zhrw2004's Reading List
58 stories
𝑻𝒉𝒆 𝒍𝒆𝒂𝒅𝒆𝒓 𝒂𝒍𝒑𝒉𝒂 𝒏𝒆𝒆𝒅𝒔 𝒎𝒂𝒕𝒆 by Park_purple_uni
Park_purple_uni
  • WpView
    Reads 79,202
  • WpVote
    Votes 14,053
  • WpPart
    Parts 48
🔸️عنوان: آلفای رهبر جفت میخواهد ●فصل اول~عشق نافرجام(پایان یافته) ●فصل دوم~آن سوی زمان(در حال آپ) ↩•هر دو فصل در همین بوک قرار دارن• 🔸️ژانر فصل اول: امگاورس|امپرگ|رمنس|انگست|اسمات|تاریخی 🔹️ژانر فصل دوم:رمنس|اسمات|کمدی|امپرگ|فلاف 🔸️کاپل اصلی: کوکمین 🔸️کاپل فرعی~فصل اول: یونته،چانبک،سکرت 🔹️کاپل فرعی~فصل دوم: سکرت 🔸️خلاصه: چی میشه اگه اونقدر مهربون باشی که حاظر شی جای برادرت تن به یه ازدواج اجباری بدی؟! اونم نه با هر کسی!با آلفای رهبر معروف ترین قبیله! یه آلفای خشک که بعد از اتفاقی که براش می افته اعتقادش و به عشق از دست میده!ولی آیا پارک جیمین مهربون و دل رحم ما پیشش دووم میاره؟! قطعا بله!چون پارک جیمین یه امگای معمولی نیست! *اون یه امگای رهبره!* ⚠️‼️❕️‼️❕️‼️❕️‼️❕️‼️❕️‼️❕️‼️❕️⚠️ ↩توجه: قسمت کوتاهی از اوایل این فیکشن تشابه داستانی با فیکشن "گلی در زمستان" داره ولی روند داستان و اتفاقاتی که قراره بیافته به هیچ عنوان کپی نیست و تشابه داستانی نداره. *برای این تشابه از نویسنده اجازه گرفته شده*↬ 🔹️🔸️𝑺𝒕𝒐𝒓𝒚 𝒃𝒚: 𝒖𝒏𝒊🍷 🔹️🔸️𝑪𝒐𝒗𝒆𝒓 𝒃𝒚:𝒖𝒏𝒊🎶
Skinny Love by Retrouvaiille
Retrouvaiille
  • WpView
    Reads 8,387
  • WpVote
    Votes 1,460
  • WpPart
    Parts 12
پارک جیمین و جئون جونگکوک~ دوپسری که ناخواسته توی سن نوجوونی عاشق هم شدن این عشق مثل یک راز پیش خودشون تا سالیان سال موند؛ ولی همه ی راز ها روزی آشکار میشن مگه نه؟ [بخشی از فیک] +تا حالا عاشق شدی؟ لبخند محوی زد و نگاهش رو به آسمون تاریک بالای سرش داد _چرا اینو میپرسی؟ جیمین سرشو روی سرشونه اش جابه جا کرد و گفت "همینجوری" نفس عمیقی کشید و چشماشو روی هم گذاشت _آره جیمین عاشق شدم...خیلی وقته *** طرز نگاهت بهش همه چیو لو میده یه آدم سالم هم از دور میتونه متوجه نوع نگاهت بشه +چی تو نگاهم میبینی؟ لبخندی بهش زد و نگاهشو به جونگکوک روی استیج داد "همون چیزی که توی نگاه اونه" Couple: KookMin/Taegi Genre: Romance/Drama/Smut Situation:On going..
