Sope
148 stories
My Alpha | آلفای من ~|| Sope Au Persian Translation  by _bunisa
_bunisa
  • WpView
    Reads 9,375
  • WpVote
    Votes 1,676
  • WpPart
    Parts 30
هوسوک در حالی که با همه وجودش از آلفاها نفرت داشت، بچه یک آلفا رو توی شکمش حمل می‌کرد. فراتر از اون، پدر بچه، یونگی، با وجود اینکه چیزی در مورد بچه نمی‌دونست، نهایت تلاشش رو می‌کرد تا جایی توی زندگی‌اش پیدا کنه. پس، هوسوک چقدر دیگه می‌تونست در برابر مهربون‌ و فهمیده‌ترین آلفایی که تا به حال در زندگی‌اش دیده بود، مقاومت کنه؟ ----❦ 𝘤𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 𖦹 ɴᴀᴍᴇ: آلفای من 𖦹 ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: سپ، کوکوی 𖦹 ᴇɴᴅɪɴɢ: هپی 𖦹 ɢᴇɴʀᴇ: امگاورس، ماوراطبیعه، عاشقانه، امپرگ 🥇 In #Sope
My Homophonic Roommate ~|| Sope Au Persian Translation by _bunisa
_bunisa
  • WpView
    Reads 5,573
  • WpVote
    Votes 1,117
  • WpPart
    Parts 20
آخرین چیزی که هوسوک انتظار داشت، هم‌اتاقی شدن با یونگی، پسرِ مدیر دانشگاه، یک پسر بد هموفوبیک، مغرور و دخترباز بود. هوسوک، به عنوان کسی که در خفا گی بود و از یک خانواده مذهبی می‌اومد، سعی داشت سر راه یونگی نباشه، حتی اگر پنهانی، هم‌اتاقی‌اش که پسر بدی بود و هیچی نبود جز یک دردسر رو، ستایش می‌کرد. در نظر یونگی، هوسوک آدم حقیریه. اون هیچی نیست جز یک پسر گی عجیب و غریب و عینکی. ولی چه اتفاقی می‌افته وقتی که اون عاشق هم‌اتاقی گی‌اش می‌شه؟ ----❦ 𝘰𝘯 𝘨𝘰𝘪𝘯𝘨 𖦹 ɴᴀᴍᴇ: هم‌اتاقی هموفوبیک من 𖦹 ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: سپ 𖦹 ᴇɴᴅɪɴɢ: هپی 𖦹 ɢᴇɴʀᴇ: انگست، کالج‌لایف، عاشقانه، اسمات 𖦹 writer: @Lazysince1998 🥇 In #yoonseok
Me And You Were Meant To Be ~|| Hopegi AU [ ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ ]  by _bunisa
_bunisa
  • WpView
    Reads 9,531
  • WpVote
    Votes 1,482
  • WpPart
    Parts 7
بعد از بهم زدن با جفتش، یونگی شدیدا به آلفایی برای گذروندن هیتش همراه اش نیاز داشت. اون تصمیم گرفت که پیشنهاد دوست صمیمیش جیمین رو بپذیره و برنامه ی "آلفاایکس" رو که امگاها رو برای هیتشون با آلفاها جور میکنه امتحان کنه. یونگی شک داره، تا وقتی که میبینه کراشِ دورانِ دبیرستانش سرویسش رو ارائه میکنه. ----❦ 𝘤𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 𖦹 ɴᴀᴍᴇ: من و‌تو برای هم مقدر شدیم 𖦹 ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: هوپگی 𖦹 ᴇɴᴅɪɴɢ: هپی 𖦹 ɢᴇɴʀᴇ: امگاورس، اسمات، عاشقانه 𖦹 Original story by @needysope on ao3 , needy_sope on twitter 𖦹 Cover by: @strawbunnycuti [01.05.12] 🥈 in #Hopegi
Colorless Rainbow ~|| Hopegi/Namjin/Vminkook Au Persian Translate by _bunisa
_bunisa
  • WpView
    Reads 65,088
  • WpVote
    Votes 15,190
  • WpPart
    Parts 159
