𝑆𝑜𝑜𝑜𝑜𝑜𝑜 𝑏𝑒𝑎𝑢𝑡𝑖𝑓𝑢𝑙
14 stories
شـهـریـار ¦ Şəhriyar by kara_mavy
kara_mavy
  • WpView
    Reads 849
  • WpVote
    Votes 185
  • WpPart
    Parts 8
" ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی تو بـــمان و دگــران وای به حال دگران " _ شهریار
Ball of Fur  by SepandX
SepandX
  • WpView
    Reads 104,361
  • WpVote
    Votes 17,802
  • WpPart
    Parts 38
لویی یه ترو آلفاست که بخاطر اشتباهاتش از خانوادش طرد شده و هری گربینه ایه که سر از جنگل گرگینه ها درمیاره. چی میشه اگه هری، سولمیت و لونای لویی باشه؟ • a Larry Stylinson Fanfiction. [Mperg.] • -سِپَند تلگرام : FanfictionsOnly
Calendar! |L.S| by Tarane28
Tarane28
  • WpView
    Reads 29,896
  • WpVote
    Votes 5,905
  • WpPart
    Parts 17
جایی که لویی به طور یواشکی، عاشق یکی از هم کلاسی هاشه. و از روزی که اون رو برای اولین بار دیده، روز های سپری شده ی روی روزشمارش رو با خودکار سبز رنگ خط می‌زنه. ______ -دوستت دارم لو. آوای خارج شدن این سه تا کلمه از بین بوسیدنی ترین عضو صورتت، باعث میشه احساس کنم ضربان قلبم زیر سرِ تو در حال اوج گرفتنه. حتی اگه در این لحظه قلب من از حرکت بایسته، من به شکل یک روح میون پیچش موج های موهای نه چندان کوتاهت زمزمه میکنم: من هم دوستت دارم. 《برشی از متن داستان》 .Larry stylinson.
Fears are power🥀⚔️🖤[L.S] by heroinff
heroinff
  • WpView
    Reads 400
  • WpVote
    Votes 39
  • WpPart
    Parts 4
هيچوقت تو نميتوني انتخاب كني:] هميشه اين زندگيه كه انتخاب ميكنه:] مثل اولين ديدارمون:]🏳️‍🌈💦💙💚 -لري استايلينسون💫⚔️🥀
SalvA ( Ziam FanFiction ) by nila95niloo
nila95niloo
  • WpView
    Reads 17,527
  • WpVote
    Votes 1,983
  • WpPart
    Parts 29
این کتاب، داستان زندگی يه آدمه... يه دختر ۱۳ ساله که درد کشیدن جزو لاینفک زندگیشه... درد يه دختر ۱۳ ساله چی ميتونه باشه؟ این سوال خودش درده و این دختر، کم درد نداره...پس بیاید به درداش اضافه نکنیم و سوال رو کمی تصحيح کنیم... "درد از کجا شروع شد؟" #درد با جنگ شروع شد... #درد با دفن تن گلوله بارون شده ی برادر تازه دامادش شروع شد... #درد با تجاوز و بیرون کشیدن قلب تپنده ی تازه عروسش شروع شد... #درد با تحویل گرفتن بدن بی سر پدر و دومین برادرش شروع شد... #درد با گم شدن تنها برادر باقیمانده اش تو جنگ شروع شد... #درد با شکافتن شکم مادرش و در آوردن کوچکترین فرد خانواده اش، شروع شد... #درد با نگاه های بی شرمانه ی افرادی که خودشون رو مسلمون خطاب می کردن، شروع شد... #درد با فروختن دخترک ۱۳ساله ی داستان به يه خارجی پدوفیلی شروع شد... به زندگی دردناک "سَلْوا" سلام کنید... بله، درست خوندید، اما توی توضیحات یا اسم داستان اشتباهی نشده، این يه فن فیکشن با شیپ زیامه، اما با کمی چاشنی حقیقت...
Legionnaire(L.S) [Completed] by mahsaf79
mahsaf79
  • WpView
    Reads 386,552
  • WpVote
    Votes 50,977
  • WpPart
    Parts 64
" دوتا زندگی واسم ساختی : زندگی فوتبالی ، زندگی پر از عشق"
𝘾𝙤𝙡𝙤𝙧 𝙈𝙚 𝘽𝙡𝙪𝙚 by imdamlami
imdamlami
  • WpView
    Reads 2,533
  • WpVote
    Votes 472
  • WpPart
    Parts 12
- ببین میدونم که داری ازم فرار میکنی که منو نجات بدی و بهم آسیب نزنی؟ تو آبی ترین روح دنیایی. آبی‌ای که غمگینه، آبی‌ای که شکسته، آبی‌ای که ترسیده. باور کن میدونم نمیخوای بهم آسیب بزنی ولی چه اشکالی داره اگه روح منم آبی رنگ کنی؟ ناناحت نشید همه چی درست میشه😔🌷
But I'm a boy {Mpreg} [ Persian Translation ] by ff_translation
ff_translation
  • WpView
    Reads 118,161
  • WpVote
    Votes 13,305
  • WpPart
    Parts 28
"تبریک میگم اقای استایلز، شما حامله این!" "اما من پسرم!" "خب درسته... نه، نه از نظر تکنیکی" Written by @throughthedark97
زندانی شده by bamboo_writer
bamboo_writer
  • WpView
    Reads 58,269
  • WpVote
    Votes 4,089
  • WpPart
    Parts 23
اخرین چیزایی که فهمیدم درد بدنم به خاطر روی زمین افتادن و نوازش دکتر:«افرین سگ خوب.»
Just Hold On(completed) by eileenmonro
eileenmonro
  • WpView
    Reads 448,236
  • WpVote
    Votes 51,107
  • WpPart
    Parts 60
Larry+ziam از درد به خودش میپیچید و گریه های بچگانش تو کل اون کوچه ی تاریک طنین مینداخت.صدای خنده های اون آدمای مست هنوز تو گوشش بودن...آخه چرا از درد نمیمیره؟چرا این کابوسا تموم نمیشن؟آخه اون فقط یه پسر بچه کوچولوعه! ___________________________________ 💚💙👬 👬💛❤