.
28 stories
"Metanoia" [Complete] by RayPer_Fic
RayPer_Fic
  • WpView
    Reads 16,611
  • WpVote
    Votes 3,496
  • WpPart
    Parts 47
•¬‌کاپل: کایسو | چانبک •¬‌ژانر: گرگینه ای | ماوراطبیعی | انگست | اسمات •¬‌خلاصه: همه چیز جمع شده بود توی یه رستوران قدیمی که مشتریای ثابت خودش رو داشت و بیشتر اوقات خلوت بود. یه رستوران که به وسیله افراد عجیبی گردونده میشد که فقط به ظاهر میتونستن کنار هم دووم بیارن، چون باطنا هیچکدوم از رازهایی که تو سینه هاشون پنهان کرده بودن حرفی نمیزدن. شرایط برای آشپز و گارسونی که حتی از شنیدن بوی همدیگه نفرت داشتن و با وجود رئیسشون که از قضا یه آلفا بود به سختی کنار هم دووم می آوردن، وحشتناک تر بود. بکهیون سال ها بود که به زندگی بی دردسر انسان ها عادت کرده بود، اما هرگز به بتای رستوران محبوب و ساکتش که حالا تبدیل به جاذب دردسر شده بود عادت نداشت. اول که یک گرگ گند اخلاق عصبی رو به رستورانش کشوند، و حالا هم داشت جون میکند تا از یک خطر بزرگ بغل گوشش جون سالم به در ببره. کی فکرشو میکرد توی رستورانش یه حابل خفته داشته باشه؟! ═ ∘♡༉∘ ═ #Respina🍁
Abandon | Chanbaek by PersianTranslate
PersianTranslate
  • WpView
    Reads 19,672
  • WpVote
    Votes 4,049
  • WpPart
    Parts 14
-چانیول...بکهیون و پسرشون رو ترک می کنه و می‌ره!...حالا بعد از چهار سال دوباره بکهیون رو می بینه!... -این بوک امپرگ است!...پایان خوش! -ترجمه شده و تمامی حقوق آن متعلق به نویسنده است...
Before i kill you in my dream by Mary_fiction
Mary_fiction
  • WpView
    Reads 33,820
  • WpVote
    Votes 5,550
  • WpPart
    Parts 29
🔗ژانر:رمنس،اسمات،امپرگ 🔗کاپل:چانبک(اصلی)،هونهان،کایسو 🔗محدودیت سنی:NC+18 🔗نویسنده:#Mary بکهیون یه پسر ۱۹ ساله اس که از وقتی گرایششو فهمید روی سردترین پسر دنیا کراش داشت چی میشه چان بعد از ۴ سال تازه متوجه اش بشه و بخاطر منفعت و انتقام از عشق اول خودش بهش نزدیک بشه مطمعنن اون موقع فکرشم نمیکرد دو سال بعد اون پسر لقب همسرشو بگیره و پدر بچه اش بشه
poιѕoɴ ĸιѕѕ  <ᶠᵘˡˡ>👹 by real_dark
real_dark
  • WpView
    Reads 21,872
  • WpVote
    Votes 6,236
  • WpPart
    Parts 101
❥•poison kiss ( بوسه سمی ) ❥•couple : chanbaek &.... ❥•Smut , vampire , romance ❥• writer : @amywesternofficial Editor : Rahaˢᴴᴵᴹᴹᴱᴿ ❥•خلاصه : بکهیون توی یه شب تاریک توسط یه موجود ناشناخته، مارک میشه و بعد از اون متوجه تغییراتی توی بدنش میشه و حس میکنه روز به روز عطشش به خون بیشتر شده. خوناشام تازه متولد شده از زندگی متنفر میشه و شب و روزش دنبال کسیه که مارکش کرده تا ازش انتقام بگیره. اما اینو نمیدونه که اون آدم بیشتر از تصورش بهش نزدیک شده.... اینقدر که هر شب کنار گوشش نفس میکشه •════════ "فکرشو بکن...منو تو توی یک جای دور ...می تونستیم هر جور که میخواییم زندگی کنیم بدون نگرانی از نگاه های مردم..." اینبار به پهلو غلت زد تا با بکهیون روبرو باشد:"به امتحانش می ارزه مگه نه؟" بکهیون فقط سر تکان داد و درحالیکه به موهای چانیول چنگهای ضعیفی میزد و شانه میکرد به آخرین قایقی که دور میشد خیره شد. شاید اگر این بیماری عجیب خوناشامی را نداشت به چنین احتمال بچگانه ای فکر میکرد اما...
