Select All
  • The Smell Of You (KookV)
    15.9K 3.7K 9

    کاپل اصلی: کوکوی کاپل فرعی: نامجین و هوپمین خلاصه: تهیونگ امگای فقیر و باهوشیه که به واسطه هوشش، توسط بهترین مدرسه کره بورسیه میشه، تهیونگ به محض ورودش، توجه قلدر مدرسه که از قضا، ثروتمندترین و قوی‌ترین فرد مدرسه‌ست رو جلب میکنه... جئون جونگ کوک‌، آلفایی که از امگا ها و ضعفشون متنفره... ژانر ها: امگاورس، عاشقانه، مدرس...

  • 🌈 𝐊𝐞𝐞𝐩𝐞𝐫 ᵗᵃᵉᵏᵒᵒᵏ
    36.9K 5.6K 41

    تهیونگ فقط رفته بود به شهر تا یه حیوون خونگی بخره، قرار نبود اون مارشمالو کوچولو رو ببینه و بعد تصمیم بگیره واسه نگه داشتنش هرکاری بکنه... ❤️🌈 Couple: Taekook Genre: Vampire, Fluff, Drama, Romance, Smut Written by Liya

  • Jade Halo [vkook]
    223K 46.1K 72

    - این‌ها همه‌اش تقصیر خودته. من فقط می‌خوام مال تو باشم، درست مثل لباس‌هایی که تن گرمت رو هرروز توی آغوش خودشون می‌گیرند. ولی تو این اجازه رو بهم نمیدی و من هرروز، به محض باز کردن چشم‌هام از خودم می‌پرسم که اگه مال تو نباشم، پس مال کی باید باشم؟ ژانر: امگاورس، رمنس، درام، اسمات، امپرگ( فصل چهارم و پنجم)

    Mature
  • Rebel (AU)
    63.5K 11.5K 33

    هفت سال پیش وقتی جونگ‌کوک رو از دست داد بابونه‌اش هفت ماهه باردار بود و منتظر تولد دختر کوچولوشون بودن؛ اما حالا اون رو درحالی پیدا کرده بود که شکمش کاملاً صاف بود و توی شرایط جسمانی اسف‌باری قرار داشت! +می‌شه بپرسم چرا من رو جونگ‌کوک صدا می‌زنید؟ _ت... تو... من رو نمی‌شناسی؟ Writer: Ashil Couple: Vkook Genre: Omegave...

    Mature
  • The King's Talisman
    5.7K 1.2K 22

    ະ•آپ هردوشنبه• ະFɪᴄ Nᴀᴍᴇ ᯓ The King's Talisman ະGᴇɴʀᴇ ᯓ Oᴍᴇɢᴀᴠᴇʀꜱ, Sᴍᴜᴛ, Rᴏᴍᴀɴᴄᴇ ະCᴏᴜᴘʟᴇ ᯓ VKᴏᴏᴋ کیم تهیونگ، آلفای غالب سرزمین مِرگارین پس از رسیدن به تخت سلطنت به طلسمی عجیب دچار شد که تنها راه باطل کردنش، بتای گارد سلطنتی جئون جونگ‌کوک بود که کسی از این راه باخبر نبود، اما سرنوشت قابل تغییر یا طلسم قابل شکسته شدن...

    Mature
  • TakeMyShoes
    2.2K 383 23

    جایی که یک ایدل و مکانیک تصمیم می‌گیرن جای هم زندگی کنن! 𝐅𝐢𝐜 𝐍𝐚𝐦𝐞: #TakeMyShoes 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: KookV 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: Dram,Angest,Romance,smut 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: #Shin زمان آپ: شنبه‌ ساعت 10 شب

  • Strawberry farm||Kookv
    22.9K 4K 18

    Strawberry farm🍓 مزرعه توت فرنگی اگه خودت قبول کنی با شخصی که علاقه ای بهش نداری ازدواج کنی...اجباری محصوب میشه؟ تهیونگ پسر کشاورزی که توی مزرعه توت فرنگی کار میکنه و یک روز صبح یه مرد عجیب و غریب میاد و تمامی زمین های توی روستاشون و میخره! رئیس شرکت J جئون جونگکوک توی مزرعه اش چیکار میکرد؟ چی میشه اگه متوجه بشه اون...

