fav^^
28 stories
Whiskey[ویسکی] by Bitamoosavi
Bitamoosavi
  • WpView
    Reads 2,486,444
  • WpVote
    Votes 233,827
  • WpPart
    Parts 73
Vkook/kookv [completed] 《صد بار بهت گفتم تو کابین خلبان نباید سیگار بکشی...حرف حساب حالیت نمیشه انگاری؟...بلند شو برو بیرون.》 《اه کیم...با این طرز نگاه کردنت فقط اون پایینیه که واست بلند میشه》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 《بیاین بریم تو دنیای میلیاردرای دلاری... هوم؟ زندگی سرشار از زرق و برقشون... کسایی که حتی با دلار سر میز دور دهناشون و تمیز میکنن... این یکم هیجان داره و ترسناکه نه؟ دیدن زندگیشون از نزدیک... فاک... میخوام تورو بکنم یه میلیاردر دلاری.》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ کاپل اصلی: vkook/kookv کاپل فرعی: yoonmin " namjin" ژانر:dram " romence " smat " omegavers نویسنده: biti حمایت یادتون نره 🐻🐰 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
Love Is A Word, You Gave It A Name [L.S] by eyasmin
eyasmin
  • WpView
    Reads 7,274
  • WpVote
    Votes 1,214
  • WpPart
    Parts 25
ROMANCE || - بعد از بیست سال توي صنعت وحشي بيزنس فيلم، لويي تاملینسون سعي داره آرامش ذهنیش رو توي شمال اروپا پیدا کنه، جاییکه خورشید به سختي غروب میکنه، بار ماریا همیشه بازه و هريِ جوان، یه برق غیرقابل مقاومت توي چشماش داره. On AO3 : CuckooTrooke - 𝘼𝙡𝙡 𝙧𝙞𝙜𝙝𝙩𝙨 𝙗𝙚𝙡𝙤𝙣𝙜 𝙩𝙤 𝙩𝙝𝙚 𝙤𝙧𝙞𝙜𝙞𝙣𝙖𝙡 𝙖𝙪𝙩𝙝𝙤𝙧 𝙤𝙛 𝙩𝙝𝙞𝙨 𝙨𝙩𝙤𝙧𝙮, 𝙖𝙣𝙙 𝙄'𝙫𝙚 𝙩𝙧𝙖𝙣𝙨𝙡𝙖𝙩𝙚𝙙 𝙩𝙝𝙞𝙨 𝙗𝙤𝙤𝙠 𝙬𝙞𝙩𝙝 𝙩𝙝𝙚 𝙖𝙪𝙩𝙝𝙤𝙧'𝙨 𝙥𝙚𝙧𝙢𝙞𝙨𝙨𝙞𝙤𝙣.
To the ends of the earth~L.S [Completed] by blueheartedme_
blueheartedme_
  • WpView
    Reads 62,456
  • WpVote
    Votes 7,973
  • WpPart
    Parts 21
"تا آخرِ دنیا دنبالم میکنی؟ اونجا جهانی وجود داره که فقط برای چشم های ما ساخته شده..." Persian translation
lacuna [L.S] by darkblue_94
darkblue_94
  • WpView
    Reads 12,708
  • WpVote
    Votes 2,589
  • WpPart
    Parts 46
[Completed] تو بهم فهموندی میشه یه تیکه از وجودت رو از دست بدی اما زنده بمونی! نه فقط زنده موندن، بلکه وادارم کردی زندگی کردنو دوباره به یاد بیارم. تو بهم یاد دادی میتونم با وجود یه خلا بزرگ توی قلبم، بازم به نفس کشیدن ادامه بدم! نه فقط نفس کشیدن بلکه عشق ورزیدن و عشق گرفتن رو به یادم آوردی. تو بهم یاد دادی میشه از یه خاک مرده، یه باغ سرسبز درست کرد، اگه فقط به اندازه کافی بهش توجه کنی. تو بهم یاد دادی میتونم دوباره دوست داشته بشم و عاشق باشم! تو منو به زندگی برگردوندی و من بخاطرش تا ابد به تو و قلبت مدیونم... Idea by: Gay_syndrome
Relief next to me L.S by Larrycupcaks28
Larrycupcaks28
  • WpView
    Reads 1,094
  • WpVote
    Votes 177
  • WpPart
    Parts 11