یونگی و هوسوک از هم متنفرن. واقعا متنفرن. تا زمانی که یونگی پیام ناشناسی دریافت میکنه. ----❦ 𝘤𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 𖦹 ɴᴀᴍᴇ: رنگین کمان بی‌رنگ‌ 𖦹 ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: هوپگی، نامجین، تهکوکمین 𖦹 ᴇɴᴅɪɴɢ: هپی 𖦹 ɢᴇɴʀᴇ: تکستینگ، انگست ملایم، عاشقانه 𖦹writer: @sunkltten 𖦹cover by: @im_jonas 🥇 In #هوپگی
Be my lover again ~|| Sope Au [ ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ ]  by _bunisa
_bunisa
  • WpView
    Reads 31,244
  • WpVote
    Votes 5,000
  • WpPart
    Parts 29
اگوست و جی اعضای معروف‌ترین بند راک Tears of fear و شیپِ مورد علاقه‌ی افراد زیادین. از نظر فن‌ها اون‌ها دوست‌های صمیمی و حتی معشوقه‌ان اما خیالاتِ شیرینشون حسابی از حقیقت دوره. یونگی از هوسوک متنفره و هوسوک سعی داره حداقل دوست صمیمیش رو پس بگیره و شاید اگر شد، قلب و عشقش رو هم. ----❦ 𝘤𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 𖦹 ɴᴀᴍᴇ: دوباره معشوقه‌ام باش 𖦹 ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: سپ 𖦹 ᴇɴᴅɪɴɢ: هپی 𖦹 ɢᴇɴʀᴇ: تکستینگ، ایدل لایف، عاشقانه 🥇 in #Yoonseok
Blue Orchid ~|| Sope' Hopegi , Vmin Au [ ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ ]  by _bunisa
_bunisa
  • WpView
    Reads 10,869
  • WpVote
    Votes 1,977
  • WpPart
    Parts 40
آبی نشونی از غم بود، ارکیده نشونی از عشق. یونگی ارکیده‌ی آبی‌ای بود که هوسوک حاضر بود غمش رو به جون بخره و عشق رو پیشکشش کنه. یا جایی که هوسوک تهیه‌کننده برنامه‌های تلویزیونی و دلباخته‌ی شاعری شده که به عمد نادیده‌اش می‌گیره. ----❦ 𝘤𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 𖦹 ɴᴀᴍᴇ: ارکیده آبی 𖦹 ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: سپ، هوپگی، ویمین 𖦹 ᴇɴᴅɪɴɢ: هپی 𖦹 ɢᴇɴʀᴇ: تکستینگ، روزمره، عاشقانه 🥇 in #Hopegi 🥇in #کوتاه
Depite ~|| Yoonseok, Namjin Au [ ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ ]  by _bunisa
_bunisa
  • WpView
    Reads 14,623
  • WpVote
    Votes 2,146
  • WpPart
    Parts 64
جانگ هوسوک هرگز فکر نمی‌کرد زندگی عالی‌‌ای که ساخته بود با یک تماس تلفنی از شخصی در گذشته‌اش بهم بریزد. ولی این تصور، حالا که در کوچه‌های شهرک سوت‌وکور دِپیت قدم می‌زد، خنده‌دار به نظر می‌رسید. با مرگ ناگهانی خواهرش سرپرستی دختری که هرگز ملاقات نکرده به او رسیده بود و با برگشتن به آن جا درگیر حوادثی از گذشته‌اش شد که انتظارش را می‌کشیدند. دِپیت حکایت درد، رنج، عاشق شدن، جدایی و خاطرات گذشته است. ----❦ 𝘤𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 𖦹 ɴᴀᴍᴇ: اندوه ژرف 𖦹 ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: سپ، نامجین 𖦹 ᴇɴᴅɪɴɢ: هپی 𖦹 ɢᴇɴʀᴇ: عاشقانه، انگست ملایم، جنایی، روانشناسی 🥈in #Yoonseok [00.09.23]
Moonchild ~|| Sope, Namjin Au [ ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ ]  by _bunisa