Family kim by kim_zakhari86
kim_zakhari86
  • WpView
    Reads 31,218
  • WpVote
    Votes 4,015
  • WpPart
    Parts 15
_زل زده _چی؟ _ زل زده نامجون ! وقتی به یه جا خیره میشه یعنی شیطونی کرده . مرد قدبلند تر کودک رو به سمت خودش کشید و وقتی بچه خندید ، تازه فهمید چه خبره ؛ با هول خوابوندش و سعی کرد دهانش رو باز کنه . بعد از اینکه موفق شد با دو انگشتش مهره ی پلاستیکی رو از دهنش در بیاره ، هردوشون نفس راحتی کشیدن . _ باز لگو هاتون رو روی زمین ول کردید ؟ جین جیغ زد و جیمین و تهیونگ دویدن تا قایم بشن. این زندگی فعلی خانواده ی کیم بود ؛ تمام دردسر های بزرگ کردن پنج تا بچه کنار هم بعضی وقتا زیادی سخت میشد،اما همه ی این سختی ها با لبخند شیرین پسرهاشون مثل چشم به هم زدن از زندگیشون می‌رفت و محو میشد. نویسنده ها: aluckykoyadoll 140013001200shiva ژانر:،طنز،روزمرگی،فلاف،امپرگ کاپل اصلی:نامجین کاپل فرعی:چانبک
𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅𝒚 𝒉𝒆𝒍𝒍 💮 by calmehella
calmehella
  • WpView
    Reads 6,689
  • WpVote
    Votes 1,226
  • WpPart
    Parts 7
امشب شب تولد همزاد ماست. و من گرگ درون تو و من خوناشام درون تو بهت دستور میدم اون رو پیدا کنی! کوکمین!
V.M.K  by Artimis_km
Artimis_km
  • WpView
    Reads 8,563
  • WpVote
    Votes 1,178
  • WpPart
    Parts 10
× من استفا میدم + باشه .. خانم لیو قرار داد رو بیارین (دو دقیقه بعد) × یک میلیون دلار برا هزینه ی استفا ؟ - یپ + چرا به هر سه مون فرصت نمیدی؟ - بیا تجربش کنیم جناب پارک ×... Couple : +×- vminkook °• namjin »^ supe Genr : Comic / Romance / Threesam / smut / Happy Ending
امگای شرورمن/☆MY EVIL OMEGA/☆ by Parminbanoo
Parminbanoo
  • WpView
    Reads 390,640
  • WpVote
    Votes 44,479
  • WpPart
    Parts 78
خلاصه داستان: پسری به اسم جیمین که بعدورشکستگی ومریضی سخت پدرش مجبورشدازبوسان به سئول بیادوبه سختی کارکنه تابرای خانوادش پول بفرسته.جیمینی که حالا18سالش شده و مطمئنه که قراره یه گرگ الفابشه چون ازپدرومادرالفابه دنیااومده چی میشه که درست یه مدت قبل ازتولد18سالگیش یه الفای خشن و ثروتمندترین وپرنفوذترین والبته عوضی ترین مردکره روتاسرحدجنون عصبانی کنه؟؟!! چی میشه وقتی بفهمه قرارنیست یه الفای قوی بشه و حساب اون عوضیوبرسه؟؟!! شایدم این امگابودنش به دردش بخوره و بتونه ازنظرجنسی حسابشوبرسه...!! 💦🔞😜 قسمتی ازفیک: همونطوری که دستموروچاک باسن خیس ازابم میکشیدم سعی میکردم فورمون بیشتری ازادکنم....وخبــــــــــــ همه ی ایناجلوی چشمای بشدت وحشی اون الفای تشنه به بدنم بود، نفسای تندش حتی ازاین فاصله ام حس میشدو... البته که حق دست زدن نداشت... اون بایدتنبیه میشد... دستموکه روباسن خیسم میکشیدم به سمت سوراخ پرازابم بردموانگشت اشارموکمی داخل کردم... انگشتای من خیلی کوچیک و ظریف بودن فقط نصف یه بندانگشتم داخلم شدومن تااین حددردکشیدم.....!!!! بااین حساب اگ دست این وحشی بااون عضوهیولاییو غول پیکرش بهم برسه... وضعیت:درحال آپ. ‼️در حال ادیت‼️ امگاورس، رمنس، امپرگ، کمی انگست کاپل: کوکمین، تهگی، نامجین
The pain by BitaGhasemi9
BitaGhasemi9
  • WpView
    Reads 336
  • WpVote
    Votes 47
  • WpPart
    Parts 5
the pain درد کاپل ها.کوکمین-نامجین-سوپ-تهیونگ داستان.گرگینه ای- اسمات-خشن-امگاورس-عاشقانه-مقداری طنز .................................................................. The howl of the wolf is lonely But the wolves are howling in groups .. In the world of wolves, trust equals death. Goodbye to all but alone .. زوزه ی گرگــــ از تنهــاییستــــــ ولی گرگــــ هــا دستــه جمعــــی زوزه میکشنــــد .. در دنیــــای گرگــــ ها اعتمـــاد مســاوی ستــــ با مرگـــــ .. بــا همه بــــاش امـــا تنهـــــــــا ..