چی میشه وقتی یک نانوا و یک طراح گرافیک از طریق یه آگهی توی سایت "Craigslist" همدیگه رو ملاقات میکنن؟؟؟؟ سرنوشت، دوستی، غذا، و شاید بیشتر..... 《Craigslist: یک سایت تبلیغاتی درمورد خرید و فروش و استخدام و انواع خدمات است.》 این داستان من نیست. من فقط به فارسی ترجمه ش کردم. credit to: Dolce_piccante On AO3
old like our love [z.m] [Completed] by ziamfuckingreal
ziamfuckingreal
  • WpView
    Reads 76,508
  • WpVote
    Votes 11,589
  • WpPart
    Parts 58
جایی که میتونید زندگی روزمره زیام با کونای چروک و پیرشون و عذابایی که از دست پسر همسایه اشون میکشن رو بخونید و از همراهی پسر و دخترشون ، هری و هانا ، لذت ببرید. زیام
+15 more
Victorian Boy [L.S] by eyasmin
eyasmin
  • WpView
    Reads 7,700
  • WpVote
    Votes 1,854
  • WpPart
    Parts 27
COMPLETED || EDITED VICTORIAN ROMANCE || - هري، دوك باکرهٔ سامرست، چیز زیادي از عشق نمیدونه، درحالي که لويي، دوك زیرك واروئیك، شاید زیادي میدونه. وقتي این دو دوك براي شکار روباه بیلزدیل در یورك دور هم جمع میشن، هري خودش رو توي تخت لويي پیدا میکنه. اما وقتي رازهایي از گذشتهٔ تاریك لويي آشکار میشه، هري میترسه که فقط روباه نیست که شکار شده!. Word Count: 85,000 On AO3 : Audreyhheart - 𝘼𝙡𝙡 𝙧𝙞𝙜𝙝𝙩𝙨 𝙗𝙚𝙡𝙤𝙣𝙜 𝙩𝙤 𝙩𝙝𝙚 𝙤𝙧𝙞𝙜𝙞𝙣𝙖𝙡 𝙖𝙪𝙩𝙝𝙤𝙧 𝙤𝙛 𝙩𝙝𝙞𝙨 𝙨𝙩𝙤𝙧𝙮, 𝙖𝙣𝙙 𝙄'𝙫𝙚 𝙩𝙧𝙖𝙣𝙨𝙡𝙖𝙩𝙚𝙙 𝙩𝙝𝙞𝙨 𝙗𝙤𝙤𝙠 𝙬𝙞𝙩𝙝 𝙩𝙝𝙚 𝙖𝙪𝙩𝙝𝙤𝙧'𝙨 𝙥𝙚𝙧𝙢𝙞𝙨𝙨𝙞𝙤𝙣.
Y.O.L.O [L.S] by eris_e0
eris_e0
  • WpView
    Reads 8,069
  • WpVote
    Votes 1,531
  • WpPart
    Parts 27
𝖸.𝖮.𝖫.𝖮 : 𝖸𝖮𝖴 𝖮𝖭𝖫𝖸 𝖫𝖨𝖵𝖤 𝖮𝖭𝖢𝖤 لویی تاملینسون پسر خوب مدرسه، و هری استایلز دردسرساز مشهور در نهایت با هم بازداشت میشن.. "نظرت در مورد یه شرط بندی چیه؟" "شرط...شرط بندی؟ " هری چهارتا انگشتش رو بالا برد، انگشتایی که روش حروف "Y.O.L.O" خالکوبی شده بود. "چهارتا جرات لویی، بین من و تو" و همه چیز اینطوری شروع شد... [translated]
My Lord  is a wolf by cruell_prince
cruell_prince
  • WpView
    Reads 89,034
  • WpVote
    Votes 14,347
  • WpPart
    Parts 20
دوکِ دیوانه.. این تمام چیزیه که هری، درباره ی دستِ پادشاه میدونه، اما لویی تاملینسون یک راز بزرگ داره.. دوک اسیر یک نفرینه... نفرینی که سالهاست بر خاندان تاملینسون سایه انداخته... نفرینِ ماهِ کامل.. و گرگ اسیرِ دستِ آهو... اسارت شکارچی در چشم های شکار... آن زمان گرگ دندان هایش ریخته بود، ماه اخمو و ناراضی در دل آسمانِ تیره ترک برداشت... هیچ کس دندان های گرگ را پیدا نکرد از شوق دیدن چشم های آهو‌... دندان هایش را بلعیده بود !!
love will tear us apart L.S by Larrycupcaks28
Larrycupcaks28
  • WpView
    Reads 7,394
  • WpVote
    Votes 834
  • WpPart
    Parts 29
"نباید مزه ی خوبش رو میچشید، وقتی میدونست هرگز نمیتونه اونو داشته باشه..." قرار بود فقط یک شب باشه. اما وقتی تمام دنیا به قرنطیه میره، لویی تاملینسون، خواننده ی معروف و محبوب، خودش رو حبس شده در قلعه ویندزور میبینه. در کنار شاهزاده هریِ لعنتی..... Not my story. Credit to: ilove1dbro