_bunisa
  • WpView
    Reads 45,182
  • WpVote
    Votes 7,435
  • WpPart
    Parts 31
هوسوک پرستار حیواناتِ خونگیه. اون زمان زیادی رو توی خونه ی غریبه ها میگذرونه، با گربه ها بازی میکنه و برای دوست داشتنی ترین انسانِ گربه‌نما، رپرِ بزرگ اگوست‌دی فن بویی میکنه. صفحه ی مسیح های یونگی دفترِ خاطراتِ امنِ هوسوکه، یا حداقل فکر میکنه که هست، تا اینکه پیام هاش توسط رپر خونده میشه. ----❦ 𝘤𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 𖦹 ɴᴀᴍᴇ: فرزند ماه 𖦹 ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: سپ، نامجین 𖦹 ᴇɴᴅɪɴɢ: هپی 𖦹 ɢᴇɴʀᴇ: فلاف، اسمات، عاشقانه 𖦹Cover by: @uglyndepressed - Gazelle [00.11.06] 🥈 In #Soft
Flowers ~|| Hopegi AU [ ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ ]  by _bunisa
_bunisa
  • WpView
    Reads 14,147
  • WpVote
    Votes 4,081
  • WpPart
    Parts 25
به معنای واقعی کلمه، مین یونگی یه خوره است. اون عاشق خوندن کتاب ها توی هر ژانریه و بیشتر از هرجایی به کتابفروشی نزدیک محله اشون میره، کتاب فروشیِ پلاک 451، جایی که جانگ هوسوک کل روزش رو اونجا میگذرونه چون مالک مکانه. هوسوک در مورد اون پسر بانمک خجالتی که موقع حرف زدن لپ‌ هاش سرخ میشن میدونه، ولی چیزی که ازش خبر نداره اینکه گل هایی که هر روز دریافت میکنه، از طرف همون پسرن. ----❦ 𝘤𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 𖦹 ɴᴀᴍᴇ: گل‌ها 𖦹 ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: هوپگی، نامجین 𖦹 ᴇɴᴅɪɴɢ: هپی 𖦹 ɢᴇɴʀᴇ: روزمره، فلاف، عاشقانه
Last Heir ~|| Sope, Namjin  Au [ ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ ]  by _bunisa
_bunisa
  • WpView
    Reads 6,189
  • WpVote
    Votes 902
  • WpPart
    Parts 27
آغازِ دهه دو هزار، شروع یک تاریخ تلخ برای قبلیه گرگها بود. آغازِ یک نسل کشی. در شبی که ماه ناقص بود و نورِ زیباش به دستِ خورشید پوشیده شده بود، در سیاهی مطلقِ آسمون، جنگ بزرگی صورت گرفت. حملهای به قبیله گرگها از سمتِ جادوگر و خونآشامهای متحد شده، موجبِ مرگِ افرادِ زیادی شد. جادوگرها، آلفا و بتاها رو ضعیف میکردن، توانایی جنگیدن رو از اونها میربودن و خون آشامها، با لذت بردن از هر ثانیه، به سلاخی امگاها و نابود کردنشون میپرداختن. در اون شب نحس، یکی از چهار قبیله گرگها نابود شد و دو قبلیهیدیگه آسیب دیدن، تنها قبلیهای که کسی رو از دست نداد، قبلیه مین بود. قبلیهای که توسطِ آلفای جوان مین یونگی و لونای محبت دیدهاش، جانگ هوسوک، محافظت شد و افراد طایفهاش سالم موندن. اما پس از گذشتِ هفت سال، پیشبینی و رویاها از آغازِ جنگی دیگه خبر میدادن، جنگی که این بار ترسناکتر بود.. ----❦ 𝘤𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 𖦹 ɴᴀᴍᴇ: آخرین وارث 𖦹 ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: سپ، نامجین 𖦹 ᴇɴᴅɪɴɢ: هپی 𖦹 ɢᴇɴʀᴇ: امگاورس، امپرگ، عاشقانه، انگست ملایم