♡Kookv
100 dzieł
Mine To Claim || taekook ✓ autorstwa vkookify
Mine To Claim || taekook ✓
vkookify
  • Odsłon 1,539,308
  • Głosy 78,195
  • Części 45
"you might not be my lover, but you still belong to me" "crazy, you don't even love me but you want to claim me as yours? have you lost your mind jeongguk?" "i probably have. you have driven me to my absolute insanity, kim taehyung" - in which, kim taehyung and jeon jeongguk have been friends since they were little kids- inseparable and unbreakable. but things change when taehyung starts catching feelings for his childhood best friend, who is very homophobic and will never return his feelings, or he thought so. a love that hurts so right. ::; lower case intended ::; top kook !¡ bottom tae ::; childhood friends to lovers, forbidden love, 🔞
FORCED TO MATE | TAEKOOK ✓ autorstwa jjktopskth
FORCED TO MATE | TAEKOOK ✓
jjktopskth
  • Odsłon 5,430,084
  • Głosy 326,701
  • Części 52
Hopeless romantic and bookworm Kim Taehyung has lived his entire life in a village pertaining to the Jeon Kingdom. As an omega destined to an arranged marriage with the next alpha king to ascend to the throne, he lives a sheltered life in order to preserve his innocence and purity. Alpha Prince Jeon Jeongguk dreams of the day in which he will take over his father's position as king. But when his parents threaten to revoke that birthright, he is forced to agree to mate with a complete stranger that has been promised to him since before he was even born. With the help of a few malicious rumors and plenty of misunderstandings, Jeongguk grows to resent Taehyung and vows to make his life in the palace a living hell. What he hadn't been expecting was for the omega to slowly make his way into his heart with his sweet words and gorgeous smile. • TOP!JK BOTTOM!TAE
TWINS GOT AN OMEGA MATE | kooktaegguk | autorstwa TeAKOokInLOve
TWINS GOT AN OMEGA MATE | kooktaegguk |
TeAKOokInLOve
  • Odsłon 342,530
  • Głosy 10,981
  • Części 26
when ,due to a past event Taehyung don't want an Alpha as a mate but got two Alphas in return,and that to be true bloods. So what happens next, let's see...... cover credit - to the owner top - Jeongguk ,Jungkook bottom - taehyung Sideship - yoominseok namjin first book Warning ⚠️ This book and the ideas belong to me if this book is Similar to any other book then it is a coincidence please don't copy it and the characters present in this book ,I don't own them these all are pure imagination 🙂so please don't report it . And last but not the least enjoy the book. If you like share it ✌🏻💜
Black Hole🕳️ autorstwa Veritas_98
Black Hole🕳️
Veritas_98
  • Odsłon 209,059
  • Głosy 23,631
  • Części 62
بلک هول 🪐 سرگذشت مرگ بی صدای یک ستاره، تبدیل شدن به سیاهچاله ست. برای سرپرست موفق ترین نشریه ستاره شناسی که سال ها پشت نقاب استیگما زندگی کرد، یک لمس کوتاه از نگاه بی ستاره‌ی سردبیر جدید و جوانش که با اسم جئون جانگکوک وارد زندگیش شد کافی بود تا برای نشون دادن کیم تهیونگِ وجودش به کل دنیا تلاش کنه! قسمتی از متن: "امیدوار بودم جایی ببینمت که تعریفی از زمان و مکان نباشه.. به هیچ تعریفی محدود نباشیم.. به هیچ دنیایی تعلق نداشته باشیم.. دوست داشتم جایی دستاتو بگیرم که سرد نباشه.. جایی که گرمای دستت تا آخر عمر بین دستام بمونه.. وقتی گفتی چشمام سیاهچاله دارن، خندیدم و هیجان زده شدم.. من دلم میخواست تورو توی سیاهچاله داشته باشم.. که نترسم از زود بودن یا دیر شدن.. که نترسم از آدمای اطراف.." °کاپل: کوکوی °ژانر: روزمره، انگست، رمنس، اسمات °وضعیت: به اتمام رسیده ⛔ بوک بلک هول متاسفانه به دلیل پاک شدن اکانت کوکی فمیلی از دسترس خارج شده بود و الان مجدد در این بوک آپ شده.
