I Want To Read Them
110 story
Money Says [L.S] بقلم Namelessaa
Namelessaa
  • WpView
    مقروء 500,353
  • WpVote
    صوت 61,701
  • WpPart
    أجزاء 71
Highest ranking : #1 in fanfiction [COMPLETED] هیچ چیز شبیه فیلم ها "بی نقص" نیست ⚠BDSM⚠ ⚠Rough type of love⚠
یک زندگی معمولی با چاشنی شهرت  [Ongoing] بقلم pegahfk
pegahfk
  • WpView
    مقروء 50,697
  • WpVote
    صوت 6,103
  • WpPart
    أجزاء 31
زندگی با زوج استایلینسون ⁦👨‍❤️‍💋‍👨⁩ ایمجین و وانشات از لری
Boy In The Basement [L.S] بقلم eyasmin
eyasmin
  • WpView
    مقروء 25,232
  • WpVote
    صوت 4,698
  • WpPart
    أجزاء 40
COMPLETED || EDITED THRILLER || PSYCHOLOGY / PSYCHOTIC AU - همه ما هيولا هستيم، فقط بعضي از ما ميتونن بهتر پنهانش كنن. انسان از خوبي حرف ميزنه اما از درون تشنهٔ قدرته! بدي رو محكوم ميكنه اما گناهان خودش رو توجيه ميكنه. بزرگترين جنايات رو افراد شرور انجام نميدن بلكه اون هايي مرتكب ميشن كه خودشون رو درستكار ميدونن. كسي كه مطمئنه ادم خوبيه، هر بي‌رحمي و خيانتي رو براي رسيدن به هدفش توجيه ميكنه و همين باعث ميشه از هر هيولايي خطرناك‌تر باشه! TW : خشونت جنسي - حبس . Mpreg Start: 17/09/402 End: 17/09/404 Word Count: 280,000 © : eyasmin
Him & I [L.S] بقلم bhr_abl
bhr_abl
  • WpView
    مقروء 15,033
  • WpVote
    صوت 4,172
  • WpPart
    أجزاء 59
[complete] از تلاش برای برگردوندن پسر، دست برداشته بود. اون فقط وقتی خودش میخواست، برمیگشت؛ تو خواب ها و رویا ها و آشنا پنداری های در هم شکسته. مثلا وقتی لویی به سمت محل کارش رانندگی میکرد، یهو چشمش می‌افتاد به پسری قد بلند با مو های فرفری که کنار خیابان ایستاده. برای لحظه ای نفس گیر، میتونست قسم بخوره که خودِ خودشه. بعد متوجه میشد که موهای این پسر بیشتر قرمزه تا شکلاتی... و سیگاری روشن کرده.. و تازه تیشرت سکس پیستولز رو هم پوشیده. هری از سکس پیستولز متنفر بود. هری... پشت سرش بود،تا لحظه ای که سرش رو برمیگردوند. کنارش دراز کشیده بود، تا لحظه ای که از خواب بیدار میشد. باعث میشد دیگران خسته کننده تر و بی روح تر به نظر برسن و هیچ کس به اندازه کافی، خوب نباشه. هری همه چیز رو خراب میکرد. هری رفته بود. و لویی از برگردوندنش دست برداشته بود
Eros [L.s] بقلم fa3exi
fa3exi
  • WpView
    مقروء 4,248
  • WpVote
    صوت 801
  • WpPart
    أجزاء 10
"به کسی یا چیزی وابسته نشو که نتونی زیر سی ثانیه قیدش رو بزنی."
Liberte noire - 20th  بقلم pegahfk
pegahfk
  • WpView
    مقروء 114,748
  • WpVote
    صوت 21,353
  • WpPart
    أجزاء 75
آزادی سیاه " بالاتر از سیاهی کجاست لویی؟" " نمی دونم، شاید همین نقطه که ما ایستادیم " خلاصه : داستان تو قرن ۲۰ اتفاق می افته، هری مجبور میشه برای کاری بره به یکی از شهر های آلمان و موقتا تو یکی از هتل ها می مونه که از قضا مدیر اون هتل ... ~ sharing - no smut ~slow update ~slow burn & angst
Difference بقلم 96_nargesmd
96_nargesmd
  • WpView
    مقروء 165,557
  • WpVote
    صوت 21,352
  • WpPart
    أجزاء 92
اونا عاشق هم شدن اما باید یاد بگیرن عشق تنها دلیل برای باهم بودن نیست پس باید برای باهم بودنشون دلایل دیگه ای داشته باشن... Larry Stylinson Fanfiction start: 94/12/1
- OᖴOƑƑSǀƊƐ OR ƓOAL ! بقلم blueartery
blueartery
  • WpView
    مقروء 4,464
  • WpVote
    صوت 1,169
  • WpPart
    أجزاء 17
اینجا مستطیل سبز پسر! جایی که روی چمن ها‌ش بوسه می‌کارم و به دروازه‌اش سجده میکنم. مقدسه برام چون میدون جنگ منه! - اما لویی! چرا وسط میدون جنگ قلب تو به جای توپ فرستادی تو دروازه‌ام؟! - چون تو گل منی ، نه آفساید !
Only Love Can Heal [L.S] بقلم Raya28a
Raya28a
  • WpView
    مقروء 3,681
  • WpVote
    صوت 762
  • WpPart
    أجزاء 28
"چشم های غمگینت، گونه های خیست، دست های زخمیت، زانو های خسته‌ات غم های بی پایان و رنج های عمیقت رو می‌بوسم، اونقدری می‌بوسم تا زمانی که درمانی برای درد هات باشم."
State of grace [L.S] بقلم saramatin
saramatin
  • WpView
    مقروء 50,197
  • WpVote
    صوت 7,591
  • WpPart
    أجزاء 58
هری و لویی دعوا می‌کنن. اون ها تمام مدت دارن با هم بحث می‌کنن، تا جایی که گاهی دختر ۵ سالشون هم نمی‌تونه باعث شه تا متوقف بشن. اون ها به طلاق نزدیکن، ولی یه بارداری غیرمنتظره، می‌تونه چیزی باشه که ازدواجشون رو نجات بده. Mpreg مترجم: Dothewholenails Eyasmin Credit: Heartfullofharry --- #Louis*1* #wattpad*1* #louistomlinson*1* #harryandlouis*1* #harrybottem*1* #louistop*1*