My naughty student👨‍🎓 by setareh0100
setareh0100
  • WpView
    Reads 315,777
  • WpVote
    Votes 64,813
  • WpPart
    Parts 117
کاپل: چانبک، کایهون، کریسهو ژانر: ددی کینک، ازدواج، اسمات، طنز، رومنس، مدرسه چانبک: بکهیون یه دانش آموز درس نخون و فوق العاده شیطون که به قول خودش درس به دوتا آلبالوهای خوشگلش وصله! دقیقا وقتی که سال آخره و قراره از شر مدرسه راحت بشه، معلمی گیرشون میاد که روی درس خوندن دانش آموزاش به شدت حساس و طبق شایعه ای که تو مدرسه پیچیده، اون همه بچه های درس نخون مدرسه رو با روش های خاص خودش، درس خون کرده!حالا چی میشه علاوه بر اینکه بکهیون به درس و مدرسه اهمیت نمی ده این معلم جذاب، معلم خصوصیش بشه و بعد یه مدتی بکهیونو مجبور به امضای قرار دادی بکنه که توش قید شده از این به بعد رابطه معملش و بکهیون یه رابطه هات ددی کینک؟! کایهون: سهون سه سال که عاشقانه کای رو پرستش می کنه ولی کای حسی به سهون نداره و معتقده که اون یه پسر دبیرستانی تازه به دوران رسیده اس که عشق رو با شهوت اشتباه گرفته. کای برای تاسیس شعبه شرکت جدیدش به آمریکا میره و یه اتفاق کوچیک باعث بهم خوردن همه برنامه هاش، ورشکسته گیش و آتیش گرفتن همه سرمایه اش میشه. پدر سهون که یکی از سرمایه گذار های اصلی شرکت کای هست، کای رو مجبور به ازدواج اجباری با سهون می کنه. ممکنه وقتی که باهم ازدواج می کنن کای عاشق سهون بشه یا طبق شرط ازدواجشون هر وقت که سهون بخواد باید از
Ruthless Savior  by cpark00061
cpark00061
  • WpView
    Reads 117,997
  • WpVote
    Votes 25,292
  • WpPart
    Parts 69
Ruthless Savior ناجی بی رحم 💥کاپل: چانبک 💥ژانر: روانشناسی_انگست_رمانس_اسمات_خشن_ددی کینک 🔞 💥خلاصه: بکهیون هنوز هفده سالش بود که مادر خوندش با ازدواج کردن با مرده پولداری به اسم پارک چانیول اون رو دوباره قربانی خواسته های خودش کرده بود. اون پسر مظلومی بود که حتی از نگاه سرد آقای پارک میترسید اما چی میشه اگه مادرش اشتباه بزرگی بکنه و بکهیون کسی باشه که به جای اون زن، مجازات میشه؟ پارک چانیول چطور قرار بود تاوان کار مادرشو ازش پس بگیره؟ اون مرد با بقیه فرق داشت. اون کسی نبود که به این سادگی ها خام حیله های اون زن بشه و به این سادگی ها کسی رو ببخشه!
ginger | Chanbaek | Dadykink by mahta_a_kh
mahta_a_kh
  • WpView
    Reads 17,244
  • WpVote
    Votes 4,028
  • WpPart
    Parts 16
🤣🥳کمدی ترین فیکشن واتپد🥳🤣 فیکشــن: جــینجــر 🍠 ginger🧄 کاپــل: چــانبــک Chanbaek ژانـر: ددی کینــک🔞 ، فلــاف🍭 ، اسمــات💦 ، رمنــس❤️ ، کمــدی🎠 نویسنـده: مهتــا🌙 روز آپ: هر دوشنبه به صورت منظــم! ═════════════════════════ خــلاصــه: بیــون بکهیــون صاحــب غــذاخــوری کوچیــکیه که کســب و کارش بعد از باز شــدن رستــوران بزرگـی🛕💒 درســت مقــابل غذاخوریش کســاد شده! صاحــب رستــوران رقیــب، جــوانی به اســم پارک چانیــول که با گرایشــات جنســی🔞 متفــاوت از بکهیــون درخواســت میکنه تا در ازای اینکه بیبیــش🍑 بشه و زیــرش بخــوابه💦، کســب و کار خانوادگیــش رو نجــات بــده! آیا بکهیــون تخــس و لجبــاز🔥، آوارگــی رو به خوابیــدن زیر ددی یــول ترجیــح میده و مثل همیشــه با داد و فریــاد حقــش رو میگیره یا مثل یه پاپی کیــوت🐶 به آغــوش چــان پنــاه میبــره؟! ═══════════════════════ ❌هشدار:این فیک صرفا جهت خندوندن شما نوشته شده و من نیازی به نظرات بی رحمانتون ندارم پس لطفا فقط بخندین و لحظات شادی رو برای خودتون رقم بزنید❌ هیچ انتقادی در این مورد نمیپذیرم چون هشدار دادم
**✿❀Hidden scent❀✿** by JudyL10
JudyL10
  • WpView
    Reads 2,230
  • WpVote
    Votes 527
  • WpPart
    Parts 4
❃اسم فیک : رایحه ی پنهان ❃نویسنده : Judy ❃کاپل : چانبک ❃ژانر: امگاورس , رمنس , فلاف , اسمات .・。.・゜✭・.・✫・゜・。. توی دنیایی که پر شده از آلفاها و امگاها، من یعنی بیون بکهیون به عنوان یه نیمه امگا متولد شدم. شاید بپرسید منظورم از این حرف چیه؟! من فردی هستم که تمام نتایج آزمایشش امگا بودنشو ثابت میکنه ولی هیچ رایحه ای نداره و حتی شاید هیچ جفتی! پس شروع کردم به ساختن زندگیم با دروغ...آلفاها برای قوی تر کردن فرومونهاشون و اغوای هر چه بیشتر امگاها از عطر هایی استفاده میکنن که توی یه بازار زیر زمینی فروخته میشه. حالا اگه من به عنوان امگایی که هیچ رایحه ای نداره با استفاده از یه شیشه از اون عطر خودمو یه الفا جا بزنم واقعا کسی متوجه هویت واقعیم نمیشه؟ .・。.・゜✭・.・✫・゜・。. _ یعنی چی دکتر ..اگه امگا نیستم پس من چیم؟ بکهیون گیج و مضطرب تر از قبل پرسید. + اوه البته که هستی بکهیونا تو قطعا یه امگایی ...ولی متاسفانه یه امگای بی نشان .・。.・゜✭・.・✫・゜・。.