havzhin_'s Reading List
126 stories
𝐈 𝐥𝐨𝐯𝐞 𝐲𝐨𝐮 𝐢𝐧 𝐚 𝐝𝐢𝐟𝐟𝐞𝐫𝐞𝐧𝐭 𝐰𝐚𝐲ᥫ᭡ by SilverIsHere07
SilverIsHere07
  • WpView
    Reads 6,059
  • WpVote
    Votes 829
  • WpPart
    Parts 7
*مینی فیک* جونگکوک رئیس شرکت بنز و دوج عه.. جیمین هم ایدله معروفیه.. گرایش جیمین گی عه... و اینو همه‌ی فن هاش میدونن... اما اینجا یکی هست ک بیشتر از همه‌ی اون فن ها عاشق جیمینه... جئون جونگکوک عاشقانه جیمین و میپرسته... و بعداز هر کنسرت جیمین تو دایرکت اینستای جیمین بهش پیام میده... و چی میشه ک جیمین پیامای جونگکوک و نشون خواهرش جیهو ک مربی رقصش هم هست بده... و جیهو اتیشی بشه و ب جونگکوک زنگ بزنه... و جونگکوک ب جیهو بگه ک عاشقانه جیمین و میپرسته.. و..... قسمتی از داستان : کوک : من عاشقشم جیهو : دیوونه‌ای؟ خب همه‌ی فن هاش عاشقشن!! کوک : من یه جور دیگه عاشقشم.!! ژانر : رمانتیک ، کمی اسمات ، ایدلی ، انگست. کاپل : کوکمین ، سپ و تهیونگ ، نامجین. نویسنده : لوبن🔮
Surgical Operation by madgirl_baby_love
madgirl_baby_love
  • WpView
    Reads 32,045
  • WpVote
    Votes 4,779
  • WpPart
    Parts 19
کاپل: کوکمین داستان از اونجایی شروع میشه که ریوجین تاجر ثروتمند کره تصمیم میگیره توی آزمایشگاه مخفیش یک سری چیز های جدید رو روی انسان ها امتحان کنه .. کاری که از شدت خطرناک بودن و ریسک بالاش هیچ کس حاضر نیست موش ازمایشگاهیش باشه .. برای همین هم دست به دزدیدن اشخاص نوجوون میزنه و جونگکوک هم پسر وزیر کره هست که فوق العاده به دختر ها فوبیا داره و ازشون بدش میاد در عین حال دوست نداره کسی نزدیکش باشه و بهش دست بزنه و این وزیر رو ناراحت میکرد چون دوست داشت پسرش ازدواج کنه و مثل انسان های عادی باشه .. چی میشه وزیر توی جشن خصوصی بین سران کشور پسر عجیبی رو ببینه و برای پسرش اونو بخره ژانر: امپرگ، مثبت هجده ، عاشقانه #dram: #1
Touch My Soul  by TheGreenSol
TheGreenSol
  • WpView
    Reads 1,805
  • WpVote
    Votes 250
  • WpPart
    Parts 1
وانشات: روحم رو لمس کن کاپل: مینگوک ژانر: رمنس، فلاف، اسمات ~ همیشه مجبور بود وقتش رو صرف کار کردن کنه تا مخارج زندگیشون تامین بشه و هیچوقت زمان نداشت تا برای خودش تفریح و انگیزه ای واسه شروع کردن یه روز دیگه پیدا کنه... اما حالا جونگ‌کوک برای اولین بار یه سرگرمی هیجان انگیز پیدا کرده بود و اون دید زدن نقاشی‌های پسری بود که هر روز میدیدش، شاید دیگران درکش نمیکردن اما از نظر جونگ‌کوک دستای اون هنرمند ریز نقش توانایی‌های فوق العاده‌ای داشتن... هر بار با دیدن نقاشی های پسر از درون احساس سرخوشی میکرد اما هیچ اطلاعی از دنیایی تاریکی که اون پسر توش دست و پا میزد نداشت... ~ "تو بی نقصی." بغض توی گلوش باعث لرزش صداش میشد: "چطور میتونی نقص به این بزرگی رو نبینی جونگ‌کوک شی؟"
Acacia Nightclub  by TheGreenSol
TheGreenSol
  • WpView
    Reads 5,367
  • WpVote
    Votes 382
  • WpPart
    Parts 1
وانشات : آکِیشا نایت‌کلاب کاپل : مینگوک ژانر : رمنس، اسمات °•°•°• خلاصه: آکِیشا نایت کلاب، کلابی که توش فقیر و پولدار کاراگاه و رئیس مافیا همه و همه یه شب چیزی که هستن رو فراموش میکنن و یه هدف مشترک دارن... خوش گذرونی! چی میشه اگر جیمین افسرده که دیگه توی زندگیش به چیزی امید نداره، به این کلاب بره و با یه غریبه خاص آشنا بشه؟ Highest ranking #1 in وانشات Highest ranking #1 in جیکوک
