف‌های باریک لب‌هاش بیرون بکشه و بعد کنار تختش تف کنه. سهون... لعنت به سهون.