kimparilla11's Reading List
6 stories
The Devil Wears Gucci by 7yearswithkyungsoo
7yearswithkyungsoo
  • WpView
    Reads 17,406
  • WpVote
    Votes 3,712
  • WpPart
    Parts 22
「 ꕥ」┊Author: jongnugget 「 ꕥ」┊Translator: Yasi🌸 「 ꕥ」┊Name: The Devil Wears GUCCI 「 ꕥ」┊Couple: Kaisoo 「 ꕥ」┊Genre: Comedy, Romance, Smut, Fashion au 「 ꕥ」┊Description: از نظر کیونگسو هرلباس گرونتر از ۵۰ دلار اوت کوتوغ به حساب میاومد ولی انگار همکارای جدیدش با این نظریه موافق نبودن. مخصوصاً رئیسش که انگار - یا نه؟ - تجسم همزمان کمال و شیطان بود.
" Infiltration Of Love " [Uncomplete] by RayPer_Fic
RayPer_Fic
  • WpView
    Reads 4,844
  • WpVote
    Votes 1,227
  • WpPart
    Parts 17
•¬کاپل: کایسو •¬ژانر: جنایی| رمنس | اسمات •¬خلاصه: همه چیز از کنجکاوی نا بجای کیونگسو شروع شد اگه اون روز پشت سر جونگین راه نمی افتاد تا از کار آقای کیم سر در بیاره هرگز مجبورش نمیکردن در ازای زندگیش دست به همچین کار وحشتناکی بزنه. اما جونگین درست وقتی فهمید عاشق پسر شده، که برای بهدست آوردنش باید وارد بازی پدرش میشد؟ ═ ∘♡༉∘ ═ #ReLi (Respina & Limu)🍂🌻
﴾ Onun adi : can yakan ﴿ by Ghazal1288
Ghazal1288
  • WpView
    Reads 21,764
  • WpVote
    Votes 4,406
  • WpPart
    Parts 33
🗻نام انگلیسی: HeartBroker / هارت بروکر ☃️ژانر : رمنس، رمانتیک کمدی ، درام، انگست، +18 🗻کاپل : کایسو ☃️مترجم: Hazal 🗻نویسنده: Jeonseolbaozi ⛄ویرایش: Seohoo [translative fiction] پارتها : مقدمه + ۴۰ قسمت + فینال هشدار⛔️: 🔞/ چیزهاییکه میخونید رو الگو قرار ندهید / ممکن شامل الفاظ رکیک و خوردن مشروب باشد / این فیک برای افراد بزرگسال هست و برای پارتها مدیا های مثبت هجده در نظر گرفته نشده . کاپل های بعدی : چنمین و چانبک [ خیلی کم هست اگه چنمین نمیخوایین بخونین اون قسمتها رو رد بشین ] 🍭خلاصه: °• کیونگسو مدیر اجرایی یکی از موفق ترین شرکتای کره "داستر" بود. مچ دوست پسرشو درحالی که داشت با یکی دیگه سکس میکرد گرفت! برای اینکه خودشو پیدا کنه و قلب شکسته اش احیا شه از اون شرکت استعفا داد... بعد از یه ماه دنبال کار خوب گشتن، تونست توی یکی از کمپانیای معروف کره کار پیدا کنه. نکته قابل توجه این بود که کمپانی جدید "فاری" رقیب اصلی شرکت "داستر" به شمار میومد! توی این مدت بلاهای زیادی به سرش اومد و مجبور شد سختی های زیادیو تحمل کنه. جاسوسی، پیشنهاد رشوه یا حتی تهدید! ولی یکیشون از همه بدتر بود یا شایدم باید بخاطرش سپاس گزار میبود... منظورم وقتی بود که رئیسش "کیم هاندئو" ازش خواست که از پسرش جونگین مراقبت کنه...
"Metanoia" [Complete] by RayPer_Fic
RayPer_Fic
  • WpView
    Reads 16,620
  • WpVote
    Votes 3,496
  • WpPart
    Parts 47
•¬‌کاپل: کایسو | چانبک •¬‌ژانر: گرگینه ای | ماوراطبیعی | انگست | اسمات •¬‌خلاصه: همه چیز جمع شده بود توی یه رستوران قدیمی که مشتریای ثابت خودش رو داشت و بیشتر اوقات خلوت بود. یه رستوران که به وسیله افراد عجیبی گردونده میشد که فقط به ظاهر میتونستن کنار هم دووم بیارن، چون باطنا هیچکدوم از رازهایی که تو سینه هاشون پنهان کرده بودن حرفی نمیزدن. شرایط برای آشپز و گارسونی که حتی از شنیدن بوی همدیگه نفرت داشتن و با وجود رئیسشون که از قضا یه آلفا بود به سختی کنار هم دووم می آوردن، وحشتناک تر بود. بکهیون سال ها بود که به زندگی بی دردسر انسان ها عادت کرده بود، اما هرگز به بتای رستوران محبوب و ساکتش که حالا تبدیل به جاذب دردسر شده بود عادت نداشت. اول که یک گرگ گند اخلاق عصبی رو به رستورانش کشوند، و حالا هم داشت جون میکند تا از یک خطر بزرگ بغل گوشش جون سالم به در ببره. کی فکرشو میکرد توی رستورانش یه حابل خفته داشته باشه؟! ═ ∘♡༉∘ ═ #Respina🍁
𝑫𝒆𝒔𝒕𝒊𝒏𝒚 by itsmahsima
itsmahsima
  • WpView
    Reads 6,581
  • WpVote
    Votes 1,658
  • WpPart
    Parts 18
🕊Fiction: #Destiny 🕊Genre : drama , smut , angst 🕊Couples : Kaisoo(main) , Hunho 🕊Writer : Mahsima 🕯° کیونگسو ده ساله که دیوانه وار عاشق صمیمی ترین دوستش کیم جونگینه . چی میشه اگه شبی که میخواست بالاخره عشقشو اعتراف کنه جونگین بهش بگه که میخواد با دختر شریک پدرش ازدواج کنه ... - میدونی کیونگ میگن بار اولی که مخدر مصرف میکنی دست خودته و به اختیار خودته اما بعدش دیگه دست خودت نیست دقیقا مثل بدن تو بار اول که لمست کردم دست خودم بود اما ازین به بعدش کار قلبمه....
Wildest Dream by Hirufictions
Hirufictions
  • WpView
    Reads 23,268
  • WpVote
    Votes 4,231
  • WpPart
    Parts 66
🖤نام فیک: Wildest Dream 🖤نویسنده: Hiru 🖤کاپل: kaisoo,chanbeak(هردو اصلی) 🖤وضعیت: کامل 🖤ژانر:اکشن،رومنس،مافیا،راف،اسمات،جنایی،رازآلود 🖤رده سنی: +18 🖤خلاصه: ♠️کایسو: دو کیونگسو پسر مرموزی که به تازگی توی عمارت کیم مشغول به کار شده و بدون اینکه متوجه بشه کم‌کم دل صاحب اون عمارت رو میبره. اما آیا اون واقعا پسر آروم و خجالتی که کای میشناسه؟ ♣️چانبک: بیون بکهیون پسر یتیمیه که روز هیجده سالگیش میخواد از اونجا فرار کنه اما قبل از اینکه موفق به فرار بشه عده ای مرد مشکی پوش میان و اون رو میبرن به عمارت بزرگ پارک و بعد از اون بیون بکهیون متوجه حقیقتی میشه که..