+ 10 więcej
Back to Blue Side | BTBS | Kookv autorstwa ItsHumoon
Back to Blue Side | BTBS | Kookv
ItsHumoon
  • Odsłon 227,680
  • Głosy 42,833
  • Części 48
هفت سال از ازدواج تهیونگ و جونگکوک میگذره.شب تولد 29 سالگی تهیونگ، شبی‌ـه که تصمیم میگیره به زندگیش پایان بده و جونگکوک رو برای همیشه تنها بزاره. ______________________________________ "انگار لحظات ارزشمندش مثل سنجاقک‌های بهاری به سرعت از توی هوا می‌گذشتن و اگه میخواست اون‌ها رو بگیره و مزه مزه‌شون کنه، باید بلندتر پرواز میکرد." - اما آخه عزیزم! عزیزم! عزیزم! - بو کن منو، بوی تورو میدم... - بوی - تورو - می - دم. ژانر : انگست،رمنس،روان‌شناختی ،اسمات،معمایی کاپل : کوکوی نویسنده : Humoon (سارای) رده‌ی سنی : 14+ _ با الهام گرفتن از افسردگی شروع : 1400/09/10 پایان : 1401/05/19
BLOW autorstwa TateDead
BLOW
TateDead
  • Odsłon 147,750
  • Głosy 22,904
  • Części 23
تفنگو روی گونه ش فشار داد " خودت چی فکر میکنی ؟" کاپل : کوکوی ژانر : جنایی ، اکشن ، روانشناختی ، اسمات محدودیت سنی +18 [[ بعلت استفاده از خشونت ، کلمات رکیک ، موادمخدر و ... ]] وضعیت : پایان یافته ✔ [I don't own the cover !]
+ 16 więcej
kookv scenario[Short Chapter] autorstwa sba_lie
kookv scenario[Short Chapter]
sba_lie
  • Odsłon 2,130
  • Głosy 203
  • Części 9
به قول دوستی، دراز بکشید :)
𝗧𝗵𝗲 𝘁𝗿𝘂𝗲 𝗹𝘂𝗻𝗮 || 𝗞𝗼𝗼𝗸𝘃 autorstwa Christopher_iw
𝗧𝗵𝗲 𝘁𝗿𝘂𝗲 𝗹𝘂𝗻𝗮 || 𝗞𝗼𝗼𝗸𝘃
Christopher_iw
  • Odsłon 340,743
  • Głosy 36,975
  • Części 42
[Completed] بهش میگفتن جِی کِی چون بیرحم ترین و سرد ترین رئیسه پک،،یا بهتر بگیم..رئیسه بانده مافیاییه بلک بلاد بود و همگی از او وحشت داشتند. البته همه غیر از چند نفر...که کیم تهیونگ یکی از لجباز ترین و پرو ترینِ آنها بود که از شغله آلفاش هیچ خبری نداشت و همیشه دسته رد به سینه ی اون میزد. رابطه ی این دو به آرامی و کاملا عادی شروع شده بود تا وقتی که دشمن های بانده کوک از موضوعی که جونگکوک امگای حقیقیش رو پیدا کرده خبر دار شدن و برای صدمه زدن به او..فکوس کردن روی امگای اون که بدترین نقطه ضعفش بود،،کیم تهیونگ! "--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"- [the true luna] ژانر: امگاورس / مافیا / انگست / هیجانی / اسمات کاپل: کوکوی / یونمین / نامجین / چانبک آپ: نامنظم "--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"- +من بخاطره شغله لعنتیه تو..هزاران بار مورده حمله قرار گرفتم... -تهیونگ صبر کن... +بخاطره شغله تو نزدیک بوده که بمیرم!! -تهیونگ... +بخاطرههه شغله توو زندگیم نابودد شدد!!اونوقت چی؟؟توی چشمام زل میزنی و تایید میکنی که تو رئیسه مافیایی؟؟!تموم شد کوک!...هرچی که بینه ما بوده همین الان تموم شده میفهمی؟؟نه دیگه تو آلفای منی..و نه من امگای تو..تمام! -یک قدم دیگه پات رو از لبه ی اون در بیرون بزار تا یه گلوله توی مغزه نحیفت خالی کنممم!!
