Vkook
39 stories
| 𝗠𝗲𝗿𝗶𝗻𝗮 | ᵛᵏᵒᵒᵏ by Chakavakvk
Chakavakvk
  • WpView
    Reads 24,790
  • WpVote
    Votes 3,011
  • WpPart
    Parts 6
{ وضعیت مینی‌فیکشن: ﮼اتمام‌ یافتــه } - چرا باید اشتباه سه سال پیشم رو جشن بگیرم؟ - چی...؟ - گفتم ازت خسته شدم! خدایا حالا دارم می‌فهمم وقتی تصمیم به ازدواج با آدم حوصله‌سربری مثل تو گرفتم، چه‌قدر احمق و سطحی‌نگر به نظر می‌رسیدم. نگاه بُهت‌زده‌ی جونگ‌کوک اون‌ هم درحالی‌که بدون هیچ حرفی فقط جلوی لرزش نامحسوس لب‌هاش رو می‌گرفت و تندتند پلک می‌زد تا از جوشش اشک‌های احتمالی جلوگیری کنه، باعث سقوط چیزی تو قلب پسربزرگ‌تر شد. خب، تهیونگ ابداً تصور نمی‌کرد سوپرایزی که واسه سالگرد ازدواجشون تدارک دیده، همسرش رو تا این حد به‌هم بریزه! [ ورژن اصلی! ] ┈┈┈┈┈┈┈┈┈ Couple: vkook / namjin / yoonmin Genre: 𝗋𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾، 𝖿𝗅𝗎𝖿𝖿, 𝗋𝖾𝖺𝗅𝗂𝗍𝗒 𝗌𝗁𝗈𝗐، 𝖽𝗋𝖺𝗆𝖺, 𝗌𝗆𝗎𝗍 author: 𝖼𝗁𝖺𝗄𝖺𝗏𝖺𝗄﮼ ┈┈┈┈┈┈┈┈┈ - پی‌دی‌اف فول‌پارت در تلگرام قرار گرفته. - Telegram: @cityofcrazypeople
𝑾𝒉𝒐 𝒘𝒂𝒔 𝒕𝒉𝒊𝒏𝒌𝒊𝒏𝒈✗ by Llaamouri
Llaamouri
  • WpView
    Reads 648,497
  • WpVote
    Votes 75,074
  • WpPart
    Parts 56
▪︎ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ▪︎ خلاصه: اون الان دیگه یک مجرد نبود. جونگ‌کوک نمی‌دونست که با انتخاب کردن کیم تهیونگ به عنوان همسر قراره از تمام رویاهای یک زندگی مشترک دل‌زده بشه. تهیونگ مردی نبود که درابتدا خودی نشون داده بود، درست لحظه‌ای که از کلیسا خارج شدن تغییرات شخصیتی همسرش شروع شد. پرخاشگری، بی‌علاقگی، آوردن هرزه‌های مختلف به خونه‌ی مشترکشون. هضم این موضوع برای جونگ‌کوک سخت بود، اینکه می‌دید چطور ازش سوءاستفاده شده قلبش رو به درد می‌آورد. جونگ‌کوک برای نجات زندگی‌ش باید خودش دست بکار می‌شد!
DIE║VKOOK by sufiland
sufiland
  • WpView
    Reads 176,575
  • WpVote
    Votes 32,365
  • WpPart
    Parts 50
«از یه جایی به بعد این خوشی‌هاشون بود که توی گوششون بلند‌بلند فریاد می‌کشید... جونگکوک شد تمام زندگی پسری که تا قبل از اون با مرگ توی لحظه‌هاش دست و پنجه نرم می‌کرد.!» ❈نام‌اثر: |بمــیر| ❈کاپل: ویکوکـ ❈ژانر: فلاف / انگست‌عاشقانه‌ / پایان‌خوش ❈وضعیت: [کامل شده]✓ •این داستان تنها درجهت سرگرمی نوشته شده و هیچ ارتباطی با زندگی شخصی افراد ندارد ؛ لطفا جوگیر و تعصبی نشوید. •تمام حقوق این کتاب متعلق به نویسنده می‌باشد لطفا از انتشار آن در سایر پلتفرم‌ها و ایده‌ برداری از محتوا خودداری فرمایید.
