Select All
  • Amnesia
    89.5K 13.6K 13

    [کامل شده] خلاصه: تهیونگ از رئیسش که همه کارای دنیا رو روی دوشش میندازه و بی وقفه بهش دستور میده خسته‌ست. برای همین وقتی جونگکوک تو یه حادثه رانندگی حافظه خودش رو از دست میده، تصمیم بزرگی میگیره. _کی هستی؟ _من همسرتم. * کاپل اصلی: کوکوی * کاپل‌های فرعی: نامجون و جیمین - ناممین| یونگی و هوسوک - سپ (کاپل‌های فرعی مومنت...

    Completed  
  • Plumeria | Vkook, Hopemin [Completed]
    208K 32.7K 46

    پلومریا یا فرانگی پانی نام درختچه یا درخت کوچک گلدار همیشه سبز است، زمان شکوفایی این گل طولانی بوده و پر عطر است، از اسانس آن برای تولید عطر و موادی طبی با خواصی آرامش بخش و تسکین‌دهنده استفاده می‌شود. جئون جونگ کوک بعد از مدت ها تلاش موفق میشه نمایشگاه نقاشیش رو راه بندازه که با استقبال خوبی هم مواجه میشه. بعد از پای...

    Completed  
  • Game | KOOKV
    235K 36K 23

    اگه الان بخوام ببوسمت، کی می‌تونه جلومو بگیره؟ [𝗖𝗼𝗺𝗽𝗹𝗲𝘁𝗲𝗱] ɢᴇɴʀᴇ: ᵃⁿᵍˢᵗ, ˢᶜʰᵒᵒˡ ˡⁱᶠᵉ, ᶠˡᵘᶠᶠ, ˢᵐᵘᵗ, ʳᵒᵐᵃⁿᶜᵉ ꜱᴜʙ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᴺᵃᵐʲⁱⁿ, ʲᵉⁿˢᵒᵒ, ʸᵒᵒⁿᵐⁱⁿ 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: _𝒓𝒊𝒕𝒕𝒐𝒘_ (قبل از خوندن، اولین پیام مسیج بردم رو چک کنین..)

    Completed  
  • I'łł fıgħт føя чøυ_S1
    92K 11.7K 25

    (ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ) 《عشق 》 ▪گاهی باعث نفرت میشه ▪گاهی کورت میکنه ▪گاهی اونقدر قشنگه که حس میکنی تو خیال زندگی میکنی ▪گاهی انقدر شیرینه که دلت رو میزنه 《عشق، به اندازه زیباییش دردناکه》 عشقی که باعث میشه با وجود همه ی درد ها و غم ها ،با اینکه سخته ولی قوی بمونن و بجنگن ‌... Geɴre : Roмαɴce , Drαмα ,Aиgυšт, S.. Coυple : Kooĸv ❅...

    Completed  
  • 𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕
    674K 91.5K 26

    [ کامل شده] + اسمت چیه؟ _ لوسیفر + مثل شیطان؟ پسر کوچولو در حالی که با چشم های گرد براقش به مرد خیره بود زمزمه کرد... _ دقیقا مرد نیشخندی زد و مثل پسر کوچولو آروم زمزمه کرد... + اسم من جونگ کوکه ولی من کوکی رو ترجیح میدم _ چه مخفف احمقانه ای! + احمقانه یعنی چی؟ پسر کوچولو با چشم هایی که کنجکاوی رو منعکس میکردند پرسید...

    Completed  
  • Moscow S2 | Hopemin، Vkook Completed
    78.3K 13.4K 27

    فصل دوم: Moonrise طلوع ماه... توی شهری مثل مسکو چه معنایی میتونست داشته باشه؟ خون آشام ها فرزندان ماه بودن...اما چی میشد اگه ماه پای فرزندان ارشدش رو با ماجرا باز میکرد؟ تهیونگ سوبایانین شهردار فعلی مسکو، باید به همراه برادرش به جنگ با آشوب های آینده ی مسکو میرفت... اما عشق... طلوع دوباره ی ماه، طلوع دوباره اون پسر...

    Completed   Mature
  • Moscow | Hopemin Completed
    98.3K 15.7K 23

    _میدونی دوست نداشتنت مثل چیه؟ _مثل این میمونه که دریارو از ساحل بگیرن چون از ساحل بدون دریا فقط یه کویر میمونه...🌊 خلاصه: مسکو داستانی عجیب از زندگی خون آشام هاییه که سرنوشت خودشون رو انتخاب کردن... طبق قوانین جدیدی جهان به دو بخش تقسیم میشد...شمال برای خون آشام ها و جنوب برای انسان ها... اما چی میشد اگه سرنوشت برده...

    Completed   Mature
  • Leica
    59.7K 11.8K 18

    • Name : Leica 📷 • Couple : Vkook • Writer : Ziwon • Summary : یک دوربین! همه ی آنچه که سرنوشت برای گره زدن آن دو در سال ۱۹۵۱ نیاز داشت، یک دوربین بود و همه ی آنچه این گره را می گشود٬ جنگ؟ عاشقانه ای در دل جنگِ میان دو کره!🚢

    Completed  
  • Wrong Distance | Completed
    175K 26.7K 20

    میگن بیمارهای روانی حد و مرز چیزیو تشخیص نمیدن و مرز بین عشق‌وتنفر فقط یه خط باریکه! ------------------------------- + دوستم نداری؟ از اولشم نداشتی نه؟ پس چرا باهام ازدواج کردی؟ داری انتقام چیو ازم میگیری؟ ------------------------------- توجه! بخش هایی از داستان حاوی سلف هارم میباشد. کاپل: ویکوک، یونمین ژانر: انگست، ر...

    Completed