°•●Taennie●•°
92 stories
Royal Secret [ Segreto Reale ]  by Nikitaaaa1234
Nikitaaaa1234
  • WpView
    Reads 2,652
  • WpVote
    Votes 164
  • WpPart
    Parts 32
main couple: Jirose Sub-couple : Liskook,Taennie,Jinsoo دیالوگ : { چون می ترسم پایان این عشق مثل قصه ها خوش نباشه و آخرش ، به هردوی ما آسیب بزنه } { میخوام بجنگم برای تو و تو بشی زیباترین نبردی که توش برنده میشم } سلام به همه. نیکی هستم . من قبلا این فیک را در یک چنل می ذاشتم اما به دلیل مشکلاتی که برام پیش اومد ، مدت زیادی نشد پارت های پایانی آن را بذارم . الان چنل به دلایلی حذف شده . من وقتی متوجه شدم تصمیم گرفتم اینجا دوباره فیک را با کمی تغییرات آپلود کنم برای ادای احترام و تشکر از کسانی که روزی به این فیک عشق ورزیدند و دوست داشتن ادامه ی اون را بخونن .
𝑴𝒚 𝒔𝒖𝒏𝒔𝒉𝒊𝒏𝒆 by moonriver85
moonriver85
  • WpView
    Reads 293
  • WpVote
    Votes 21
  • WpPart
    Parts 3
گاهی خدا وقتی تو‌ تاریک ترین و بدترین حالات زندگیت هستی،یه آدم رو مثل یه نور تو دل تاریکی و مثل یه معجزه وارد زندگیمون می‌کنه.. که از این تاریکی و سیاهی نجاتمون‌ بده.. برای من این آدم حکم "سانشاین" رو داره.. یعنی درست مثل یه خورشید درخشان بهمون میتابه و بهمون نور میده.. و بهمون کمک میکنه ماهم درست مثل خودش بدرخشیم.. این آدم،درست مثل یه فرشته ی نجات وارد زندگیمون میشه و بدون در نظر گرفتن عیب و نقص هامون یا اینکه اصلا ما آدم خوبی هستیم یا بد،ما رو نجات میده و بهمون عشق میده.. من تو تاریک‌ ترین و بدترین روزهای زندگیم،اون رو پیدا کردم.. خورشید درخشان من..!
𝗚𝗹𝗼𝗿𝗶𝗮 𝗮𝗻𝗱 𝗵𝗲𝗿 𝘀𝘁𝗼𝗿𝗶𝗲𝘀 by moonriver85
moonriver85
  • WpView
    Reads 126
  • WpVote
    Votes 10
  • WpPart
    Parts 3
گلوریا،اسم یه تئاتر داخل مرکز شهره.. این تئاتر،جزو بزرگترین تئاترهای شهر به حساب میره.. که یه تیم از بچه های بازیگر داره.. البته اکثرا از بچه های تازه کار و شکست خورده! تیم تئاتر مورد نظر ما داخل این فیک،شامل پنج نفر هست.. جنی‌کیم،جونگکوک،مومو،بکهیون و جونگیون.. که هرکدوم داستان های مختلف برای خودشون دارند.. اگر میخوای با تئاتر گلوریا و اعضای اون آشنا بشی،خوشحال میشم همراهمون باشی^^
𝗮𝗿𝗶𝘀𝘁𝗼𝗰𝗿𝗮𝘁𝗶𝗰 𝗹𝗼𝘃𝗲 by moonriver85
moonriver85
  • WpView
    Reads 127
  • WpVote
    Votes 7
  • WpPart
    Parts 1
عروس من باید از یه خانواده ی اشراف زاده و با اصل و نسب باشه... نه یه دختر پاپتی دهاتی که معلوم نیست ریشه و اصالتش مال کجاست!! مادر‌..این زندگی منه و مسئولیت انتخاب همسر آینده ی من رو خودم به عهده میگیرم نه شما.. لطفاً اجازه بدید زندگی خودم رو خودم بسازم.. نه شخص دیگه ای.. من..کیم تهیونگ شاهزاده ی اول امپراطوری این مرز و‌ بوم..میخوام به خواست خودم با همین دختر به قول شما دهاتی و پاپتی ازدواج کنم.. چون اون باب میل خودمه و با قلب خودم اون رو انتخاب کردم.. ترجیح میدم با همین دختر ساده و روستایی ازدواج کنم و زندگیم رو بسازم.. تا با دختران اشراف زاده ی پر فیس و افاده که تنها هنرشون ازدواج با پسران وزرا و مقام داران کشور هست..
