min_koala
- Reads 34,335
- Votes 6,099
- Parts 27
با ابروی بالا رفته به مرد که چاقو رو روی گلوی کوک گذاشته بود خیره شد و قهقه ای سر داد
= پس تو فکر من تو دام تو گیر افتادم ؟؟
اشک فیک کنار چشمش رو پاک کرد و موهای بلندش رو بالا داد
= کاملا اشتباه می کنی من تو این بازی نه برندم و نه بازنده ! بلکه من.....
اسلحه رو سمت مرد گرفت و نیشخندی زد
= سازنده ی این بازی ام !
********************************
_ به نظرت آخر این ماجرا چی می شه ؟؟
جیمین تیر تفنگ رو عوض کرد و نگاهی به یونگی انداخت
×هر چی که من بخوام مین یونگی چون.....
با گرفتن دست یونگی اون رو پشت خودش کشید و تفنگ رو سمت در گرفت
×تو این بازی ...
با گذاشتن دستش روی ماشه نیشخندی زد و اون رو کشید
× من همیشه برندم !
********************************
% من نمی خواستم بازم کنی !
با نشستن روی پاهای نامجون دستش رو پشتش برد و زنجیرش رو باز کرد
÷ این بازی من کیم نامجون و من.....
با باز کردن دست های نامجون نیشخندی زد و ازش فاصله گرفت
÷ هر جور دوست داشته باشم پیش می رم
کاپل ها : یونمین ، کوکوی، نامجین
ژانر : پلیسی ، جنایی و.....
نویسنده : مین کولا
پایان یافته