𝑴𝑶𝑼𝑳𝑰𝑵 𝑹𝑶𝑼𝑮𝑬 [𝑲𝑶𝑶𝑲𝑴𝑰𝑵] by panikamm
panikamm
  • WpView
    Reads 180,971
  • WpVote
    Votes 33,957
  • WpPart
    Parts 166
"مولن روژ" نویسنده: "پانیکا" ژانر: "جنایی،رمنس،انگست،اکشن،اسمات" کاپل: "کوکمین/جیکوک،سپ،ناممین،نامجین، چانبک" ~•~•~•~•~•~•~•~• با آرامش شمع مشکی رنگ رو روی سکو گذاشت: _از کدوم خدا حرف میزنی پدر؟ وجود خدا توی زندگی من حتی یک لحظه ام حس نمیشه! کشیش به آرومی لب باز کرد: _خدا برای هر کسی به اندازه ای وجود داره که اون شخص بهش ایمان داره، این یه رابطه دوطرفه است! جیمین پوزخند بی صدایی زد، گردنبند صلیبش رو لمس کرد و با کنایه گفت: _پس خدا پارتنر خوبی نیست! بعد از مدتی سکوت حرکت تثلیث رو انجام داد: _به نام پدر، پسر و روح القدس کف دست هاشو جلوی سینه اش بهم چسبوند و نرم زمزمه کرد: _به مردانی که امشب جونشون رو از دست دادن آرامش ببخش... مکثی کرد و با پوزخند ادامه داد: _پارتنر مغرور من! ~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~ وضعیت: پایان یافته
☂︎︎ ℋℯ𝒶𝓇𝓉 ℬℯ𝒶𝓉 ♪ by bshsysu
bshsysu
  • WpView
    Reads 1,079
  • WpVote
    Votes 187
  • WpPart
    Parts 4
Fiction name : ℋℯ𝒶𝓇𝓉 𝒷ℯ𝒶𝓉 Fiction type : boy&boy Main couple : kookmin Sub couple: numjin,yoonhope Genre: drama ,romance, smut٫comedy Age Category : NC+18 Jk: قشنگ ترین اتفاق چیه جیمین؟ JM: اینکه جون بقیه رو نجات بدی Jk: چی باعث شد همچین فکری کنی؟ پسر کوچیکتر لبخند زد و در اغوش پسر بزرگتر رفت. JM: چون من تورو میبینم،صداتو میشنوم، حست میکنم، لمست میکنم، پس چرا به یک انسان کمک نکنم که این حسای بهشتی رو تجربه کنه؟ Jk: دوست دارم فرشته کوچولوی مهربون(:✨
that's enough by jikooklover_iran
jikooklover_iran
  • WpView
    Reads 5,126
  • WpVote
    Votes 603
  • WpPart
    Parts 1
جیمین و جونگکوک دوستای دوران بچگی که سالهاست باهم زندگی میکنن و هر دو‌ عاشق هم و از حس همدیگه باخبرن ولی هیچ کدوم حرفی ازش نمیزنن تا اینکه جونگکوک.... کوکمین❤️
Who are you? by jikooklover_iran
jikooklover_iran
  • WpView
    Reads 10,056
  • WpVote
    Votes 2,084
  • WpPart
    Parts 29
جیمین: جئون جونگکوک! تو واقعا کی هستی؟ داستان دو بیزینسمن با کلی فراز و نشیب جونگکوکی که کم کم تبدیل به یه معما برای جیمین میشه و جیمینی که نور امید رو در وجود جونگکوک روشن میکنه این فیک کوکمین هست❤️ ژانر: رمانس، رقابت، معمایی، جنایی
وانشات های کوکمین by madgirl_baby_love
madgirl_baby_love
  • WpView
    Reads 72,107
  • WpVote
    Votes 5,863
  • WpPart
    Parts 46
وانشات با هر ژانری که ازم بخواید می نویسم + دوست دارم همینطور که اسلحه تو دستش بود گفت: منم دوست دارم + آگه واقعا منو دوست داری، بکشش کاپل: کوکمین سلام دوستان این یه وانشاته از کوکمین #kookmin: #1 one-shot: #1
When night start •|• kookmin 🍷 by miss_Anisa
miss_Anisa
  • WpView
    Reads 32,296
  • WpVote
    Votes 5,292
  • WpPart
    Parts 13
تنها دو روز طول میکشه که نوزاد گرگ به حالت انسانی دربیاد و تا زمان بالغ شدنش به حالت انسان باقی میمونن تا بتونن گرگشون رو کنترل کنن پس تا زمانی که گرگش بیرون بزنه میتونه مثله یه انسان زندگی کنه Fucking kookmin fiction