A F R O D I T  [KookV]  autorstwa mawni_o
A F R O D I T [KookV]
mawni_o
  • Odsłon 128,636
  • Głosy 20,977
  • Części 42
" کامل شده" _ سکسپیر میگه.. عشقم را در برابر دست تو و دستم را در عشق تو می نهم ماگ قهوه اشو پایین اورد و چشماشو توی حدقه چرخوند + اولا اون شکسپیره نه سکسپیر احمق.. و بعدم اون جمله کوفتی اینه.. عشقم را در برابر عشق تو و دستم را در دست تو می نهم. چرا وقتی بلد نیستی اصرار داری که استفادش کنی.. با اینکارات قرار نیست بزارم اینجا بمونی نه تا وقتی که حداقل اسم کوفتی شکسپیرو درست بگی _ بیخیال عروسک.. میدونم توام توی اعماق قلبت دلت نمیخاد از دستم خلاص شی با چشمایی بی حس به لبخند خرگوشی پسر مقابلش زل زد و از توی جیبش گوشیشو برداشت و شماره ای گرفت _ اداره پلیس کلانشهر سئول بفرمایید؟ . . . کاپل : kookv ژانر: رمنس،درام، اسمات، روزمره
Serendipity ||🧧 autorstwa suka41roomina
Serendipity ||🧧
suka41roomina
  • Odsłon 104,314
  • Głosy 9,876
  • Części 22
‼️هشدار‼️ این بوک ممکنه برای بعضیا شامل صحنه‌های دلخراشی باشه پس اگه تحمل دیدن ندارین، لطفا کنارش بزار! _______ Serendipity به معنای پیدا شدن کسی بدون اینکه از قبل منتظرش بوده باشی یا دنبالش گشته باشی؛ تحولی از طرف سرنوشت: 'کیم تهیونگ دانشجویی که گذشته‌ی کثیفی داشته ولی بعد از اون توبه کرده و مسیر زندگیش عوض شد، او سعی داره زندگی عادیش رو با درس خوندن و کار کردن بگذرونه ولی چی میشه اگه ناشناسی بهش تکست بده و با گذشته‌ش برای اجبارش به خواسته‌هاش، تهدیدش کنه؟' [این داستان بازنویسی نشده و دارای صدها اشتباه نگارشی، ادبی و... هست؛ امیدوارم ضمن اینکه اشتباهات رو برام کامنت میزارید، تا آخر از داستانم لذت ببرید و لطفا چیزایی مثل "انرژی‌اش، خاموشی‌اش" رو که "انرژیش، خاموشیش" مینویسم رو روش زوم نکنید یا حتی کسره که بجاش "ه" آخر چسبان میزارم؛ چون برای راحتی ریدرام اینطور پیش میرم و عمدیه. ولی ممنون میشم کلماتی که از سر حواس‌پرتی با "حروف" نادرست مینویسم رو برام کامنت بزارید مثل: "صرفه" کردن که درستش میشه "سرفه"] _______ به قول نویسنده: یه چیزایی قابل جبران نیست... مثل دل‌هایی که شکسته شدن چشم‌هانی که خاموش شدن شخصیت‌هایی که خورد شدن کمری که خم شد و در آخر حرمتی که از بین رفت. روحم ب