unforgettable (narusasu fanfiction)
_چرا انقد منو نادیده میگیری؟! منو دست کم نگیر! _بیخیال شو، تو مال این حرفا نیستی. رقابتی که ناگهانی و سخت شکل میگیره، ولی به مرور زمان به چیز دیگه ای تبدیل میشه و همه چیز رو کاملا تغییر میده..
_چرا انقد منو نادیده میگیری؟! منو دست کم نگیر! _بیخیال شو، تو مال این حرفا نیستی. رقابتی که ناگهانی و سخت شکل میگیره، ولی به مرور زمان به چیز دیگه ای تبدیل میشه و همه چیز رو کاملا تغییر میده..
اسم: بی نام ( گشادیه دیگه ) ژانر :امپرگ _امگاورس_رومانتیک _اسمات کاپل: کوکمین_ویمین_هوپمین:) خب: جونگ کوک نوه آقای جعونه که تو سن سیزده سالگی مادرش به دست پدرش کشته میشه و بدون پدر و مادر با پدربزرگش ثروتمندش زندگی میکنه ما بین این قضایا جونگ کوک عاشق دوست دوران بچه گیش جیمینه از قضا پدر بزرگ و پدر و مادر جیمین ب...
زیر چشمی بهش نگاه کردم، اول آقا عصبیه الآنم که عجله داره معلوم نیست چشه... لعنتی قدش هم خیلی بلند... من قراره ازش محافظت کنم یا اون از من ؟؟! دو مرد با دو روحیه و اخلاق متفاوت... یکی درون گرا با ظاهری جدی و خشک داره ولی قلبی مهربون، شکننده و حساس... دیگری برونگرا، جسور، شجاع، کله شق و رویاپرداز... یکی درگیر درد، تنها...
چطور میتونم بخندم یا اشک بریزم وقتی زندگی کردنو فراموش کردم ؟ من لبخند زدن .. دوست داشتن ... و حتی خودمو فراموش کردم من مردم .. مرد ها لبخند نمیزنن پایان فصل اول:)
《قرار نبود》 ♡𝒲𝒶𝓈𝓃'𝓉 𝓈𝓊𝓅𝓅𝑜𝓈𝑒𝒹 𝓉𝑜♡ +تو برایم فرشته ای از بهشت رانده شده بودی همانقدر ناپاک و به گناه انداز ... _ولی تو شفقی بودی که تنها یکبار شانس دیدنش را داشتم و من به دست نابودی سپردَمَش بعد از آن مرگ رویاهایم آغاز شد ... +آهان پس برای همین تمامم را دریدی! _فراموشم خواهی کرد؟ +قرار نبود از تو خاطره ای...
๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Blind Guy 」 • پسر کور Complete • کاپلی° • ژانر : عاشقانه | روزمره [-اگر یک روز بگم که من اون مردی که فکر میکنی نیستم... اگر بگم یک هیولای زشتم...چیکار میکنی؟ پسر خنده ی قشنگش رو دوباره نشونم داد. -ماسک لعنتیت رو از روی صورتت پایین میکشم و بهت ثابت میکنم: هیولاها وجود ندارن...] 💎°آیدی تلگرام و واتپد نو...
Couples: TaeKook / YoonMin genre: Social issues / Romance / Angst / slice of life _________________________________ Someone behind prison's bars / a father who was dead. Someone Buried under the smoke and a cigarette / sister who was gone. Even death did not want them... Dark barcode ... Behind their necks ~ It determ...
๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Bᴀʀᴄᴏᴅᴇ 」 • بارکد ~ Complete • کاپلی° ویکوک - یونمین • ژانر : عاشقانه | روزمره | نقد اجتماعی | انگست ❥•↿#Sevil 💜 #بارکد -•ᴛᴇᴀѕᴇʀ~ یک نفر پشت میله های زندان/ پدری که مرده بود. یک نفر زیر دود و سیگار / خواهری که رفته بود. مرگ هم به سراغشان نمی آمد~ راهش را کج می کرد... پشت چشمی می آمد و می رفت. بارکد تیره...
حالا دیگه دنبال تو نمیگردم. شاید اگر دستم رو دراز کنم بتونم خیالِ بودن با تو تا ابد رو بردارم و بذارمش همون جایی که میخوام، زیر اون تک درخت. ولی الان تقریبا دو سال میگذره...تو رفتی و رقصیدن با تو، توی اون دشت پر از گل های زرد، خام ترین خیال من باقی میمونه. واسه همیشه.✨ . . . . . Couples : vkook , jikook , yoonmin