𝗧𝗵𝗲 𝗳𝗶𝗻𝗮𝗹𝗹𝘆 𝗱𝗲𝗮𝘁𝗵 𝗼𝗳 𝗮 𝗱𝗿𝗲𝗮𝗺 by moonriver85
moonriver85
  • WpView
    Reads 159
  • WpVote
    Votes 22
  • WpPart
    Parts 3
زندگی همیشه درحال سوپرایز کردن ماست.. مثل وقتی که تو اوج تاریکی و سیاهی،بهت یه هاله ی نور برای دوباره امیدوار شدن نشون میده.. و کمکت میکنه که باز خودتو پیدا کنی و باز به زندگی دلخوش بشی‌.. برای لحظه ای هم که شده،تموم مشکلاتتو فراموش میکنی‌.. میون اون همه تاریکی و سیاهی،من برآورده شدن رویامو دیدم.. و نزدیک شدن بهش..در اوج ناباوری! هنوز هم فکر میکردم یه خوابه..خوابی که هیچوقت دلم نمیخواد ازش بیدار شم.. ولی من دلم میخواست حالا حالاها خواب بمونم و غرق این رویای خوش بشم و بهش دل ببندم.. گاهی یه رویا میتونه تموم زندگیت بشه و تو رو از سیاهی محض نجات بده.. گاهی هم میتونه خود اون رویا تبدیل به یه کابوس بشه و بیشتر تو سیاهی غرقت کنه.. من اسمشو گذاشتم "مرگ تدریجی یک رویا"..!
𝘛𝘩𝘦 𝘉𝘭𝘢𝘤𝘬 𝘊𝘶𝘳𝘴𝘦 𝘰𝘧 𝘗𝘳𝘪𝘯𝘤𝘦𝘴𝘴 𝘒𝘪𝘮 by moonriver85
moonriver85
  • WpView
    Reads 566
  • WpVote
    Votes 54
  • WpPart
    Parts 8
یه قصر،یه دختر رقصنده و یه سرنوشت تلخ.. این داستان زندگی جنیه..! جنی،یه دختری که دائم درحال رقص‌ هست و اهالی قصر اون رو رقصنده نامیدند.. رقصنده ی قصر،اما اون علاقه ای به این کار نداشت.. و از روی اجبار می‌رقصید و می‌رقصید و می‌رقصید.. از وقتی سپیده ی صبح میزد تا وقتی که تاریکی شب جامه ی خودشو روی آسمون پهن میکرد.. انقدر می‌رقصید که پاهاش زخم می‌شدند و کبود می‌شدند.. و انقدر خسته میشد که همینطور که می‌رقصید،اشک می‌ریخت و سیاهی ریمل هاش روی صورتش مشخص میشد.. اما اون هنوز هم زیبا بود.. و بعد از اتفاق های عجیب و غریب اون روزها،جنی فقط تبدیل به یه خاطره ی شوم شد که در اتاقش به یادگار موند.. و صدای گریه هاش و تصویر رقصیدنش دائم در قصر پرسه میزد.. این نفرین اون دختره،نفرین جنی‌کیم! که گرفتار دامن همه ی شما شده.. و تا آخر عمرتون شما مجبور به تحمل اون هستید.‌.