+16 more
𝑇𝒉𝑒 𝑘𝑛𝑖𝑔𝒉𝑡 𝐼 𝑠𝑢𝑚𝑚𝑜𝑛𝑒𝑑 by ARALIA_H
ARALIA_H
  • WpView
    Reads 435
  • WpVote
    Votes 149
  • WpPart
    Parts 4
ᚔᚐ 𝑇𝒉𝑒 𝑘𝑛𝑖𝑔𝒉𝑡 𝐼 𝑠𝑢𝑚𝑚𝑜𝑛𝑒𝑑 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝐵𝑗𝑦𝑥 (𝑌𝑖𝑏𝑜𝑇𝑜𝑝) 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑖𝑚𝑎𝑔𝑖𝑛𝑎𝑟𝑦 ,𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒 𝐻𝑖𝑠𝑡𝑜𝑟𝑦 ,𝑆𝑚𝑢𝑡 ,𝐴𝑛𝑔𝑠𝑡 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝐴𝑅𝐴𝐿𝐼𝐴🥷 𝑆𝑢𝑚𝑚𝑎𝑟𝑦 تو سرزمینی رویایی.. سرزمینی پر از روشنایی و تاریکی.. توی جنگ های بی انتها و صلح های اسرار آمیز.. بین احضار کنندگان جوان.. چه کسی موفق میشود فرشته ای را احضار کند؟ ━━━━━━━━━━━ #The_knight_I_summoned #Fic #شوالیه_ای_که_من_احضار_کردم ⋆◦『@YizhanStories🥷🏻"』⋆◦
🌸~lotus ~🌸 by Ayden_2
Ayden_2
  • WpView
    Reads 12,572
  • WpVote
    Votes 2,585
  • WpPart
    Parts 20
این سفر دریایی یه راه خلاصی برای اون بود. راهی برای دور زدن تمام تهدید ها و فشار های داخلی دربار راهی برای اثبات خودش به عنوان یه آلفای اصیل، کسی که در آینده پکش رو رهبری می کنه. اما این سفر توسط دزدان دریایی به بم بست رسید. وانگ ییبو کاپیتان دزدان، اون خون آشام حرومزاده زیادی آشنا به نظر می رسید. یه آشنای دور! لوتوس کاپل: ییژان و .... نویسنده: آنیم ژانر: تاریخی، امگاورس، فانتزی، اسمات
[You Are My Destiny]~(Yizhan) by Midoria2004
Midoria2004
  • WpView
    Reads 73,858
  • WpVote
    Votes 17,573
  • WpPart
    Parts 88
اسم: تو سرنوشت منی! کاپل: ییژان [ییبو تاپ] ژانر: رومنس، انگست، اکشن، امگاورس، یه چسه درام، اسماااات، امپرگ بخشی از داستان: مچ ظریف فرمانده ش رو گرفت و مجبورش کرد توی چشم های شعله ورش نگاه کنه: - اصلا مهم نیست که از من خوشت میاد یا نه، تو امگای منی و امگای من هم باقی میمونی! امگا پوزخندی زد و گفت: - رودل نکنی یه وقت! اینکه تو یه آلفایی دلیل بر قدرتمند تر بودنت نیست! میدونی که به راحتی آب خوردن میتونم کاری کنم جلوم زانو بزنی! آلفا با لحنی که غرور ازش می‌بارید گفت: نظرت چیه امتحان کنیم؟ منم چیزی دارم که میتونم باهاش تو رو کاملا خلع سلاح کنم! امگا غرید و دستش رو وحشیانه از دست بزرگ آلفا بیرون کشید: - تمومش کن! حق نداری با من اینجوری رفتار کنی! به اندازه ی کافی از دستت عذاب کشیدم! دیگه نمیتونم بیشتر از این بهت باج بدم! عقب‌گرد کرد و به سمت در رفت که دوباره توی چنگال آلفا گرفتار شد و صدای تهدید آمیزش رو شنید: - کافیه اون دستگیره رو لمس کنی تا تبدیلت کنم به موجودی که از دیدنش لذت ببرم! ~~~~~~ به خدا قسم نمی‌دونم این دفعه چندمیه که این بیوی بفاک رفته رو ویرایش میکنم/: فقد بدونین تو همه هشتکای فیکشن رتبه ۱,۲,۳ و.. رو داشتیم فقد گشادیم میاد برای بار n ام لیستشون کنم.... نویسنده: Glass ادیتور و بازگرداننده: Midoria ────────