City Of Dead [Vkook AU] by Vantegod_
Vantegod_
  • WpView
    Reads 161,486
  • WpVote
    Votes 26,238
  • WpPart
    Parts 13
"اون نيمه تاريكمو ديد و بهم گفت سياه رنگ مورد علاقشه"
𝖮︎𝗋𝖺𝗇︎𝗀︎𝖾 𝗌𝗍𝖺𝗋 | 𝐕𝐊 by Malishka_28
Malishka_28
  • WpView
    Reads 498,161
  • WpVote
    Votes 49,331
  • WpPart
    Parts 46
✦ فصـلِ اول: جونگ کوک، امگای پرتقالیِ قصه‌مون روی یکی از دانشجوهای آلفای کلاسش کراش میزنه؛ پس دست به کار میشه و طبق چیزهایی که توی فن فیک‌ها خونده بود، تصمیم گرفت با اشتباهی فرستادن نودش، مخش رو بزنه؛ ولی پرتقالِ خنگ‌مون تاحالا از خودش نود نگرفته بود. تنها راهِ چاره پیش هیونگش بود؛ پس سراغ هیونگ عزیزش یعنی تهیونگ می‌ره تا ازش کمک بخواد. ( کامل شده🍊 ) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✦ فصـلِ دوم: زندگی مشترک و پیوندِ دائمی دو گرگِ عاشق با سفری به پایتختِ پر جنب‌و‌جوشِ هاوایی، شروع میشه؛ شروعی از جنس لمس داغِ لـب‌های آلفا روی تن صیقلیِ امگاش! با وجودِ داشتن قلبی که از عشق به یکدیگر می‌تپید؛ این زندگی، فراز و نشیب‌های زیادی داشت. آیا آقای آلفا و اورنجی می‌تونستن از پسِ این سختی ها بربیان؟ ✯ 𝘾𝙤𝙪𝙥𝙡𝙚: VKOOK ✯ 𝙂𝙚𝙣𝙧𝙚: Romance, Au, Omegavres, Daily, Funny ✯ 𝙒𝙧𝙞𝙩𝙚𝙧: Bote
INRED | VKOOK by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 1,174,059
  • WpVote
    Votes 83,102
  • WpPart
    Parts 124
In Red - سرخ‌پوش جونگکوک جئون، رئیس زاده‌ی بند هشتم زندان گری سی! کسی که توی سلول‌های اون زندان بزرگ شده بود و حالا یک تازه وارد توی بند هشتم، همه چیز رو بهم ریخته بود! 🔞🃏⛓ تازه واردی که بدون هیچ ترسی مقابلش می‌ایستاد و با گستاخی جوابش رو می‌داد اما کی فکرش رو می‌کرد اون تازه وارد باعث شه #غرور خود ساخته‌اش رو از دست بده؟ ⚖💰🚬 _______________________ "اگر روزی موفق شدی و پذیرش من رو برای پرستشت به دست آوردی، اونموقع جلوی تک به تک این آدمها، توی همین کلیسایی که برای معبودتون ساختید... میبوسمت! اونموقع "رئیسم" رو بعنوان "معبودم" میبوسم جئون!" writer: Nren couple: Vkook Genre: prison-crime-romance-smut
Somebody to love | persian translate by ycsmlms_wtp
ycsmlms_wtp
  • WpView
    Reads 241,993
  • WpVote
    Votes 30,698
  • WpPart
    Parts 48
|تکمیل شده| دو وکیل در قرن ۱۹ میلادی به هم دیگه علاقه مند میشن اما مشکلات زیادی سر راهشون قرار میگیره. هردوی اونها متاهلن و جامعه ی اون زمان، درکی از عشق بین دو همجنس نداره...
Wrong Distance | Completed by callmeParvaz
callmeParvaz
  • WpView
    Reads 202,326
  • WpVote
    Votes 28,562
  • WpPart
    Parts 20
میگن بیمارهای روانی حد و مرز چیزیو تشخیص نمیدن و مرز بین عشق‌وتنفر فقط یه خط باریکه! ------------------------------- + دوستم نداری؟ از اولشم نداشتی نه؟ پس چرا باهام ازدواج کردی؟ داری انتقام چیو ازم میگیری؟ ------------------------------- توجه! بخش هایی از داستان حاوی سلف هارم میباشد. کاپل: ویکوک، یونمین ژانر: انگست، روانشناسی، رومنس، +18❌ [ورژن چانبک این فیک در چنل KarmanOffical به آپ رسیده.]
it's all 'bout SEX :::... by btsfanfic_ir
btsfanfic_ir
  • WpView
    Reads 698,467
  • WpVote
    Votes 106,108
  • WpPart
    Parts 74
همه چیز درباره ی سکسه! ::::.... ما ، دو تا بیمارِ جنسی ایم. چی میتونه از سکسِ ما جذاب تر باشه؟ :) ~~~ ~~ موقع سکس اکثراً باتم زیرِ بدنِ تاپ قرار میگیره... ولی فقط کمی تفکر و واقع بینی لازمه تا هر دوی اونها به این اعتراف کنند که در واقع ، این شخصِ باتمه که روی تخت به تاپ سلطنت میکنه! :) ~~~ ~~ ژانر : ( روانشناسی جنسی / سمات / فاکینگ کمدی / رمنتیک / درام / اکشن / ... ) کاپلز : اصلی ◀ یونمین - تهکوک فرعی ◀ نامجین