𝐈'𝐌 𝐍𝐎𝐓 𝐒𝐀𝐈𝐍𝐓 ~ DPR IAN by this_is_dpr_bt21
this_is_dpr_bt21
  • WpView
    Reads 5,229
  • WpVote
    Votes 736
  • WpPart
    Parts 33
ایان، بازرس سرد و منطقی‌ایه که زندگیش تو پرونده‌های جنایی خلاصه شده و هیچ‌وقت اجازه نمی‌ده کسی از دیوارهای بلند اطراف زندگیش عبور کنه! اما وقتی یه پرونده پیچیده و عجیب به پستش می‌خوره، همه چیز تغییر می‌کنه. تغییراتی که ناخواسته توی قلب و ذهنش به وجود میان و هرگز نمیخواد که قبولشون کنه! پرونده‌ای که با خودش یه رایحه گیلاسی میاره؛ بوی گرم، مرموز و خطرناک! رایحه ای که متعلق به یکی از مظنون‌های پرونده است! جنی، دختری با گذشته‌ای پر رمز و راز و قلبی که شاید دیگه توانایی تپیدن نداشته باشه ! چی میشه اگه قلب مرده اش، با وجود اینکه آسیب بزرگی دیده برای بازرس، دوباره بتپه؟ و چی میشه اگه جنی ... کلید حل معمای پرونده باشه؟ زمام آپ : جمعه ها. * محتوای این داستان برای افراد زیر ۱۸ سال مناسب نیست. ᴄʜᴀʀᴀᴄᴛᴇʀ'ꜱ : ᴅᴘʀ ɪᴀɴ, ᴊᴇɴɴɪᴇ ᴋɪᴍ, ᴋɪᴍ ᴛᴀᴇʜʏᴜɴɢ, ᴍɪɴ ʏᴏᴏɴɢɪ, ᴊᴇᴏɴ ꜱᴏʏᴇᴏɴ ɢᴇɴʀᴇ: ᴅʀᴀᴍ, ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ, ᴍʏꜱᴛᴇʀʏ, ᴄʀɪᴍɪɴᴀʟ, ꜱᴍᴜᴛ, ᴀɢɴꜱᴛ
T̶h̶e̶ l̶o̶s̶t̶ b̶r̶i̶d̶e̶ by farnia_780
farnia_780
  • WpView
    Reads 294
  • WpVote
    Votes 29
  • WpPart
    Parts 5
هیچ وقت فکرش هم نمیکردم شب عروسیمون تبدیل به شب مرگ تو بشه... ولی من هنوز باور ندارم که مردی...تو فقط گمشدی، یک عروس گمشده... --- دختری که شب عروسیش ناگهان ناپدید میشه و تمام خانواده میگن اون مرده، اما...نامزدش هنوز هم باور داره اون زندس، آیا اون زن برمیگرده یا واقعا همه چی تموم شده؟ زمان تعیین میکنه
𝗕𝗹𝗼𝗼𝗱 𝗮𝗻𝗱 𝗯𝗲𝘁𝗿𝗮𝘆𝗮𝗹 by farnia_780
farnia_780
  • WpView
    Reads 1,415
  • WpVote
    Votes 71
  • WpPart
    Parts 9
"از خون متنفرم، اما تو خون رو جلوی چشم من آوردی..." "از خیانت متنفرم، اما تو به من خیانت کردی..." "از دروغ متنفرم، اما تو به من دروغ گفتی..." ولی با این حال من هنوز دوستت دارم،روانشناسِ دیوونه.‌‌..چرا؟!
The Kim Clan by Nvhcigihko
Nvhcigihko
  • WpView
    Reads 6,687
  • WpVote
    Votes 421
  • WpPart
    Parts 22
توضیحات فیکشن : ژانر : مدرسه ای ، درام ، عاشقانه کاپل اصلی : Taennie ( جنی و تهیونگ ) کاپل های فرعی : Jirose ( رزی و جیمین ) ، Jinsoo ( جیسو و جین) ، Liskook ( جونگ کوک و لیسا ) مقدمه : در مورد خاندان کیم ، خاندانی که ثروت بی کرانی دارن و جزو با نفوذ ترین ثروت ها هستن و یک مدرسه شخصی دارن به نام " مدرسه کیم " که این مدرسه فقط شامل دبیرستان میشه و یک رسم مهم و ضروری تو این خاندان هست اینکه تمام افراد این خاندان باید دوره دبیرستان رو در این مدرسه بگذرونن شاید براتون سوال باشه که مدرسه کیم کجاست ؟ اون در قلب سئول واقع شده و بهترین مدرسه جهان از همه لحاظ معرفی شده و اینجا ما جنی و تهیونگ رو داریم که با زور خانواده هاشون به این مدرسه میان و یک داستانی رو شروع می کنن اگه دوست دارید ادامه اش رو بدونید ، میتونید این فیک رو بخونید ‌.