  • 𝖨𝗌𝗅𝖺𝗇𝖽 𝖮𝖿 𝖧𝖾𝖺𝗋𝗍「TK」
    724 119 8

    [جزیره‌ی قلب] [تهیونگ توی یک قرعه‌کشی، بلیط سفر ده روزه به سواحل و مناطق مختلف فلوریدا با مینی‌بوس و سفر جاده‌ای رو به دست آورده بود، مسلماً این خبرِ خیلی خوبی بود! البته تا موقعی که شماره‌ی بلیطش با یه نفر دیگه از هم‌وطن‌هاش یکی نشده و اعصابش رو به هم نریخته بود...] ≈ مـولـتـی شـات 🌴 ≘ کاپل↜ تهکوک (کوکوی - ویکوک) �...

    Mature
  • Eucalyptus (Kookv)
    6.2K 1.3K 5

    ➳ Eucalyptus پیداکردن جفت حقیقی یه رویداد شیرینه؟ صدالبته؛ اما نه برای تهیونگی که مقابل جفت عصبانی و قدبلندش ایستاده و ممکن بود هر لحظه ازش مشت بخوره! کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، فلاف، امگاورس، اس.مات، مدرسه‌ای

  • Zumba And Boxing (Kookv)
    6.4K 1.4K 6

    ➳ Zumba And Boxing درحال آپ... ✍🏻 آخه کدوم آدم کم‌شعوری کنار سالن بوکس، کلاس رقص زومبا تشکیل می‌ده؟ این‌ قطعاً از ابهت و اعتبار باشگاه بوکس جونگ‌کوک کم می‌کرد و پسر مطمئن بود که قراره با کیم تهیونگ، اون مربی زومبای لعنتی و احمق یه دعوای حسابی داشته باشه! کاپل: کوکوی ژانر: فلاف، عاشقانه، اس.مات، ورزشی

  • 𝐕𝐞𝐭𝐢𝐯𝐞𝐫🌱
    1K 401 5

    داستانِ یک پسرک امگای شیرین و پدر آلفاش که قراره به دست دکتری جوان و کاربلد به نام کیم تهیونگ رقم بخوره؛ دکتری که با دل‌سوزی و مهربانیِ دل‌نشینش، جایگاه مهم و ارزشمندی در دل پدر و پسر ایجاد خواهد کرد!~ 𝀤𝀤𝀤 «جه‌هویا می‌دونه که آقا سفیده خیلی دوستش داره!» «تو نمی‌تونی این‌قدر تهیونگ رو دوست داشته باشی! من حسودی‌ام م...

  • In The Colour Of Acacia
    128K 17.4K 33

    - این گرگ یاغی‌ شغال‌صفت، زیادی برای تو رام و دست‌پرورده‌ست که این‌قدر جنم پیدا کردی؛ وحشیم نکن تهیونگ. - وحشیت هم کاری به کارم نداره یاغی. - زخمات این رو نمی‌گن! - بوسه‌هات چی؟ 𝗡𝗮𝗺𝗲: In The Colour Of Acacia 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲:‌ Sport, Romance, Smut, Supernatural ،Fantasy 𝗨𝗽: جـمعه‌ها «این فیکشن، امگاورس نیست»

    Mature
  • 𝗕𝗹𝗼𝗻𝗱 | KOOKV
    24K 3.1K 14

    کیم تهیونگ امگایی با رایحه‌ی شیرینِ هلو که تمام عمرش وابسته به خواهر عزیزش بود نمی‌تونست با ازدواجش کنار بیاد، با این اوصاف مِن بعد کسی نبود که نازش رو بکشه! پس به خودش قول داد تا از تمامی اقوام دامادشون متنفر باشه اما خب، قرار نبود برادر بزرگ‌ تر داماد یه آلفای جذاب لعنتی که قلب اون امگای لوس رو به لرزه در می‌آورد با...